نوشته شده توسط : عشق رهبر

راهپيمايي با شكوه 22 بهمن 1389 در تهران
 
 

امضاي طومار براي محاكمه سران بازيچه فتنه در راهپيمايي 22 بهمن

راهپيمايان تهراني طوماري را به منظور درخواست محاكمه هرچه سريعتر سران فتنه 88 امضا كردند.

راهپيمايان تهراني در حالي كه به سمت ميدان آزادي تهران حركت مي‌كنند عكس‌هايي از بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي و رهبر معظم انقلاب و همچنين پرچم‌هاي جمهوري اسلامي در دست دارند.
همچنين راهپيمايان تهراني در محكوميت فتنه سران فتنه بعد از انتخابات طوماري امضا كرده و خواستار محاكمه فتنه‌گران از سوي قوه قضائيه شدند.
راه‌پيمايان 22 بهمن امسال با امضاي طوماري كه در ميدان انقلاب تهران نصب شده است خواهان محاكمه سران فتنه 88 شدند.
براساس اين گزارش در اين طومار كه خطاب به آيت‌الله آملي لاريجاني رئيس قوه قضائيه تنظيم شده، تأكيد شده كه با توجه به عدم بازگشت سران فتنه و حاميان آنها از عملكرد و اقدامات يك سال و نيم گذشته خود، مردم خواهان محاكمه فوري اين افراد هستند.
اين طومار ضمن تاكيد بر خلع لباس مهدي كروبي و محمد خاتمي در محاكمه عادلانه ميرحسين موسوي، مهدي و فائزه هاشمي رفسنجاني، ميرحسين موسوي، محمد خاتمي و مهدي كروبي تاكيد شده است.
هم اكنون اين طومار در تقاطع خيابان‌هاي 16 آذر و انقلاب توسط راهپيمايان تهراني به امضا مي‌رسد.

 
 

حضور بيش از 400 خبرنگار خارجي براي پوشش خبري قدرت نرم عظيم ملت ايران

بيش از 400 ‌خبرنگار خارجي جشن سي‌ و دومين سالگرد ‌پيروزي انقلاب اسلامي ايران را به جهانيان مخابره مي‌كنند.

در راهپيمايي امروز جمعه 22 بهمن، بيش از 400 خبرنگار خارجي از رسانه‌ها و خبرگزاري‌هاي بين‌المللي حضور گسترده و ميليوني و فرياد استقلال و آزادي ملت ايران ‌در جشن سي و دومين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي ايران را به جهانيان ملت‌هاي دنيا مخابره مي‌كنند.

مردم تهران كه از ساعت‌هاي آغازين صبح امروز جمعه با وجود هواي سرد و بارش شديد برف در تهران در خيابان‌هاي منتهي به ميدان آزادي حضور يافتند، ‌با شور و اشتياقي وصف ناشدني ‌و در حاليكه تصاوير امام راحل(ره) و مقام معظم رهبري و پرچم‌هاي سه رنگ جمهوري اسلامي ايران را در دست دارند، در حال حركت به سمت ميدان بزرگ آزادي تهران هستند.

هم‌اكنون ميدان آزادي تهران مملو از جمعيت است و تا ساعتي ديگر نيز محمود احمدي‌نژاد رئيس جمهور در اجتماع عظيم و پرشور راهپيمايان تهراني سخنراني خواهد كرد.

 
 

شعار راهپيمايان 22 بهمن عليه فتنه‌گران در ميدان انقلاب

مردم تهران با شعار "مرگ بر فتنه‌گر " در راهپيمايي سي‌‌دومين بهار انقلاب اسلامي، خشم و انزجار خود را از فتنه‌گران داخلي و خارجي به نمايش گذاشتند.

راهپيمايان در راهپيمايي 22 بهمن و در سالروز گراميداشت سي‌‌دومين بهار انقلاب اسلامي با حضور پر شور در ميدان انقلاب عليه سران فتنه شعار دادند.

مردم تهران با شعار "مرگ بر فتنه‌گر "، "مرگ بر موسوي "، "مرگ بر كروبي " و "مرگ بر خاتمي " خشم و انزجار خود را از فتنه‌گران داخلي و خارجي به نمايش گذاشتند.

در حال حاضر مردم تهران از خيابان‌هاي كارگر جنوبي و شمالي در حال عزيمت به سمت ميدان انقلاب يكي از كانون‌‌هاي اصلي راهپيمايي 22 بهمن هستند.



:: بازدید از این مطلب : 519
|
امتیاز مطلب : 57
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : جمعه 22 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عشق رهبر

بانگ الله اكبر از فراز برج ميلاد
 
برج ميلاد تهران فردا به مناسبت سي و دومين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي اقدام به برگزاري برنامه ويژه تكبير گويي و پرواز بادبادك ها از فراز برج ميلاد تهران مي‌كند.

 

 برنامه تكبير گويي به مناسبت ايام مبارك دهه فجر از فراز برج ميلاد تهران با حضور خانواده ايثارگران و شهدا فردا در ساعت 21 و با همكاري معاونت امور اجتماعي، فرهنگي و اداره كل امور ايثارگران شهرداري تهران برگزار خواهد شد.

جشنواره بادبادك‌ها ويژه برنامه برج ميلاد تهران براي كودكان و نوجوانان تهراني است كه اين برنامه با همكاري سازمان ورزش شهرداري تهران فردا از ساعت 15 تا 21 در برج برگزار مي‌شود.

بنابر اين گزارش از ديگر برنامه‌هاي برج ميلاد تهران به مناسبت ايام مبارك دهه فجر نور افشاني از محل برج ميلاد تهران است كه بازديدكنندگان مي توانند همزمان با بازديد از برج از اين برنامه استفاده كنند.

لازم به ذكر است كه تنها شهرونداني كه كارت دعوت داشته باشند مي توانند در 2 برنامه تكبير گويي از فراز برج ميلاد تهران و جشنواره بادبادك ها شركت داشته باشند.

 
روزنامه کیهان ستون ویژه شماره امروز خود را با اخبار مختلفی منتشر کرده که محور اکثر آن‌ها جریان فتنه است.

در واکنش به این حرکت، سایت خودنویس که توسط شماری از عناصر فراری خارج نشین مدیریت می شود، در مطلبی با امضای «دارا ایرانی» نوشت: نامه موسوی و کروبی به طور غیرتصادفی[!] با روز والنتاین یا عشاق مصادف شده است اما پرسشی برای من بی پاسخ مانده و آن اینکه جامعه واقعی چه قدر مانند فضای مجازی فکر می کند؟ فضای مجازی با اسامی اکثر مستعار (مانند نگارنده) هزاران فرسنگ به دور از ایران (باز هم مانند نگارنده) و به دور از ترس از دستگیری و بازداشت، پشت کامپیوتر می نشیند و می نویسد و البته خوب هم می نویسد ولی اینکه بتوان افراد واقعی جامعه واقعی با اسامی و هویت های واقعی و با ترس های واقعی را نیز به خود آورد مسئله متفاوتی است.

تحرکات در فضای سایبر بازتاب دهنده نیروهای اجتماعی نیستند

روزنت هم که توسط سلطنت طلبان فراری اداره می شود، در مطلبی به قلم یکی از عناصر مرتبط با محافل آمریکایی نوشت: تحرکات در فضای سایبر بازتاب دهنده نیروهای اجتماعی نیستند و قطعاً نمی توان فیس بوک و تویتر و بالاترین را نماینده جامعه ایران و خیابان های تهران دانست. روزنت البته در مطلب دیگری علناً وابستگی رژیم پهلوی به آمریکا را مورد تمجید و ستایش قرار داد.

موسوی و کروبی نمی‌دانند چه می‌خواهند

رادیو زمانه هم در تحلیلی تصریح کرد: مشکل اصلی اپوزیسیون در رفتارهای موسوی و کروبی است و اینها نمی دانند که چه می خواهند. محافل ضدانقلاب خارج نشین پیش از این در مقاطعی نظیر 22 بهمن 88، 11 و 12 اردیبهشت و 22 خرداد 89 بارها مدعی برگزاری تجمع خیابانی شده بودند اما بعدها با عناوینی نظیر درازگوش تروا مورد استهزای هم قطاران خود قرار گرفتند. با این حال و صرف نظر از نتیجه این خالی بندی های مجازی، آنچه برای سیاست بازان حرفه ای مذکور مهم است، داغ کردن فضای مجازی و ارائه بیلان کار به محافل آمریکایی و صهیونیستی و اروپایی فعال علیه ایران است تا در ازای این فاکتورها پول های هنگفتی بگیرند. برخی از عناصر ضد انقلاب بی خبر از این زد و بندها، معتقدند کسانی پای کامپیوتر در خارج و بعضاً در داخل می نشینند و پیتزا و کباب و پاپ کورن کنار خود می گذارند و از آنجا چنین القا می کنند که با جمهوری اسلامی می جنگند اما موعدهای اعلام شده که بدون هیچ اتفاقی سپری می شود این کاربران ساده دل و بی خبر از همه جا هستند که افسرده تر می شوند و آن داغ کنندگان فضای مجازی را به عنوان چوپان دروغگو می شناسند.

خاتمی با رژیم زد و بند کرده!

در همین حال، چند سایت ضدانقلاب دیگر و تعدادی از کاربران فیس بوک و توئیتر، نسبت به این درخواست موسوی و کروبی با دیده تردید نگریسته و هشدار داده اند که امروزه جمهوری اسلامی ایران به خاطر آنچه در خاورمیانه جریان دارد، از پشتوانه و اقتدار بیشتری برخوردار است و جوانان بسیجی در صورت مشاهده هواداران جنبش سبز(!) هر چه دق دلی از اسرائیل و آمریکا دارند را بر سر آنها خالی می کنند و برای کسب ثواب بعید نیست آنان را به قتل هم برسانند، لت و پار کردن که جای خود دارد. یکی از کاربران فیس بوک نیز خاتمی را به عنوان پشت صحنه این پیشنهاد معرفی کرده و معتقد است خاتمی با رژیم زد و بند کرده و قصد دارد در مقابل این خدمت که نتیجه آن قلع و قمع هواداران جنبش (!) است، جواز بازگشت به عرصه سیاسی بگیرد!

طنین «الله اکبر» ؛ ساعت 21 در سراسر ایران
 
قائم مقام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی گفت:فردا شب همزمان با شب یوم الله22بهمن ندای «الله اکـــبــــر» به یاد «الله اکـــبـر»های بهمن57 در سراسر کشور طنین انداز می شود.

 

 

اصغر آبخضر در نشست خبری افزود: این مراسم ساعت21 در سراسر ایران اسلامی برگزار می شود.

وی گفت: همچنین در این ساعت آسمان مراکز استان ها و حدود400روستا نورافشانی می شود.

آبخضر افزود: مراسم نورافشانی در تهران در22نقطه برگزار می شود که 5 منطقه آن در ارتفاعات است.

 

راهپیمایی باشکوه سبزها در اینترنت!

توهم بیشمار بود در فضای اینترنتی از سوی سبزها در حالی صورت می گیرد که در دنیای مجاز هر فرد می تواند با ده ها اسم مختلف فعالیت کند. همین امر باعث شده که سران فتنه هم گول آمار و ارقام سایبری را بخورند اما در مقام عمل و دنیای واقع، در مقابل تعداد اندک هواداران خود فرار را بر قرار ترجیح دهند...

اقدام درخواست مجوز برای راهپیمایی از سوی فتنه گران در حالی صورت می گیرد که طبق نظرسنجی یک موسسه تحقیقات بین‌المللی که برای وزارت امور خارجه آمریکا فعالیت می‌کند، حدود 97 درصد مردم ایران، فرقه سبز را یک جریان منحرف وابسته به غرب عنوان کرده‌اند که قصد آنها ضربه زدن به کشور است .

این تحقیق که برای دستگاه دیپلماسی آمریکا صورت گرفته است، می‌افزاید که بیش از 90 درصد مردم ایران سران فتنه را نه تنها منحرف بلکه مستوجب مجازات می‌دانند و معتقدند که دستگاه قضایی باید با محاکمه این افراد، به جرم آنها رسیدگی کند.


از سویی دیگر گویا این حضرات از یاد برده اند که با افتضاحاتی که در طول سال جاری به بار آورده اند دیگر حتی طرفداران اندک خود را از دست داده و تنها تبدیل به یک «جنبش اینترنتی» شده اند که کارشان شده در سایت ها و وبلاگ ها پرسه زدن و علیه جمهوری اسلامی شعار دادن.

توهم بیشمار بود در فضای اینترنتی از سوی سبزها در حالی صورت می گیرد که در دنیای مجاز هر فرد می تواند با ده ها اسم مختلف فعالیت کند. همین امر باعث شده که سران فتنه هم گول آمار و ارقام سایبری را بخورند اما در مقام عمل و دنیای واقع، در مقابل تعداد اندک هواداران خود فرار را بر قرار ترجیح دهند.


به موضوعات بالا اضافه کنید این مسأله را که اکثر قریب به اتفاق مدیران و کاربران این سایت های ضد انقلاب اصلا در ایران نیستند و هیچ خبری از دنیای کنونی ایران ندارند.

این موضوع حتی در نوشته های این سایت ها نیز بیان شده است. برای مثال علی افشاری، اصلاح طلب فراری به خارج از کشور با اعتراف به این که جنبش سبز در طول یک سال گذشته، مرده ای بیش نبود می نویسد:

«هنوز معلوم نیست تحرکات در فصای سایبر چه میزان بازتاب دهنده نظر شبکه های فیزیکی و نیروهای اجتماعی است. ولی قطعا نمی توان فیس بوک، توئیتر و بالاترین را نماینده جامعه ایران و خیابان های تهران دانست و تفاوت ها را باید لحاظ کرد.

سایت خوئنویس نیز در مطلبی به همین موضوع اشاره کرده و نوشت:

«این روزها فضای جامعه مجازی تقریبا فقط به ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ می‌اندیشد و حوادث مربوط به قیام مصر تقریبا به بادفراموشی سپرده شده‌اند. روزی که تصادفا و یا شاید هم به طور غیر تصادفی با روز عشاق (والنتاین) نیز مصادف شده است. فضای مجازی آکنده شده است از مطالب گوناگون درباره این روز. ولی پرسشی که برای من بی‌پاسخ مانده است این است که جامعه واقعی ما یعنی مردم واقعی کوچه و خیابان‌های تهران تا چه اندازه برای این روز آماده هستند؟

بر روی عبارت جامعه واقعی تاکید می‌کنم برای اینکه تفاوت‌های جامعه واقعی و مجازی را به آشکار می‌توان مشاهده نمود. جامعه مجازی با اسامی اکثر مستعار (مانند نگارنده)‌ هزاران فرسنگ به دور از ایران (بازهم مانند نگارنده) و به دور از ترس از دستگیری و بازداشت پشت کامپیوتر می‌نشیند و می‌نویسد و البته خوب هم می‌نویسد ولی اینکه بتوان افراد واقعی جامعه واقعی با اسامی و هویت‌های واقعی و با ترس‌های واقعی رانیز به خود آورد و به خیابان کشاند این کاری است کارستان.»

 
 

تاکید هاشمی بر نمایش وحدت در ۲۲بهمن

به گزارش مهر، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تصریح کرد: رمز پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ اتحاد مردم بود و با وجود حضور گروه‌ها و تفکرات متفاوت، اکثریت قاطع مردم از امام (ره) پیروی می‌کردند.

وی افزود: آن اتحاد، منجر به پیروزی چشمگیر انقلاب اسلامی شد و تبلور آن وحدت، هر ساله در مراسم ۲۲ بهمن قابل مشاهده است و در مراسم امسال نیز توصیه من به همه مردم و گروه‌های سیاسی این است که با نادیده گرفتن برخی اختلاف سلیقه‌ها، با حضور یکپارچه خود نشان دهند انقلاب متعلق به همه مردم ایران است.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی گفت: مردم در این روز با هوشیاری و ارزیابی درست از شرایط منطقه می‌توانند به همگان نشان دهند رمز موفقیت در اتحاد است.

وی با اشاره به موج بیداری اخیر در برخی کشورهای آفریقایی و خاورمیانه تاکید کرد: شباهت‌های زیادی میان این حرکت‌ها با انقلاب اسلامی قابل مشاهده است و همان انگیزه مقابله با فساد و استبداد در قیام مردم ایران، در آنجا نیز رویت می‌شود.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: البته در تحرکات آن‌ها مسائل ملی و اسلامی با هم قابل مشاهده است، ولی تاثیرات انقلاب اسلامی در حافظه آنها باقی‌مانده و امروز قابل مشاهده است.

هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سئوالی در خصوص ذکر خاطره‌ای از راهپیمایی‌های ۲۲ بهمن پس از انقلاب گفت: راهپیمایی‌های ۲۲ بهمن پس از انقلاب اسلامی همواره باشکوه برگزار شده است. مثلا در دوران جنگ تحمیلی که صدام تهدید می‌کرد در روز راهپیمایی به مردم حمله موشکی خواهد کرد، مردم گسترده‌تر حضور می‌یافتند و نشان می‌دادند که عزم‌شان برای حمایت از انقلاب راسخ‌تر شده است.

وی همچنین با اشاره به حضور وسیع مردم در برخی سال‌ها با وجود بارش برف و باران و سردی هوا گفت: مردم به همراه اعضای خانواده و حتی فرزندان خردسال در راهپیمایی شرکت و توجه جهان را به انقلاب اسلامی جلب می‌کردند.

تاملی بر بیانیه دو مزدور متوهم موسوی و کروبی


 

 
کسانی که از امثال بن علی و حسنی مبارک حمایت می کردند و می کنند ، همانهایی هستند که در فتنه 88 با تمام توان از میرحسین موسوی و دیگر فتنه گران حمایت کردند. اگر ذره ای غیرت ایرانی  و انسانیت در وجود سران فتنه بود ، از شرم حمایت افرادی چون نخست وزیر اسرائیل و رئیس جمهور آمریکا و حتی مبارک خائن باید آرزوی مرگ می کردند.
alt

در روز های اخیر، جهان  شاهد جوشش ثمرات انقلاب اسلامی ایران در کشورهای اسلامی است . صدای حق طلبی ملت ایران اینبار از گلوی هزاران مرد و زن مصری و تونسی و دیگر مسلمانان جهان  بر سر مستکبران بلند است . فریاد ملت های مسلمان بر سر حاکمان ظالمی چون مبارک و بن علی و دیگر دیکتاتورهای ستمگری است  که همه در یک موضوع مشترک هستند . نقطه اشتراک همه این حاکمان ، حمایت آمریکا و صهیونیسم از آنهاست. این حاکمان ستمگر به پشتوانه حامیان غربی خود ، به مردم ستم می کردند و هرگونه اعتراضی را به شدت سرکوب می نمودند .

کسانی که از امثال بن علی و حسنی مبارک حمایت می کردند و می کنند ، همانهایی هستند که در فتنه 88 با تمام توان از میرحسین موسوی و دیگر فتنه گران حمایت کردند. اگر ذره ای غیرت ایرانی  و انسانیت در وجود سران فتنه بود ، از شرم حمایت افرادی چون نخست وزیر اسرائیل و رئیس جمهور آمریکا و حتی مبارک خائن باید آرزوی مرگ می کردند.

حال چه شده است که موسوی خائن و کروبی مزدور  از قیام مردم مصر و تونس  بر علیه حامیان جریان فتنه  دفاع می کنند و درخواست برگزاری راهپیمایی مطرح می نمایند ؟ درخواست مجوز برای راهپیمایی در دفاع از مردم مصر توسط این دو مزدور  آنقدر مضحک است که حتی ساده لوح ترین افراد هم نیت پشت سر آن را می داند.بطور قطع مردم اجازه ی هیچگونه تحرکی به این منافقان نخواهند داد ولی همه می دانند که اگر این فرصت در اختیار آنان قرار گیرد مردم مصر و تونس را فراموش کرده و به اغتشاش و سر دادن شعارهایی بر علیه نظام و انقلاب خواهند پرداخت.

در آستانه سال روز پیروزی انقلاب اسلامی ایران این دو خائن به امام و انقلاب بیانیه ای صادر کردند و توهم و دروغ های خود را بار دیگر منتشر ساختند.در این بیانیه بسیار سعی شده دروغ ها وتهمت هایی که به نظام زده می شود را در پس جملاتی احساسی  پنهان کنند تا معدود همراهان آنها متوجه کذب بودن مطالب نشوند.

این دو فتنه گر در بیانیه خود اوضاع کنونی انقلاب را به اوضاع بعد از کودتای 28 مرداد تشبیه کردند . اما گویا  فراموش کردند که کودتای 28 مرداد به وسیله حامیان امروز آنها به وجود آمد. آمریکا که در آنروز با بوجود آوردن کودتای 28 مرداد دیکتاتوری را برای مردم ایران به ارمغان آورد اینبار با جنگی نرم و با استفاده از چهره هایی شناخته شده چون موسوی قصد نابودی انقلاب  اسلامی را داشت . اما اینبار مردم با اقتدا به رهبر خود در مقابل کودتا گران ایستادند وامید آمریکا و مزدورانش را برای تکرار کودتایی دیگر به یأس تبدیل کردند.

حقد و کینه این دو مزدور از شکست در برابر مردم و رهبری به قدری است که با بی شرمی انقلابی که با خون پاک هزاران شهید به ثمر نشست را با حکومت ستمشاهی مقایسه می کنند و تنها تفاوت آن را موروثی نبودن آن می دانند.

نکته قابل توجه در این بیانیه دعوت از بسیج و سپاه و نیروی انتظامی است. ترس از این سه ارگان نظامی به خصوص بسیج مردمی ، چنان اندام نیمه جان فتنه را به لرزه انداخته که پس از بیان تهمت  و افترا  و نسبت دادن مشارکت در  تقلب به آنها ، اکنون از در دوستی وارد شده و خواهان حمایت و پیوستن این ارگانها به جریان فتنه شده اند. نیروهای غیوری که تنها اطاعت از رهبری جلوی خشمشان از سران فتنه را گرفته و  منتظر یک اشاره رهبر خود  هستند تا طومار فتنه و فتنه گران را در هم پیچیده و این لکه ننگ را از دامان پاک انقلاب بزدایند.

در آستانه سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ، ملت غیور ایران بی صبرانه منتظر خلق حماسه ای دیگر و تجدید بیعتی با امام و رهبر خود هستد تا مزدوران حقیر داخلی و اربابان خارجی آنها بدانند که پیوند مردم ، انقلاب و رهبری ناگسستنی است.

بهمن و ايجاد خط انحرافي فتنه‌گران 

 

برخی افراد و گروه های فریب خورده و در رأس آنان سران فتنه‌گر، که خروج خود از خط انقلاب را به اثبات رسانده و خط آمریکا و استکبار را پیش گرفته اند، تلاش می کنند که به جای حضور در روز 22 بهمن، به ياد ماندني ترين روز تاريخ يك صد ساله اخير ايران، روز دیگری را به بهانه دفاع از قيام مردم کشورهای مصر، تونس و... به خیابان ها بیایند تا...

در سی و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، روز جمعه 22 بهمن ماه 89، طیف های مختلف مردم و گروه های مختلف سیاسی، اعلام کرده اند که در راهپیمایی و بزرگداشت سالگرد انقلاب اسلامي حضور می یابند تا با دستاوردها و ارزش های انقلاب، رهبر کبیر انقلاب، امام خميني و نيز رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای تجدید میثاق کنند.
 
 
آن چه در سالگرد سی و دومین سالگرد انقلاب متفاوت از سال های قبل احساس می شود این نکته اساسی است که دو نسل بعد از انقلاب در کنار نسل انقلاب، که در سال های 56 و 57 در پیروزی انقلاب اثر گذار بوده اند با همان شور و حال روزهای انقلاب در خیابان های شهرهای مختلف کشور، و در تهران در میدان آزادی حاضر می شوند تا بار ديگر با آرمان‌هاي والاي انقلاب اسلامي تجدید پیمان کنند. در حقيت به تعبير رهبري نسل جوان حاضر كه دوران انقلاب و مبارزات آن را نديده به همان اندازه‌اي به مباني و مبادي انقلاب اسلامي التزام دارند كه نسل اول انقلاب.
علاوه بر حضور نسل های مختلف، حضور گروه های سیاسی مختلف سیاسی در اين مراسم باشكوه ملي و اسلامي و در کنار هم نيز حائز اهميت است. اگر چه اين گروه‌هاي سياسي در مسائل جاری و روزمره زندگی اجتماعی  و سیاسی ممكن است با هم اختلاف نظراتي داشته باشند، اما همگان به نقطه‌ي عطف اين روز بزرگ اذعان دارند.
 
 
 
 

همچنین تفاوت سی و دومین سالگرد انقلاب اسلامي با سال های قبل این نکته اساسی است که مردم ایران در حمایت از انقلاب و آرمان های اسلامی، انسان دوستانه و عدالت خواهانه مردم تونس، یمن، مصر و کشورهای مختلف اسلامی که گرفتار دیکتاتوری و رؤسای جمهور مادام العمر خود هستند، به صحنه می آیند تا پشتیبانی انقلاب و مردم ایران از انقلاب  این کشورها را نشان دهند و اعلام کنند که انقلاب اسلامی ایران با ریشه ها و دستاوردهای سی و دوساله خود، تجارب و دستاوردهای خود را به مردم این کشورها انتقال می دهد تا در ایجاد نظام مردم سالاری دینی در این کشورها از آن بهره مند شوند.

بهره‌گيري از الگوي مبارزات انقلاب اسلامي در اين كشورها اگر چه به زعم سران كشورهاي غربي خوشايند نيست اما امري است كاملا مشهود و هويدا كه هر وجدان بيدار و عقل سليمي مي‌تواند آن را دريابد.

در کنار این شیرینی و گوارایی سی و دو سال حمایت و تلاش و پشتیبانی مردم و گروه های سیاسی از انقلاب اسلامی و  تجدید میثاق مردم با انقلاب و رهبري آن، برخی افراد و گروه های فریب خورده و در رأس آنان سران فتنه‌گر، که خروج خود از خط انقلاب را به اثبات رسانده و خط آمریکا و استکبار را پیش گرفته اند، تلاش می کنند که به جای حضور در روز 22 بهمن، به ياد ماندني ترين روز تاريخ يك صد ساله اخير ايران، روز دیگری را به بهانه دفاع از قيام مردم کشورهای مصر، تونس و... به خیابان ها بیایند تا نیات شوم خود را دنبال کنند. بر این اساس فتنه‌گران به جای حضور  در کنار مردم، تلاش می کنند تا روز 25 بهمن با هدف ایجاد آشوب و تفرقه دست به تجمع بزنند. در حقيقت ئفاع از مردم مصر و تونس پوششي است براي رسيدن به اهداف معاندانه اين جداشده‌هاي از مردم و ملت.
 
 

بر این اساس کسانی که صف خود را از ریشه های اصلی انقلاب و مردم جدا کرده اند و متصل به دشمنان اين نظام و كشور شده‌اند، در واقع آب به آسیاب دشمن ریخته اند و با این کار خود هدفي ندارند جز عملي كردن دستورات رهبران خارجي خود در آمريكا و اسرائيل و انگليس.

اما باید توجه داشته باشند که مردم عزيز ايران به اعمال واهي این افراد فتنه‌گر توجهی نداشته و همواره در خط انقلاب و ولايت باقی می مانند كه نه تنها اجازه



:: بازدید از این مطلب : 390
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : پنج شنبه 21 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عشق رهبر

جدیدترین مصاحبه موسوی با خودش!

ميرحسين موسوي به جاي عذرخواهي از ملت ايران و توضيح درباره خيانت هاي زنجيره اي خود همچنان مشغول مغالطه و توجيه تراشي است.

کلمه: وي در مصاحبه با سايت كلمه، درباره اعتراضات گسترده مردمي و رسانه اي گفت: بنده قصد پاسخ داشتم اما نامه برادر عزيزم آقاي كروبي مرا منصرف كرد. نگاه ايشان دليل بسياري از اين بداخلاقي ها را روشن مي كند. دليل دوم سكوت آن بود كه اينها از شگردهاي رژيم هاي توتاليته شبيه دوران استالين استفاده مي كنند. آنها روي گوبلز را در جعل و دروغگويي سفيد كرده اند و تهمت و دروغ را جزئي از ديانت متحجرانه خود قرار داده اند. اين همه دروغ و تهمت نشان داد اسلام حضرات چگونه اسلامي است.


وي درباره اين سؤال «كلمه» كه «چطور مي توان بر اين تفرقه افكني ها و شكاف ايجاد شده در اثر تبليغات سوء فائق آمد؟ جنبش سبز چطور مي تواند در جهت پوشاندن و كم كردن شكاف هاي مختلف گام بردارد و وحدت ملي را در برابر تفرقه افكني هاي دولتي حفظ كند» گفت: «در كنار تلاش براي گسترش آگاهي ها و مبارزه با انتشار دروغ و قلب حقايق، نبايد خاطره بحثها و گفتگوهاي صميمانه روزهاي انتخابات را از ياد برد. نبايد از ياد ببريم كه چه طور پيش از آن كه مداخله هاي به اصطلاح امنيتي فضاي گفتگوي مدني را به آشوب بكشد و صداي بحث و گفتگو را خاموش كند، شنيدن صداي همديگر را در گفتگوهاي انتخاباتي تجربه و تمرين مي كرديم. نبايد زنجيره سبزي كه تمام اختلافات و تفاوت ها را از جنوب تا شمال شهر و كشور به هم پيوند مي داد و زيستن در كنار هم را به ما مي آموخت فراموش كنيم.

کالبد شکافی حمله تروریستی به کلیسای قبطیان مصر

نیمه‌های شب جمعه در حالی که شهروندان مسیحی مصر به مناسبت آغاز سال نو میلادی در کلیسایی در اسکندریه واقع در شمال این کشور گرد هم آمده بودند یک دستگاه خودروی بمبگذاری شده در مقابل این کلیسا منفجر شد. بر اثر این انفجار دست‌کم 21 نفر کشته و 79 نفر دیگر زخمی شدند. وزارت کشور مصر پس از تحقیقات اولیه اعلام کرد که این انفجار انتحاری بوده است.
این انفجار بعد از مراسم عشای ربانی شب سال نو میلادی و هنگام خروج مردم از کلیسا رخ داد. گفته می‌شود اگر این انفجار دقایقی دیرتر که تعداد بیشتری از عبادت‌کنندگان در حال خروج از کلیسا بودند رخ می‌داد، تعداد تلفات بسیار بیشتر ‌بود.
این اقدام تروریستی با توجه به مقطع زمانی و مکانی آن واکنش‌های داخلی و خارجی زیادی در پی داشته است و در داخل درگیری‌هایی میان جوانان مسیحی و مسلمان رخ داده و در خارج نیز موج مخالفت‌ها به راه افتاده است که همین موضوع خود به یک مسئله تبدیل شده و برای مثال شیخ‌الازهر مصر از اینکه پاپ بندیکت شانزدهم خواستار حمایت‌های جهانی از مسیحیان مصر و خاورمیانه شده و در همان حال در قبال کشتار مسلمانان سکوت کرده، انتقاد کرده است.
از این‌رو این حمله تروریستی باب بحث‌هایی را در خصوص علل و زمینه‌های این حملات و عاملان و پیامد‌های آن مطرح کرده است.


فرصت‌سازی تروریست‌ها از تعارضات مسلمانان و قبطیان

یکی از میراث‌های حکومت حسنی مبارک، گسترش شکاف‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در مصر بوده است به گونه‌ای که در این مدت طبقه متوسط در این کشور به شدت ضعیف شده و کشور به دو طبقه ثروتمند و فقیر تقسیم شده است. در این فضا شکاف‌های مذهبی و دینی هم که به صورت تاریخی بین مسلمانان و مسیحیان این کشور وجود داشته است، تشدید شده است.

چنانکه بارها درگیری‌هایی بین دو طرف به بهانه‌های مختلف رخ داده است. دی‌ماه سال گذشته خبرگزاری فرانسه با اشاره به یکی از این موارد نوشت: بعد از اینکه یک مغازه‌دار مسیحی در مصر، یک نوجوان هفده ساله مسلمان را با چاقو به قتل رساند، درگیری‌هایی میان مسلمانان و مسیحیان روی داد. ده‌ها نفر از مسلمانان بعد از خبردار شدن از موضوع، خانه این مغازه‌دار را به آتش کشیدند. یک ماه قبل نیز بعد از اقدام یک کشیش قبطی در برگزاری مراسم عشاءربانی در منزل خود در روستایی در جنوب قاهره، درگیری‌هایی به‌وجود آمد که طی آن 18 نفر زخمی شدند. پیش از این نیز پلیس مصر با مسیحیان قبطی در این کشور بر سر ساخت کلیسایی جدید درگیر و ده خانه مسیحیان در یک روستا به آتش کشیده شده بود. همچنین در یک مورد دیگر اسلام گرایان افراطی شایع کردند که «مردی مسلمان بهدست مسیحی‌ها کشته شده است.» این مرد با ضربات چاقو از پای درآمده بود. مسلمانان با گردهم آمدن در مسجدی برای تشییع جسد وی، به شعارهای افراطیون کف به دهان آمده که فریاد «مسیحیان را بکشیم» سرمی‌دادند، پاسخ داده و به سوی خانه و محل‌های کسب مسیحیان شهر حمله‌ور شدند.

مرد مسلمان به قتل رسیده درخانه‌ای که متعلق به سه برادر مسیحی به نام‌های ایمن، عاطف و فرگ (فرج) تاگی (تاجی) است، زندگی می‌کرد و ظن آن می‌رفت در یک نزاع که در کوچه کنار این خانه در گرفته بود، از دست صاحبان خانه چاقو خورده باشد. سال گذشته نیز در جشن شب میلادمسیح(ع) در کلیسای عذرای شهر نجع حمادی، تعدادی از مسلمانان افراطی باگشودن آتش به سوی قبطی‏ها، هفت نفر از آنها راکشته و تعدادی را نیز زخمی کردند. مهاجمان اعلام کردند که این تهاجم پاسخی به هتک حرمت یک دختر مسلمان از سوی یک جوان قبطی بوده است.

به گفته یکی از کشیشان کلیسای عذرا، مهاجمان حتی به تعدادی از مسلمانانی که برای محافظت ازمسیحیان به کلیسا رفته بودند، رحم نکردند. در این جشن تعدادی از مسئولان مصری از جمله جمال مبارک، فرزند ارشد حسنی مبارک رئیس‏جمهور مصر نیز حضور داشتند. اما در مورد دیگر که هدف اعلامی از حمله تروریستی اخیر به کلیسای اسکندریه را آشکار می‌کند به قضیه محبوس شدن دو دختر تازه مسلمان شده قبطیان مصری از سوی اسقف این کلیسا بر می‌گردد. القاعده عراق اواخر روز سه‌شنبه تهدید کرده بود در صورتی که دو زن مصری تازه مسلمان که توسط یک کلیسای مصری بازداشت شده بودند آزاد نشوند، مسیحیان این کشور را هدف قرار خواهند داد. بنا بر اعلام دولت عراق، این تهدید را از طریق پیغام الکترونیکی منتشر شده در وب سایت وابسته القاعده دریافت کرده است. القاعده در اقدامی مشابه کلیسای اسکندریه مصر را نیز تهدید کرده و مدعی شده بود که این کلیسا در تقابل با اسلام این دو زن را بازداشت کرده است، اما مقامات کلیسا این اتهامات را رد کردند. در این پیام خطاب به جامعه مسیحی عراق گفته شده است تا مصر را برای آزادی این دو زن تحت فشار قرار دهند.

البته در پی این تهدید حمله به شهروندان مسیحی مصر در شب سال نو میلادی تنها به این کشور محدود نشد، بلکه برخی مناطق مسیحی‌نشین بغداد شب گذشته نیز هدف بسته‌های انفجاری قرار گرفتند که بر اثر آن دو نفر کشته و بیش از 10 نفر دیگر زخمی شدند. با نگاهی به حملات اخیر القاعده علیه مسیحیان ساکن کشورهای عربی به ویژه عراق که از اوایل آبان با حمله به کلیسای «سیده النجات» بغداد آغاز شد می‌توان دریافت که عناصر القاعده شگرد جدیدی را برای ایجاد ناامنی در کشورهای عربی به کار گرفته‌اند.

این شگرد پس از آن صورت می‌گیرد که شبکه تروریستی القاعده از تحقق اهداف خود از طریق دامن زدن به اختلافات مذهبی و طائفه‌ای میان اهل شیعه و تسنن در کشورهای عربی و اسلامی به ویژه عراق ناکام مانده است و اکنون تلاش می‌کند با ناامن کردن این کشورها برای اقلیت مسیحی و کوچاندن آنها به کشورهای غیر اسلامی اهداف خود را محقق کند.

القاعده، مستقل یا بازیچه موساد؟

هرچند با توجه به شواهد موجود از جمله ماهیت انتحاری حملات تروریستی نمی‌توان نقش القاعده را در این حملات که علیه شیعیان یا مسیحیان در کشورهای مختلف منطقه صورت می‌گیرد، نادیده گرفت، اما با توجه به اینکه منتفع اصلی این حملات که با هدف تعمیق و گسترش اختلافات- چه فرق مختلف اسلامی و چه میان مسلمانان و مسیحیان- دقیقاً در چارچوب راهبرد صهیونیست‌ها صورت می‌گیرد، از این‌رو نمی‌توان نقش موساد به خصوص نقش مدیریتی آن را در این حملات نادیده گرفت.

در واقع صهیونیست‌ها همواره از درگیری‌های تاریخی بین مسیحیان و مسلمانان نفع برده و به همین علت همواره و به خصوص پس از فروپاشی نظام دو قطبی کوشیده‌اند تنش و خصومت را بین مسلمانان و مسیحیان نهادینه سازند و به همین علت صهیونیست‌ها از گفت‌وگوی تمدن‌ها به شدت مخالف و وحشت داشتند و در واقع پروژه 11 سپتامبر سال 2001 امریکا گامی در جهت به شکست کشاندن این طرح و همچنین تلاشی برای ایجاد «این همانی» بین تروریسم و اسلام بوده است. البته جدا از این اصل کلی، به نظر می‌رسد رژیم‌صهیونیستی در حال حاضر انگیزه‌های سیاسی دیگری نیز برای دامن زدن به اختلافات قومی در مصر در اختیار دارد. از جمله اینکه روابط مصر و اسرائیل پس از کشف شبکه جاسوسی اسرائیلی در مصر که به اخراج سفیر اسرائیل انجامید شکرآب شده است و دوم اینکه مواضع دو کشور در قبال تجزیه سودان به شدت با یکدیگر گره خورده و با یکدیگر اصطکاک پیدا کرده است و در حالی که مصر تجزیه سودان را به شدت به ضرر امنیت ملی خود می‌داند اما در مقابل اسرائیل از آن حمایت می‌کند و درصدد است از آن به عنوان اهرم فشار علیه مصر و کنترل آن استفاده کند. در واقع اظهارات اخیر حسنی مبارک در خصوص نقش و دخالت عوامل خارجی در حمله تروریستی اخیر در جلوی کلیسای اسکندریه در این چارچوب معنی پیدا می‌کند.

نتیجه‌گیری
حتی اگر عملیات تروریستی اخیر علیه مسیحیان مصر را همچنان که اعلام شده است القاعده صورت داده باشد باز نمی‌توان نقش مدیریتی موساد را در آن نادیده گرفت، زیرا غالب حملات تروریستی که در کشورهای مختلف خاورمیانه از عراق گرفته تا پاکستان و اینک مصر را دربرگرفته و چه در خارج از آن در کشورهای مختلف غربی صورت گرفته یا می‌گیرد که نقطه اوج آن حملات 11 سپتامبر سال 2001 بود، در برایند نهایی به نفع صهیونیست‌ها و رژیم‌صهیونیستی تمام شده است و این رژیم از فضای حاصل از تعمیق اختلافات بین مسلمانان و کشورهای اسلامی و عربی یا میان مسیحیان و مسلمانان و کشورهای اسلامی و کشورهای غربی برای ادامه بقا و پیشبرد سیاست‌های ضد صلح خود استفاده کرده است و این شواهد حاکی از نفوذ و رخنه موساد در این شبکه القاعده است و به همین علت است که تاکنون القاعده هیچ عملیات ضد صهیونیستی انجام نداده است، اما آنچه موجب می‌شود القاعده یا موساد- چه به صورت جداگانه و چه با همکاری با یکدیگر- بتوانند یک چنین عملیات تروریستی را در مصر انجام بدهند شکاف‌های عمیق و گسترده‌ای است که در مصر شکل گرفته و روابط مسلمانان و مسیحیان نیز از این قاعده مستثنا نیست.




موسوي با اين حال ترجيح داد به سؤالات كاملاً روشن پاسخ ندهد از جمله اينكه چرا گندم نمايي و جو فروشي كرد و در حالي كه دم از احياي خط امام و نگراني براي ارزشهاي انقلاب مي زد، مورد حمايت متفقانه جبهه ضد انقلاب قرار گرفت؟ چه خيانت هايي به كشور و ملت كرد كه مدال شجاعت از سران اسرائيل و آمريكا و انگليس گرفت و حتي يكبار هم نسبت به آنها اعلام برائت نكرد؟ و به چه دليل سلطنت طلبان و تروريست هاي منافقين و تندرو ريگي، و بهايي ها و ماركسيست ها و نهضتي ها و جبهه ملي ها براي او هورا كشيدند؟ آيا اين عملكرد منافقانه، مصداق بارز دروغ گويي و غش در معامله با مردم نبود؟ آيا برپايي آشوب و آتش افروزي و حمله به همه مقدسات اسلامي و انقلابي، «گفت وگوي مدني» بود؟! تن ندادن به قانون و تلاش براي انسداد كشور در راه انداختن جنگ حيدري- نعمتي چطور؟ آيا امثال موسوي محملي در خدمت دشمن براي دو قطبي كردن و از هم پاشاندن كشور نبودند؟ حمله به پايگاه بسيج و نيروي انتظامي و بانك و عابران و زنان و كودكان رهگذر هم جزو همان گفت وگوهاي مورد ادعا و زيستن در كنار هم بود؟ و آيا اينكه آقاي رابرت گيتس وزير جنگ آمريكا پس از ديدن دو دستگي ايجاد شده از سوي دست اندركاران فتنه سبز گفت كه ما تاكنون از تحريم ها نااميد بوديم و اكنون بايد تحريم ها را تشديد كرد، در راستاي همان دغدغه وحدت ملي بود؟!


موسوي همچنان از اين پاسخ طفره مي رود كه چرا نشست با گروهك هايي چون نهضت آزادي را انكار كرد اما يك سال بعد يكي از سايت هاي وابسته به وي برخي از همين ديدارها را منتشر كرد. يا چرا برخي از اعضاي ستاد وي در ارتباط مستقيم با سفارت انگليس و حلقه لندن و اتاق سيا در دوبي بودند و چرا برخي از همان اعضا هم اكنون در پناه دولت هاي آمريكا و انگليس و فرانسه قرار گرفته اند؟ و چرا تروريست ها و منافقين و حرمت شكنان دستگير شده در عاشوراي سال 88، از سوي وي به عنوان «مردمان خداجو» معرفي شدند؟


از دو حال خارج نيست يا موسوي به كارگزاري سرويس هاي جاسوسي استكباري تن داده بود و يا اينكه جاه طلبي و عقده هاي ناكام، وي را تا آنجا كشاند كه تن به هر نوع خيانت به نفع گروهكها و جبهه ضد انقلاب خارجه داد و در هر حال واقعيت اين است كه به قول معروف يك غلط با هزار توجيه مي شود هزار و يك غلط!

 

هذيان نگوئيد رفقا؛ مردم پاي جمهوري اسلامي ايستاده‌اند

 

داريوش سجادي در وبلاگ خود نوشت: اپوزيسيون جمهوري اسلامي در اتخاذ رؤيا يا واقعيت مختار است. اما منطقاً نبايد و نمي‌تواند ناكامي‌هاي خود در مصاف با جمهوري اسلامي را نيز از دل هذيان‌ها و تخيلات خودباور و فهم كند.

روزنامه كيهان ستون اخبار ويژه امروز چهارشنبه خود را به موضوعات زير اختصاص داد:
 

* اين بي‌آبرويي را به جان نخريد شرمندگي دفاع از صدام و طالبان كافي است


يك روزنامه انگليسي تحرك برخي مقامات آمريكايي و انگليسي براي حمايت از گروهك تروريستي منافقين را شرم آور خواند و خواستار پرهيز از اين كار شد.

روزنامه گاردين نوشت: غرب بايد موضع سرسختانه اي عليه ايران اتخاذ كند اما حمايت از گروههاي تروريستي نظير سازمان مجاهدين [منافقين] اشتباهي استراتژيك و اخلاقي است. درست است كه از دشمن دشمن بايد استفاده كرد اما محدوديت ها را هم بايد سنجيد. به عنوان مثال فروش سلاح به صدام تصميم خوبي نبود همچنين ژست‌هاي دلجويانه از طالبان در اواخر دهه 1990 ميلادي اين معنا را داشت كه رئيس جمهوري وقت آمريكا، بيل كلينتون، در شرايطي از طالبان دفاع كرده است كه آنها مردم افغانستان را بي رحمانه سركوب مي كردند.

گاردين اضافه كرد: بين لفاظي‌هاي سازمان مجاهدين درباره دفاع از دموكراسي و اعمال گذشته آن به خصوص ارتباط آن ها با صدام حسين بين سال‌هاي 1986 تا 2003 فاصله بسياري وجود دارد. به نظر شوراي روابط خارجي آمريكا، سازمان مذكور در سال 1991 در انتقام جويي‌هاي بي رحمانه عليه كساني كه در برابر حكومت عراق به پا خاسته بودند شركت مستقيم داشته است. در واقع گستره عمل اين گروه به عنوان بازوي موثر حكومت ديكتاتوري صدام حسين، وقتي كاملاً روشن مي‌شود كه ملاحظه شود اين سازمان به هنگام محاصره عراق از سوي نيروهاي آمريكايي در سال 2003 داراي 2000 تانك، خودروي زره پوش و قطعات توپخانه سنگين بوده است. غرب بايد از ديگر گروه هاي مخالف در ايران كه سابقه علني تروريستي ندارند، حمايت كند(!)

* رابطه فسيل احمد رشيدي مطلق با معاون پارلماني دولت سازندگي؟!

اتاق فكر فتنه سبز در لندن، مصاحبه وزير صهيونيست رژيم پهلوي با يكي از رسانه‌هاي ضد انقلاب را بلافاصله و عيناً منتشر كرد.

انتشار متن كامل مصاحبه داريوش همايون (سخنگوي دولت آموزگار، وزير اطلاعات و جهانگردي و قائم مقام حزب شاه ساخته رستاخيز) از سوي «جرس» و در دفاع از فتنه سبز، عمق پيوند حلقه‌هاي ضد انقلاب تحت مديريت سرويس جاسوسي ام آي شش انگليس را بيشتر نشان مي‌دهد.

داريوش همايون كه نويسنده مقاله توهين‌آميز عليه حضرت امام و روحانيت در دي ماه 1356 يا واسطه اين مقاله از دربار، به روزنامه اطلاعات محسوب مي‌شود در مصاحبه با سايت ضدانقلابي تهران ريويو ضمن دفاع از دست اندركاران فتنه سبز در داخل (نظير موسوي و كروبي و خاتمي) تاكيد كرده بود: «جنبش سبز توانست سران خود را كه از درون رژيم بودند تغيير دهد و بسازد. جنبش سبز در جناح به اصطلاح اصلاح طلب نفوذ كرد كه توانست آن آبروريزي‌ها را براي رژيم راه بيندازد. البته به سران جنبش، رهبران نمي‌گويند، بلكه مي‌گويند راهبران. حتي خود آنها هم مي‌گويند ما رهبر جنبش نيستيم. من اشكال اساسي در رفتار و گفتار سران جنبش در داخل ايران نمي‌بينم. وقتي از بيرون به اينها نگاه مي‌كنم مي‌بينم كه آنها نسبت به بسياري از كساني كه در بيرون ادعاي رهبري دارند يا ديگران سعي مي‌كنند از آنها رهبر جنبش بسازند، انحرافات بسيار كمتري دارند. جريان سبز سعي كرده دو جريان مذهبي و سكولار را به هم نزديك كند و گروه‌هاي اپوزيسيون فعال در خارج، از اين مسائل دور هستند و متوجه قضايا نيستند كه ما با چه نيروها و چه كساني در داخل سر و كار داريم. ما بيروني ها حرف هايي مي زنيم اما اين حرف ها ممكن است با گفتمان درون ايران سنخيت نداشته باشد».

يادآور مي‌شود مهاجراني (معاون حقوقي و پارلماني رئيس‌جمهور در دولت سازندگي و وزير ارشاد دولت اصلاحات) سروش، كديور و بازرگان، سال گذشته ضمن صدور بيانيه‌اي، حلقه لندن را اتاق فكر جنبش سبز معرفي كرده بودند. اين حلقه با سلطنت‌طلباني چون مسعود بهنود و چپ‌هاي آمريكايي نظير فرخ نگهدار مرتبط است. طيف افراطي كارگزاران (كساني نظير مهدي-ه) و مشاركت ارتباطاتي را با حلقه لندن برقرار كرده‌اند.

اين چندمين بار است كه داريوش همايون از فتنه‌گران سبز و عناصر سرخورده‌اي نظير موسوي و كروبي و خاتمي جانبداري مي‌كند اما اولين بار است كه اظهارات وي، عيناً در ارگان رسانه‌اي حلقه لندن منتشر مي‌شود. همايون از فسيل هاي ضدانقلاب محسوب مي شود كه از تحركات سال گذشته فتنه گران جان گرفت.

آقاي هاشمي رفسنجاني اخيراً نسبت به بازسازي جريان احمد رشيدي مطلق و اهانت به روحانيت و مرجعيت ابراز نگراني كرده بود.

* آقاي منتجب نيا!شما در كدام لاك خزيده‌ايد؟!

قائم مقام كروبي در حزب اعتماد ملي گفت: اصلاحات جرياني است كه با خط امام پيوند ناگسستني و با تفكر نوراني بنيانگذار انقلاب رابطه مستقيم دارد.

منتجب نيا همچنين در واكنش به اظهارات دبير شوراي نگهبان كه به اعتبار نقش‌آفريني اصلاح‌طلبان در فتنه سال گذشته، اعلام كرده بود آنها حق حضور در انتخابات ندارند، گفت: شوراي نگهبان از لحاظ شرعي و قانون اساسي نبايد وارد مسائل جناحي و قطبي شود و در اين زمينه اظهارنظر كند زيرا عملكرد اين نهاد مهم نظام را به طور كلي زير سؤال مي‌برد. ما معتقديم كشور داراي قانون اساسي است اما بايد پرسيد كدام يك از گفتار اين آقايان منطبق با قانون اساسي است.

اين اظهارات در حالي از سوي منتجب نيا عنوان شده كه دشمنان خوني خط امام- از سلطنت‌طلب ها گرفته تا منافقين و بهائيت و چپ‌هاي آمريكايي- طي 18 ماه گذشته بارها خيانت كروبي به امام و انقلاب را مورد ستايش و تمجيد قرار داده‌اند. همچنين حتماً آقاي منتجب‌نيا به خاطر دارد كه وقتي سال گذشته كروبي به همراه موسوي و خاتمي، اوباش ضدانقلاب را دعوت به خودنمايي در راهپيمايي روز قدس كرد، همين اوباش به نفع آمريكا و رژيم صهيونيستي شعار داده و روي شعار بنيادين «جمهوري اسلامي» خط كشيدند يا در 16 آذر به تصوير حضرت امام بي‌حرمتي كردند و در ادامه خط وقاحت، به ساحت امام حسين(ع) در روز عاشورا تعرض كردند.

اكنون از آقاي منتجب‌نيا بايد پرسيد جاده صاف كني براي اين حرمت شكني‌ها، همراهي با تفكر نوراني حضرت امام بود يا سواري دادن به استكبار و گروهك‌هاي ضد امام؟ و آيا اين تحركات را مي‌توان به حساب رفتار و رقابت‌هاي جناحي گذاشت؟ يا اگر شوراي نگهبان طبق رسالت خود نسبت به اين تحركات ابراز بيزاري كرد، مي شود نام رفتار جناحي بر آن گذاشت؟ يعني اگر جماعتي خواستند كشور را به آمريكا و انگليس و اسرائيل بفروشند، بايد سكوت كرد چون ممكن است همان پياده نظام مزدور- و بعضاً بي جيره و مواجب- انگ رفتار جناحي بزنند؟ وقتي سروش از حاميان اصلي دبير كل اعتماد ملي در انتخابات، فقه و فقاهت و جمهوري اسلامي اين ميراث بزرگ حضرت امام را با گروهك طالبان مقايسه كرد، امثال آقاي منتجب نيا در كدام لاك خزيده بودند؟! و آن روز كه اوباش دنبال سرنگوني جمهوري اسلامي و تغيير قانون اساسي بودند، نظاير اين آقا جز به حماله الحطبي اوباش مشغول بودند؟ آنها حتي همين امروز هم حاضر نيستند از جريان فتنه گر و برانداز ابراز برائت كنند چون بدان آلوده اند.

* هزار و يك غلط در توجيه يك غلط

ميرحسين موسوي به جاي عذرخواهي از ملت ايران و توضيح درباره خيانت‌هاي زنجيره‌اي خود همچنان مشغول مغالطه و توجيه تراشي است.

وي در مصاحبه با سايت كلمه، درباره اعتراضات گسترده مردمي و رسانه‌اي گفت: بنده قصد پاسخ داشتم اما نامه برادر عزيزم آقاي كروبي مرا منصرف كرد. نگاه ايشان دليل بسياري از اين بداخلاقي‌ها را روشن مي‌كند. دليل دوم سكوت آن بود كه اينها از شگردهاي رژيم‌هاي توتاليته شبيه دوران استالين استفاده مي‌كنند. آنها روي گوبلز را در جعل و دروغگويي سفيد كرده‌اند و تهمت و دروغ را جزئي از ديانت متحجرانه خود قرار داده‌اند. اين همه دروغ و تهمت نشان داد اسلام حضرات چگونه اسلامي است.

وي درباره اين سؤال «كلمه» كه «چطور مي‌توان بر اين تفرقه افكني‌ها و شكاف ايجاد شده در اثر تبليغات سوء فائق آمد؟ جنبش سبز چطور مي تواند در جهت پوشاندن و كم كردن شكاف‌هاي مختلف گام بردارد و وحدت ملي را در برابر تفرقه افكني‌هاي دولتي حفظ كند» گفت: «در كنار تلاش براي گسترش آگاهي‌ها و مبارزه با انتشار دروغ و قلب حقايق، نبايد خاطره بحث‌ها و گفتگوهاي صميمانه روزهاي انتخابات را از ياد برد. نبايد از ياد ببريم كه چه طور پيش از آن كه مداخله‌هاي به اصطلاح امنيتي فضاي گفتگوي مدني را به آشوب بكشد و صداي بحث و گفتگو را خاموش كند، شنيدن صداي همديگر را در گفتگوهاي انتخاباتي تجربه و تمرين مي‌كرديم. نبايد زنجيره سبزي كه تمام اختلافات و تفاوت‌ها را از جنوب تا شمال شهر و كشور به هم پيوند مي‌داد و زيستن در كنار هم را به ما مي‌آموخت فراموش كنيم.

موسوي با اين حال ترجيح داد به سؤالات كاملاً روشن پاسخ ندهد از جمله اينكه چرا گندم نمايي و جو فروشي كرد و در حالي كه دم از احياي خط امام و نگراني براي ارزش‌هاي انقلاب مي زد، مورد حمايت متفقانه جبهه ضد انقلاب قرار گرفت؟ چه خيانت‌هايي به كشور و ملت كرد كه مدال شجاعت از سران اسرائيل و آمريكا و انگليس گرفت و حتي يكبار هم نسبت به آنها اعلام برائت نكرد؟ و به چه دليل سلطنت‌طلبان و تروريست‌هاي منافقين و تندرو ريگي، و بهايي‌ها و ماركسيست‌ها و نهضتي‌ها و جبهه ملي‌ها براي او هورا كشيدند؟ آيا اين عملكرد منافقانه، مصداق بارز دروغ گويي و غش در معامله با مردم نبود؟ آيا برپايي آشوب و آتش افروزي و حمله به همه مقدسات اسلامي و انقلابي، «گفت وگوي مدني» بود؟! تن ندادن به قانون و تلاش براي انسداد كشور در راه انداختن جنگ حيدري- نعمتي چطور؟ آيا امثال موسوي محملي در خدمت دشمن براي دو قطبي كردن و از هم پاشاندن كشور نبودند؟ حمله به پايگاه بسيج و نيروي انتظامي و بانك و عابران و زنان و كودكان رهگذر هم جزو همان گفت وگوهاي مورد ادعا و زيستن در كنار هم بود؟ و آيا اينكه آقاي رابرت گيتس وزير جنگ آمريكا پس از ديدن دو دستگي ايجاد شده از سوي دست اندركاران فتنه سبز گفت كه ما تاكنون از تحريم ها نااميد بوديم و اكنون بايد تحريم ها را تشديد كرد، در راستاي همان دغدغه وحدت ملي بود؟!

موسوي همچنان از اين پاسخ طفره مي رود كه چرا نشست با گروهك هايي چون نهضت آزادي را انكار كرد اما يك سال بعد يكي از سايت هاي وابسته به وي برخي از همين ديدارها را منتشر كرد. يا چرا برخي از اعضاي ستاد وي در ارتباط مستقيم با سفارت انگليس و حلقه لندن و اتاق سيا در دوبي بودند و چرا برخي از همان اعضا هم اكنون در پناه دولت هاي آمريكا و انگليس و فرانسه قرار گرفته اند؟ و چرا تروريست ها و منافقين و حرمت شكنان دستگير شده در عاشوراي سال 88، از سوي وي به عنوان «مردمان خداجو» معرفي شدند؟

از دو حال خارج نيست يا موسوي به كارگزاري سرويس‌هاي جاسوسي استكباري تن داده بود و يا اينكه جاه طلبي و عقده‌هاي ناكام، وي را تا آنجا كشاند كه تن به هر نوع خيانت به نفع گروهكها و جبهه ضد انقلاب خارجه داد و در هر حال واقعيت اين است كه به قول معروف يك غلط با هزار توجيه مي شود هزار و يك غلط!

* هذيان نگوئيد رفقا! مردم پاي جمهوري اسلامي ايستاده‌اند

«همان مردمي كه پر ازدحام تر از استقبال سال 57، آيت‌الله خميني را در سال 68 تا بهشت زهرا تشييع كردند، روز 9 دي 1388 هم به خيابان آمدند و بساط شهر آشوبان را بعد از 8 ماه جمع كردند، حتي اگر اعضاي اپوزيسيون به آنها توهين كنند».

اين مطلب را داريوش سجادي از مخالفان مقيم آمريكا در وبلاگ خود يادآور شده‌است. وي از دست اندركاران جريان سبز و اپوزيسيون خواسته كه واقع‌گرا باشند و خود را فريب ندهند چراكه هيچ راه استدلالي ندارند. سجادي مي‌نويسد: 21 سال پيش، وقتي خبرگزاري‌ها اعلام كردند 10 ميليون نفر در تشييع بنيانگذار جمهوري اسلامي شركت داشته‌اند، از يكي از روزنامه‌نگاران مخالف خميني و انقلاب او پرسيدم راز اين الفت چيست كه آن استقبال 4 ميليوني سال 57 به اين تشييع وفادارانه و 10 ميليوني ختم شده و پر ازدحام‌تر است. پاسخ آن روزنامه‌نگار صريح و ساده بود «همه آن 10 ميليون نفري كه در مراسم تشييع پيكر شركت كردند مزدوراني بودند كه حكومت با تحريك و تطميع از طريق دادن كوپن بنشن و حبوبات و خواربار و اطعمه و اغذيه، ايشان را به مراسم مزبور كشانده بود»! ادعايي كه بر فرض صحت نشان از توانمندي حكومت در بسيج ده ميليون نفر در كمتر از 24 ساعت دارد. ادعايي كه بر فرض صحت خبر از برخورداري حكومت از يك لشكر پرتعداد و سريع البسيج و كم هزينه جهت هل من مبارز طلبي با مخالفانش دارد. حال معلوم نيست در صورت صحت چنين فرضي مخالفين جمهوري اسلامي ديگر چه محلي از اعراب و اصرار بر مبارزه در مقابل چنين حكومتي دارند؟ اپوزيسيون مدعي چنين ادعايي مجبور است به لوازم ادعاي خود نيز مقيد بماند و بر همان اساس عطاي مبارزه با چنين حكومت را به لقايش ببخشد. طبعاً مقابله و تلاش جهت سرنگوني حكومتي كه برخوردار از قابليت بسيج لشكري از مزدوران بالاي ده ميليون است و هر آئينه اراده كند مي‌تواند به طرفه العيني ايشان را به صحنه مقابله با مخالفينش بكشاند.
همآوردي با چنين حكومتي اهتمامي است بغايت نابخردانه و بي‌فرجام!

وي كه پيش از اين با نشريات زنجيره‌اي اصلاح‌طلب هم همكاري داشته اضافه مي‌كند: اپوزيسيون جمهوري اسلامي در اتخاذ رؤيا يا واقعيت مختار است. اما منطقاً نبايد و نمي‌تواند ناكامي‌هاي خود در مصاف با جمهوري اسلامي را نيز از دل هذيان‌ها و تخيلات خودباور و فهم كند و ديگران را نيز به فهم اجباري از «درك معوج» خود از دنياي واقعيت، محكوم نمايند. راز پنهان در اقبال به خميني و انقلاب خميني را نمي توان در چنان ادله سخيف و بي اعتباري ريشه يابي كرد. واقعيت آن است كه خميني قبل از آنكه به امت اش پول نفت و زندگي مرفه و صلح و ثبات و تنعم و تفرج عطا كند ايشان را درست تعريف كرد. ملتي كه تا پيش از اين، از جانب حكومت در مقام اقشار پست و فرودست تحقير و طرد مي شدند اينك با خميني و انقلاب خميني قدر ديدند و صدر نشستند، اينك امامي از جنس خود داشتند كه مانند ايشان زندگي مي كرد و به واقعيت و موجوديت و هويت ايشان احترام مي گذاشت و خود و حكومت اش را خادم ايشان تعريف مي كرد، واقعيتي كه علي رغم وضوح، بمثابه جنگلي انبوه از درختاني بود كه موجوديت شان در مقابل اپوزيسيون مانع از توان ايشان در ديدن جنگل بود! برهمين اساس است كه سال گذشته نيز و بعد از 8 ماه شهر آشوبي شهر آشوبان در تهران، وقتي در نهم دي ماه سيل گسترده همان «شهروندان به زعم اپوزيسيون فرودست» خيابان را به تسخير خود درآوردند بار ديگر حافظه تاريخ شاهد كورتكس سوزي و ادله مشعشع و تكراري اپوزيسيون ايراني شد از قبيل آنكه تظاهرات نهم دي محصول بسيج نيروها از دهات با اتوبوس و وعده سانديس بود»! ادعايي كه بر فرض قبول از منطقي بغايت نحيف و رنجور برخوردار است.

وي مي‌پرسد: سبزها به ويژه صاحب منصبان سابق سبز معلوم نيست چرا تجاهل العارف مي‌كنند و نمي‌گويند كه اگر تظاهرات نهم به بهاي سانديس بود، چرا تظاهرات فرمايشي با اين همه تأخير انجام شد؟ چرا مثلاً روز قدس يا 61 آذر تظاهرات نشد؟ شوربختانه «سبز»ها چاره‌اي جز آن ندارند تا تن به اين واقعيت هر اندازه تلخ بدهند كه تظاهرات نهم دي ماه تظاهراتي واقعي، خودجوش و مردمي بود. مردم با تأمل در تمام آن 8 ماه در حال نظارت بر اعتراض‌ها بودند و در ابتدا شايد حداقلي از حق را نيز براي معترضين قائل بودند. اما با بي تدبيري رهبران جنبش سبز و بي توجهي به لزوم مرزبندي، تدريجاً و در يك بازه زماني 8 ماهه منجر به آن شد تا «ترديد» توده‌هاي اكثريتي مبدل به «تصميم» شود. تصميمي كه محصول خود را در جوشش گسترده و ميليوني تهرانيان در بازپس گرفتن خيابان در نهم دي ماه نشان داد.جوششي كه در ميان خود برخوردار از بخش متكثري در حدفاصل موافقان و مخالفان نتيجه انتخابات بود.

 

حاشیه سازی های دنباله دار با توهین وقیحانه به ملت رشید ایران

مشایی: دروغگویی برای ایرانیان قبحی ندارد!
دکتر احمدی نژاد بارها به صراحت گفته اند: "ملت ایران ملتی با اخلاق و جزء بهترین ملت‌های تاریخ است" رئیس جمهور محبوب و مردمی در تاریخ 19 آبان امسال در جمع با شکوه مردم قزوین گفته بود: "ملت ایران پرچمدار اخلاق، توحید، عدالت، عشق انسانیت و احترام به کرامت انسانی بوده است...
هامون نیوز به نقل از صراط : رئیس دفتر رئیس جمهور گفت: در شرق بهایی به انسان داده نمی شود، و انسان محرومیت، فقر و سلطه را به راحتی پذیرفته است، اشکال کار ما کجاست؟

اسفندیار رحیم مشایی در چهارمین همایش ملی مهندسی ارزش در دانشگاه علم و صنعت افزود: بالای تریبون و منبر حرفهای خیلی قشنگی می زنیم و در واقع حرف های ما مبتنی بر وحی و حرف پیامبر، انبیاء و ائمه است و مبانی فلسفی و ارزشی خیلی قوی دارد و همه تحسین می کنند و می گویند درست می گویی.

وی گفت: همه معتقد و مؤمن هستند اما در صحنه عمل فاصله بسیار است و اگر در صحنه عمل و اجرا و کارنامه عملی بخواهیم ارزیابی کنیم، نمره جامعه بسیار بسیار پایین است.

رئیس دفتر رئیس جمهور افزود: اگر اینجا کمی بی تعارف حرف نزنیم، کجا بی تعارف حرف بزنیم؟

وی با بیان اینکه دروغ در جامعه ایران قبحی ندارد، افزود: وضعیت انضباط و مقررات در جامعه ما در کدام سطح است؟

مشایی در حالی ایرانیان را کسانی خواند که "دروغگویی برایشان قبحی ندارد" که خودش پیش از این بارها دروغهای شاخ داری گفته است. انکار دعوت از هوشنگ امیر احمدی و انکار تحصیل در دانشگاه چابهار از جمله دروغهای این شخصیت بی سواد دولتی است که متاسفانه هراز گاهی توهم "افلاطون شدگی" اش عود می کند!

وی با تأکید بر اینکه از نظر ارزشی یکی از ارزشمندترین جوامع جهان هستیم افزود: عدالت، اخلاقیات، خیر، کمک، نوع دوستی، مهربانی و رعایت حقوق ازجمله ارزش های ماست، اما در صحنه عمل حتی در روابط بین اعضای خانواده مشکل جدی داریم.


وی با بیان این پرسش که ربا در جامعه ما چگونه است؟ گفت: ربا در مبانی ارزشی جنگ با خداست، این، حدیث نیست بلکه از قرآن است.

رئیس دفتر رئیس جمهور افزود: یک درهم ربا با چهل بار زشت ترین کاری که ممکن است از انسان سر بزند برابر است و جامعه ما آلوده است.

مشایی گفت: فاصله نگاه ارزشی ما با کاری که دست، چشم و گوش ما انجام می دهد، خیلی زیاد است.

وی افزود: هم اکنون اگر قانونی بود که حجاب الزام ندارد، چند درصد خانم ها با حجاب بودند؟ منظور همین روسری است.

رئیس دفتر رئیس جمهور گفت: چرا هزاران منبر نصیحت و خطابه تأثیر لازم را نداشته است؟ البته بی تأثیر نیست، کجای کار ما اشکال دارد؟

این حرفهای مشایی که نشان دهنده عدم شناخت درست از جامعه ایران است دقیقا در نقطه مقابل سخنان ریاست جمهوری محترم می باشد. دکتر احمدی نژاد بارها به صراحت گفته است: "ملت ایران ملت با اخلاق و جزء بهترین ملت‌های تاریخ است" رئیس جمهور محبوب و مردمی در تاریخ 19 آبان امسال در جمع با شکوه مردم قزوین گفته بود: "ملت ایران پرچمدار اخلاق، توحید، عدالت، عشق انسانیت و احترام به کرامت انسانی بوده است. به همین دلیل است که نام ایران و ملت ایران در دنیا محبوب و عزیز است و همه ملت ها از عمق جان ملت ایران را دوست دارند و به آن عشق می‌ورزند." حالا باید منتظر ماند و دید که نماینده ملت با اخلاق ایران چگونه با این شخصیت هتاک و بی سواد برخورد خواهند کرد.

تمسخر قرآن توسط یک چهره وهابی

شیخ "محمد العریفی" چهره سرشناس وهابیت چند روز پیش در یک برنامه تلوزیونی قرآن کریم که بالاترین، مقدس ترین و عظیم ترین کتاب همه مسلمانان جهان به شمار می رود را مورد تمسخر قرار داد.

نکته قابل توجه این است که طی کمتر از یک ساعت از مورد تمسخر قرار گرفتن قرآن کریم توسط این عالم نمای وهابی، کیلیپی از سخنان تمسخر آمیز وی بر روی سایت های اینترنتی مختلف از جمله یوتیوب قرار گرفت و به سرعت در جهان منتشر شد. سایت های مختلف اینترنتی به ویژه سایت های ضد اسلامی هم این کیلیپ را بر روی صفحه اصلی خود قرار داده و آن را بهانه ای برای تمسخر مسلمانان و دین مبین اسلام قرار دادند.

این کیلیپ تمسخر آمیز با نام های مختلفی همچون "العریفی قرآن کریم را مسخره کرد"، "العریفی سوره فاتحه را تلاوت کرد" و "سوره فاتحه آخرین سوره ای است که بر العریفی نازل شد"، در اینترنت منتشر شده است.

گفتنی است پس از انتشار گسترده این کیلیپ و افزایش انتقادات و اعتراضات به این چهره سرشناس وهابی، وی با انتشار بیانیه ای این مسأله را نفی و تکذیب کرد.

قابل ذکر است "محمد العریفی" چندی پیش حضرت آیت الله سید "علی سیستانی" مرجع عالیقدر جهان تشیع را مورد اهانت قرار داده بود و پس از چند روز مجبور به عذرخواهی رسمی شد.

ناگفته نماند، "محمد العریفی" از چهره های وهابی بوده که با حضور در مناطق جنوبی عربستان سعودی که هم مرز با یمن است، با سربازان ارتش سعودی که در کشتار شیعیان الحوثی در شمال یمن شرکت داشتند، دیدار و گفتگو کرده و با ایراد سخنرانی های دینی، به اصطلاح آنان را از نظر روحی برای کشتار این شیعیان آماده می کرد.



:: بازدید از این مطلب : 354
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عشق رهبر

 

آمادگی کامل نیروهای ویژه در روز عاشورا



 


عاشورائیان
اگر دشمن خیلی فشار بیاورد "حادثه کربلا" اتفاق خواهد افتاد
طوفان سرخ حسینی  بدنبال فتنه گران سبز



 

 

حماسه سازان 9 دی در روز عاشورا بدنبال فتنه گران
 

کم هزینه ترین طرح جنبش برای اعتراض درعاشورا !
 

 

یکی از سایتهای فتنه که از بیانیه های بی خاصیت و پیاپی سران زن ذلیل فتنه و پشت کردن مردم به آنان خسته شده است در طرحی عجیب و به نوبه خود شاهکار از طرفدارانشان در خواست نموده است  تا در روز عاشورا لباس سیاه بپوشند و با انداختن شال سبز به گردنشان، بدون هیچ شعاری یا هزینه ای در هیئات و مراسمات مذهبی حاضر شوند!


این سایت که طرح ابداعی خویش را کم هزینه ترین روش مخالفت با نظام دانسته است، چنین استدلال کرده که در این روز طرفداران نظام نمی توانند به خاطر بستن شال سبز و لباس سیاه به کسی گیر دهند چون روز عاشوراست و بسیاری از عاشقان امام حسین(ع) شال سبز می اندازند.

به هر حال از اینکه این مطرودین فتنه گر کمی سرعقل آمده و امسال دیگر همچون سال گذشته قصد آتش زدن پرچمهای عزای امام حسین(ع) و هتک حرمت مقدسات را بدلیل رسواییهای مکرر و از دست دادن جایگاه مردمیشان ندارند، جای شکر دارد امّا اینکه این طرح شاهکار از کدام مغز متفکر جنبش فتنه فوران کرده است و چند سال فکر و تلاش برده، خود جای محاسبات پیچیده دارد!

البته ما نیز پیشاپیش به فتنه گران تبریک گفته و مژده می دهیم که این طرح بکرشان  نه تنها هیچ هزینه ای ندارد بلکه عاملین به این طرح از غذای نذری سفره سیدالشهدا نیز بهره مند خواهند شد. امّا فقط این طرح یک اشکال کوچک دارد و آن اینکه.... خودتی!

 این طرح  مثل این می ماند که بگوییم روحانیون مخالف نظام ، عمامه به سر بگذارند و در خیابان حاضر شوند! خب قطعا عقلا تایید می کنند که عمامه بخشی از لباس روحانیت است و همه روحانیون ( البته به جز آقای کروبی که معمولا در اجتماعات مردمی عمامه به دست دیده شده است، سایرین ) در ملا عام عمامه را روی سرشان می گذارند و قطعا در حالت طبیعی کسی عمامه را به دست نمی گیرند پس تبریک به دشمنان نظام که چه بسیار بیشمارند!

حال همانطور که خود این طراح جنبش فتنه اعتراف کرده با وجود خیل عظیم عزادارنی که طبق سنوات گذشته در روز عاشورا با لباس سیاه و شال مقدس سبز علوی حاضر می شوند و سادات و برخی از عزداران هیئات مذهبی نیز طبق رسوم گذشته با شال یک دست سبز به عزاداری می پردازند، البته سایرین نیز که لباس سیاه می پوشند و شال سبز ندارند. نوجوانان فتنه گر با فتوشاپ زحمتش را خواهند کشید لذا جای هیچ نگرانی نمی باشد و از هم اکنون ملت به طرح نوین جنبش فتنه تبریک می گوید و فتنه گران آمار معترضین روز عاشورای امسال را نزدیک به هفتاد میلیون اعلام بفرمایند و بی بی سی هم تحلیلهایش را آماده کند تا آنروز به زحمت نیفتد و موسوی و کروبی هم سفارش بیانیه شانصدم خود را برای تشکر و قدردانی از مردان خداجو به دوستان خارج نشین بدهند که مردان خداجو بسیار احساساتی و زود رنجند.

گفتنی است ازجنبشی که پدر معنویشان شیخ یوسف صانعی و رهبران سیاسی شان کروبی و موسوی باشد، اینچنین نبوغهای به وفور زائیده  خواهد شد و اگر دولت اصلاحات علی رغم میل مردم در آن ایام به درخواست بیگانگان لبیک گفت و درب سایتهای هسته ای و تحقیقاتی را تخته کرد چون به ظهور چنین نوابغی از دامن خود یقیین داشته است که اینگونه طرحها خود کار بمب اتم را می کند

 
 
امت عاشورایی در پی فتنه جویان اموی
 

 



:: بازدید از این مطلب : 396
|
امتیاز مطلب : 73
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
تاریخ انتشار : 25 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عشق رهبر

 

شاگرد تنبل دانشگاه متروپولیتن لابی می کند
التماس به سفارت فخیمه برای بازگشت به لندن!


 

در حال حاضر پس از رفع ممنوع الخروجی، فیل آقازاده یاد هندوستان کرده ومجددا قصد بازگشت به انگلستان رادارد به همین دلیل خانم والده را واسطه کرده که با استفاده از روابط دوستان شفیق ! والبته ناباب!خود در سفارت فخیمه ، ویزای سفر رادریافت کند . رفت و آمدهای اخیر ملکه فتنه به سفارت برای پیگیری این موضوع است تا آقازاده از کشور خارج و رفع نگرانی شود.


 

فرزند ارشد یکی از مهره های شاخص فتنه سال گذشته که از 7 سال پیش دردانشگاه متروپلیتن لندن در رشته موسیقی !مشغول به تحصیل است وهرترم چند واحد را با نمرات ناپلئونی پاس می کند، اخیرا در تلاش برای بازگشت به انگلستان از طریق والده مکرمه، رایزنی با مقامات سفارت استعمار پیر را آغاز کرده است.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، حسن لاهوتی اشکوری،فروردین ماه امسال هنگام بازگشت به ایران با دستور مقام قضایی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام ،اجتماع جهت تبانی علیه امنیت کشورو شرکت در تجمعات اغتشاشگران در روزهای 18 تیر و روز قدس دستگیرشد اما پس از مدت کوتاهی با رایزنی واعمال فشاربر قوه قضائیه و تودیع وثیقه 73 میلیون تومانی آزاد شد.
در حال حاضر پس از رفع ممنوع الخروجی، فیل آقازاده یاد هندوستان کرده ومجددا قصد بازگشت به انگلستان رادارد به همین دلیل خانم والده را واسطه کرده که با استفاده از روابط دوستان شفیق ! والبته ناباب!خود در سفارت فخیمه ، ویزای سفر رادریافت کند . رفت و آمدهای اخیر ملکه فتنه به سفارت برای پیگیری این موضوع است تا آقازاده از کشور خارج و رفع نگرانی شود.
 
 

التماس به سفارت فخیمه برای بازگشت به لندن!
 
در حال حاضر پس از رفع ممنوع الخروجی، فیل آقازاده یاد هندوستان کرده ومجددا قصد بازگشت به انگلستان رادارد به همین دلیل خانم والده را واسطه کرده که با استفاده از روابط دوستان شفیق ! والبته ناباب!خود در سفارت فخیمه ، ویزای سفر رادریافت کند . رفت و آمدهای اخیر ملکه فتنه به سفارت برای پیگیری این موضوع است تا آقازاده از کشور خارج و رفع نگرانی شود.

 

فرزند ارشد یکی از مهره های شاخص فتنه سال گذشته که از 7 سال پیش دردانشگاه متروپلیتن لندن در رشته موسیقی !مشغول به تحصیل است وهرترم چند واحد را با نمرات ناپلئونی پاس می کند، اخیرا در تلاش برای بازگشت به انگلستان از طریق والده مکرمه، رایزنی با مقامات سفارت استعمار پیر را آغاز کرده است.

حسن لاهوتی اشکوری،فروردین ماه امسال هنگام بازگشت به ایران با دستور مقام قضایی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام ،اجتماع جهت تبانی علیه امنیت کشورو شرکت در تجمعات اغتشاشگران در روزهای 18 تیر و روز قدس دستگیرشد اما پس از مدت کوتاهی با رایزنی واعمال فشاربر قوه قضائیه و تودیع وثیقه 73 میلیون تومانی آزاد شد.
 
در حال حاضر پس از رفع ممنوع الخروجی، فیل آقازاده یاد هندوستان کرده ومجددا قصد بازگشت به انگلستان رادارد به همین دلیل خانم والده را واسطه کرده که با استفاده از روابط دوستان شفیق ! والبته ناباب!خود در سفارت فخیمه ، ویزای سفر رادریافت کند . رفت و آمدهای اخیر ملکه فتنه به سفارت برای پیگیری این موضوع است تا آقازاده از کشور خارج و رفع نگرانی شود.
 
 

 
امید کنگره آمریکا به موسوی است
 
شرمان - سناتور دموكرات و نماينده كاليفرنيا در كنگره:
بلافاصله پس از دور جديد تحريم ها، شماري از بازيگران اصلي وقایع پارسال و از جمله موسوي - طبق پروژه مورد توافق قبلي- جمهوري اسلامي را متهم به ماجراجويي كرده و حق را به جانب قدرت هاي غربي دادند! موسوي سال گذشته از ملت هاي جهان(؟!) كه با اعمال تحريم عليه جمهوري اسلامي، از مخالفان حمايت مي كنند تشكر كرد ...

  يك سناتور آمريكايي گفت: در تمام طول اعتراضات سال گذشته امید کنگره آمریکا به موسوی و کروبی بوده و اکنون منتظریم تا يكي از سران مخالفان از واشنگتن به خاطر وضع تحريم ها عليه ايران تشكر كند!

به گزارش كريستين ساينس مانيتور، برد شرمان سناتور دموكرات و نماينده كاليفرنيا در كنگره گفت: من منتظر روزي هستم كه يكي از سران آزاديخواه در ايران از ما به دليل وضع تحريم ها تشكر كند.
كريستين مانيتور نوشت اين اظهارات در حالي عنوان شده كه ايران، هدف فشار قدرت هاي غربي و از جمله تحريم ها را براندازي مي خواند.

خاطرنشان مي شود براساس گزارشهاي متعدد، دور جديد تحريم ها عليه ايران به درخواست برخي جريان هاي فعال در فتنه كه نمايندگاني در خارج كشور داشتند، به تصويب رسيد تا- به زعم اين جريان ها- باعث بازسازي روحيه اين جبهه شكست خورده و از هم پاشيده شود.

بلافاصله پس از دور جديد تحريم ها، شماري از بازيگران اصلي فتنه و از جمله موسوي - طبق پروژه مورد توافق قبلي- جمهوري اسلامي را متهم به ماجراجويي كرده و حق را به جانب قدرت هاي غربي دادند! تلقي اين جريان كج فهم اين بود كه فشارهاي غرب، باعث فاصله ميان مردم و نظام مي شوددر حالي كه آخرين نظرسنجي مراكز مطالعاتي غرب نشان مي دهد انزجار و بي اعتمادي مردم ايران نسبت به آمريكا به ويژه طي ماههاي اخير سير صعودي تندي داشته است. به عنوان مثال نظرسنجي موسسه بين المللي صلح در نيويورك حاكي از آن است كه بي اعتمادي مردم ايران به آمريكا به ميزان 92درصد افزايش يافته است.

موسوي سال گذشته در نمايشي رسوا، از ملت هاي جهان(؟!) كه با اعمال تحريم عليه جمهوري اسلامي، از مخالفان حمايت مي كنند تشكر كرده و درعين حال مدعي شده بود كه مخالف اين تحريم هاست. استفاده از كلمات رمز و غلط انداز بخشي از ادبيات موسوي است، نظير «مردان خداجو» به جاي حرمت شكنان روز عاشورا، «مردم جهان» به جاي قدرت هاي استكباري زورگو و... به همين دليل هم بود كه اوباما با نام بردن علني از وي، اعلام كرد تحت تاثير حركت شجاعانه و ستايش برانگيز موسوي قرار گرفته است!

 

 

 
 
   

 
سران فتنه، غائله عاشوراي 88 را زمينه‌سازي كردند
 
 

محمد اسماعيلي | به خاطر داريم كه عده‌اي اردوكشي‌هاي خياباني را به قاعده‌اي مرسوم در ميان جامعه شكل دادند و زمينه اتفاقاتي بس جانگداز و غيرانساني را رقم زدند. اتفاقاتي كه چرايي زمينه، چگونگي فراهم آمدن بستر آن و محركان اصلي آن براي همگان شناخته شده است. حجت‌الاسلام محمدتقي رهبر و حجت‌الاسلام حميد رسايي در اين باره با جوان به گفت‌وگو پرداخته‌اند.


سران فتنه، گروه‌هاي معاند در روز عاشورا را گرد هم آورد

حجت‌الاسلام حميد رسايي ضمن اشاره به آنكه اتفاقات ناگوار عاشوراي 88 زمينه محو جريان فتنه و حاميان آنها از عرصه حكومت و جامعه شد، گفت: عاشوراي 88 نتيجه عملكرد برخي از افرادي بود كه هر چند سابقه خوبي در نظام داشتند اما به دليل فساد موجود در خود، روز به روز از سابقه گذشته خود فاصله گرفتند و در چاه ضلالت افتادند. وي ادامه داد: در اتفاقات عاشوراي سال گذشته اين را نبايد فراموش كرد كه در كشور ما عده‌اي هستند كه نه به نظام و انقلاب و نه به اسلام و امام حسين(ع) اعتقاد و الزام داشته‌اند، اما هيچگاه جرأت جسارت و توهين آن هم در ملأ عام را به اعتقادات ديني نداشته‌اند و كسي نبود كه آنها را دور هم جمع كند. عضو كميسيون فرهنگي مجلس با اشاره به آنكه گروه مذكور سلطنت‌طلبان، بهائيان و منافقين هستند، افزود: اما سران فتنه با زمينه‌سازي و تمهيدات قبلي بستر گرد آمدن گروه‌هاي معاند جمهوري اسلامي ايران دور همديگر را فراهم كردند و به آنها اميد دادند كه مي‌توانند به اعتقادات و ارزش‌هاي ديني توهين كنند همانطور كه در عاشوراي 88 آن را به وضوح ديديم.


 

 

رسايي خاطرنشان كرد: سران آشوب مانند موسوي، خاتمي، كروبي در كنار ديگر عوامل فتنه به گروه‌هاي مخالف جسارت دادند و آنها را ترغيب كردند تا در روز عاشورا حرمت‌شكني و قداست‌زدايي كنند.

رسايي ادامه داد: البته نبايد نقش برخي خواص بي‌بصيرت و مردود كه در مواقع حساس سكوت مي‌كردند و به ميدان دفاع از ارزش‌هاي انقلابي و اسلامي به ميدان نمي‌آمدند را ناديده و كم گرفت.

سران فتنه، زمينه‌ساز اتفاقات عاشوراي 88 بودند

حجت‌الاسلام محمدتقي رهبر، عضو كميسيون حقوقي و قضائي مجلس با اشاره به غائله‌آفريني آشوب‌طلبان در عاشوراي سال گذشته گفت: همه افرادي كه در آشوب و وقايع تلخ عاشوراي سال گذشته دست داشتند چه آنهايي كه در وسط ميدان بودند و چه آنهايي كه از پشت سر حمايت كردند، برگه سياهي را به نام خود نوشتند كه هرگز پاك‌شدني نيست. وي افزود: سران فتنه كه قبل از اتفاقات ناگوار روز عاشورا به قانون تمكين نكردند و با سخنراني‌ها، بيانيه‌ها و موضع‌گيري‌هاي تند، مردم را تشويق به اردوكشي خياباني مي‌كردند و براي آنها كف و سوت مي‌زدند، اولين متهمان و مسببان آن اتفاقات هستند و هميشه در پيشگاه مردم محكوم هستند.

عضو كميسيون قضائي و حقوقي مجلس افزود: آن حوادث ناگوار هيچ سنخيتي با فرهنگ اسلامي و ايراني نداشت و عده‌اي از خدا بي‌خبر با تحريك عوامل فتنه 88 به ميدان هتك حرمت و توهين به ائمه اطهار(ع) آمدند. رهبر تصريح كرد: آنهايي هم كه در مقابل اينگونه افعال و حركات شنيع سكوت كردند و مواضعي دو پهلو گرفتند هم پايشان در اين اتفاقات گير است و در مقابل خدا و مردم بايد جواب پس بدهند، چراكه سخنان درست و عادلانه‌اي به زبان نراندند. وي ادامه داد: البته نبايد عبرت‌هاي عاشوراي سال گذشته را هم فراموش كرد، نبايد حضور آگاهانه مردم كه هميشه اميدبخش بوده است را كم‌اهميت ديد؛ آنهايي كه به دفاع از ولايت عاشورا، اسلام و انقلاب همچنين برائت از سران فتنه، اغتشاشگران و مخالفان اسلام و نظام به ميدان آمدند.

رفتار فريبکارانه فتنه‌گران، غائله عاشوراي88را رقم زد

مريم بهروزي، دبيرکل جامعه زينب نيز در گفت‌وگو با نداي انقلاب، تبليغات و شعارهاي واهي که پيش از انتخابات رياست‌جمهوري از سوي برخي کانديداها مطرح شده بود را عاملي دانست که باعث شد عده‌اي از مردم ناخودآگاه از آنها حمايت کنند.

وي افزود: اين رفتارها باعث شد عده‌اي از مردم ناآگاه ابزاري در دست فتنه‌گران باشند که البته با هدايت‌هاي مقام معظم رهبري و کسب بصيرت در9 دي‌ماه اشتباه خود را جبران کردند. بهروزي يادآور شد: اين رفتارهاي فريبکارانه به حدي ادامه يافت که باعث حادثه ناگوار روز عاشورا و جسارت به امام حسين(ع) و رهبر معظم انقلاب شد که به لطف خدا با حماسه روز 9 دي اين توطئه خنثي شد و از بقيه اتفاقات تلخ جلوگيري شد. هرچند بعد از اين حادثه شايد عده‌اي به مثابه توابين بعد از شهادت امام حسين(ع) توبه کردند، ولي دير شده بود. به گفته دبيرکل جامعه زينب اگر رهبري داهيانه مقام معظم رهبري در آن شرايط حساس نبود، کشور با خسارات جبران‌ناپذيري مواجه مي‌شد.

بهروزي اضافه کرد: در مجموع بايد تأکيد کرد تبليغات سوء و فضاسازي‌هاي کاذب گاهاً موجب اتفاقاتي مثل عاشوراي سال قبل مي‌شود که بايد مانع از تکرار آن شد. وي درباره رفتار سران فتنه بعداز حادثه عاشورا اظهار کرد: با وجود دعوت مقام معظم رهبري و تأکيد‌هاي ايشان، انتظار مي‌رفت که اين افراد به اين دعوت لبيک بگويند ولي اين کار را نکردند و هنوز به رفتارهاي خود ادامه مي‌دهند.

هتاکان عاشوراي 88 ، خودباخته‌هاي طول تاريخ انقلاب بودند

محمد کرمي‌راد، عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي نيز در گفت وگو با خبرنگار پارلماني برنا در ارزيابي خود از دلايل هتک حرمت به روز عاشورا از سوي فتنه‌گران اظهار داشت: فتنه گران، ساختارشکنان و وابستگان به دنياي غرب و خود باخته هاي طول تاريخ انقلاب بودند که در روز عاشوراي سال گذشته چهره واقعي خود را نشان دادند. وي با بيان اينکه بسياري از فتنه‌گران به عنوان پيروان امام(ره) آرمان‌ها و ارزش هاي ايشان را زير پا گذاشتند، تصريح کرد: ساختارشکنان به دغدغه هاي امام راحل در مورد جمهوري اسلامي ايران و تأکيد بر اسلامي بودن و دغدغه ايشان در راستاي اهداف بلند نظام و اسلام در مورد لبنان و فلسطين و تقويت حمايت از جنبش هاي آزاديبخش پشت کردند. عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس، وابستگي و سرسپردگي سران فتنه به دنياي غرب را عامل اصلي هتک حرمت به روز عاشورا دانست و گفت: فتنه‌گران سال گذشته گفته هاي ديکته شده از غرب را تکرار کردند و طبيعي و بديهي است که به دنبال پيروي از غرب، خود را هزينه کردند.
کرمي راد در ادامه توهين به ساحت مقدس اباعبدالله الحسين در روز عاشورا و توهين به اصل ولايت فقيه و پاره کردن عکس امام راحل را نشانه خباثت و دروغگو بودن فتنه‌گران دانست و گفت: مردم با فهم خود پي به ماهيت فتنه‌گران بردند و مشخص شد آنها عوامل سرسپرده بيگانه هستند که در لباس ميش ظاهر شدند.

 

 
جذب دانش آموزان توسط طلبه های مسجد قبا
 

به تازگی برخی از طلبه های وابسته به مسجد قبا ، در بعضی از مکانهای آموزشی شهر شیراز ، اقدام به کارهای تبلیغی و جهت جذب دانش آموزان نموده و آنها را تشویق به خواندن درس طلبگی در حوزه علمیه علی محمد دستغیب می نماید .


لازم به ذکر است از جمله برنامه های فرهنگی طلبه های مذکور سخنرانی و برگزاری دعای کمیل و اعزام دانش آموزان جهت استماع تفسیر قرآن علی محمد دستغیب در مسجد قبا می باشد .



     

 
چرا BBC پا عقب كشيد؟
 
BBC در یک مصاحبه با شیرین عبادی پای خود را کنار کشید/ حکومت ایران از مسئله سکینه محمدی سوء استفاده می کند
پس از پخش اعترافات سکینه محمدی آشتیانی از شبکه پرس تی وی شبکه BBC در یک مصاحبه با شیرین عبادی پای خود را از این جنجال خبری کاذب کنار کشید.

به گزارش پایگاه 598، شبکه ماهواره ای BBC که طی چند ماه گذشته به صورت میانگین هر دو روز یک بار به خبرسازی در خصوص پرونده سکینه محمدی می پرداخت و به طوری که طی 155 روز گذشته 72 خبر درباره این موضوع بر روی سایت و شبکه ماهواره ای خود قرار داده، پس از شکست رسانه ای خود و ناتوانی در انکار حقایق و مسلمات موجود در خصوص سکینه محمدی، با رویکردی جدید به این موضوع پرداخت.

شبکه BBC در گزارشی 4 دقیقه ای که با مصاحبه ی شیرین عبادی همراه بود به این موضوع خاتمه می دهد. شیرین عبادی در این برنامه با بیان اینکه حکومت ایران از مسئله سکینه محمدی سوء استفاده می کند و ما را از مسائل مهمتری چون وضعیت وخیم زندانی ها و اعتصاب غذاها دور می دارد می گوید که دیگر نباید به این پرونده پرداخته شود و موضوعات مهمتری وجود دارد.

حال باید این سخنان خانم عبادی را با صحبت های شهریور ماه وی با یک سایت فرانسوی در خوصوص افزایش فشار غرب بر قوه قضائیه ایران در خصوص پرونده سکینه محمدی در کنار هم گذاشت تا به سرگردانی شبکه های غربی در مواجهه با جمهوری اسلامی پی برد.

و همچنین رویکرد جدید BBC در خصوص پرونده سکینه محمدی خود نشان دهنده شکست دشمنان نظام و شبکه های خبری آنها در برابر واقعیت های موجود می باشد.
 
 
وزيررژيم پهلوي بيانيه موسوي راتأييدكرد
وزير اطلاعات و جهانگردي رژيم پهلوي درباره مقاله موسوي به بهانه محرم گفت من هم اگر در تهران بودم مثل موسوي و نه بيشتر بيانيه مي دادم.

کیهان:راديو فردا به تازگي ضمن برگزاري ميزگردي به بررسي اوضاع فتنه گران پرداخت. اين راديو با اشاره به حادثه عاشوراي سال گذشته اعلام كرد: عاشوراي پارسال نقطه پاياني به حضور مداوم و متناوب مخالفان در خيابان بود و از آن زمان حضور محسوس و ملموسي در خيابان ها و در مراسم مربوط به روزهاي مذهبي يا رسمي از سوي اپوزيسيون به چشم نخورده است.
ارگان رسمي سازمان سيا سپس با حضور داريوش همايون وزير صهيونيست رژيم طاغوت، حسن شريعتمداري عضو گروهك منحله جنبش خلق مسلمان، و فاطمه گوارايي از عناصر وابسته به گروهك ملي مذهبي به بررسي بيانيه موسوي به مناسبت محرم پرداخت. راديو فردا پرسيد «عده اي از اپوزيسيون به بحث دين واكنش نشان مي دهند. برآيند اين واكنش ها، چه چيزي را در مورد واكنش سكولارهاي غيرمذهبي به بيانيه موسوي نشان مي دهد؟». داريوش همايون در پاسخ، ضمن تأييد كامل بيانيه منافقانه موسوي گفت: ما بايد ببينيم كه چه امكان دارد، نه چه دوست داريم. ما خيلي چيزها ممكن است دوست داشته باشيم ولي در شرايط موجود ايران من تصور مي كنم كه مفاد اين بيانيه در حدود حداكثري است كه مي شود فعلاً انتظار داشت. خواستن بيش از اين، مستلزم اين است كه ما موسوي را به عنوان يك تبعيدي در بهترين حالتش براي او تصور كنيم. و الا ماندنش در ايران و ادامه فعاليتش تقريباً غيرممكن خواهد شد. موسوي توانسته در ايران بماند و به فعاليتش ادامه دهد كه حياتي است. ما هم اگر به جاي او مي بوديم در ايران و مي خواستيم اين كار را بكنيم، فكر نمي كنم بيش از اينها بر مي آمد.
حسن شريعتمداري هم كه گروهكي موسوم به اتحاد جمهوري خواهان را تشكيل داده، ضمن مخالفت با دخالت دين در سياست گفت: بيانيه موسوي هنوز بازي در زمين خودي ها است و حتي اگر موفق شوند تبديل به يك جنگ حيدري- نعمتي خواهد شد در ميان طرفداران نظام. جامعه مدني نياز دارد فراتر از نهادهاي سنتي و مذهبي، خودش بتواند يك بازي بزرگي را تشكيل دهد و اتحاد جديدي را بيافريند. البته اين نوع اتحادهاي جديد باعث نمي شود ما يادمان برود كه از امكانات موجود استفاده كنيم.
پسر سيدكاظم شريعتمداري اضافه كرد: از اين جهت كه بتوان هزينه اي به حكومت تحميل كرد ابراز وجود يا حتي احتمال آن از سوي حاميان موسوي مفيد است اما نبايد به اين بازي دلخوش كرد، خودشان در داخل مي دانند مخاطرات چيست تا ما در بيرون. ما نمي توانيم توصيه اي بكنيم.
وي همچنين گفته است: او در جنبش سبز در تظاهرات و خيابان و حسينيه و تكيه نيست، در سطح زيرين جامعه است. البته من به كلي مخالفم با هر اقدام ضد مذهبي كه اپوزيسيون را تضعيف و توده هاي بزرگ را از آن جدا كند.
يادآور مي شود موسوي اخيراً در مقاله اي به بهانه محرم، مجدداً از وابستگان به گروهك ها كه سال گذشته حرمت عاشوراي حسيني را شكستند دفاع كرد و در عين حال ضمن تحريف تاريخ مدعي شد حضرت امام خميني به خاطر ادامه جنگ ابراز پشيماني و عذرخواهي كرده بود.

 

رمزميان موسوي و مقامات آمريكايي
يك سناتور آمريكايي گفت منتظر است تا يكي از سران مخالفان از واشنگتن به خاطر وضع تحريم ها عليه ايران تشكر كند!

به گزارش كريستين ساينس مانيتور، برد شرمان سناتور دموكرات و نماينده كاليفرنيا در كنگره گفت: من منتظر روزي هستم كه يكي از سران آزاديخواه در ايران از ما به دليل وضع تحريم ها تشكر كند.
كريستين مانيتور نوشت اين اظهارات در حالي عنوان شده كه ايران، هدف فشار قدرت هاي غربي و از جمله تحريم ها را براندازي مي خواند.
خاطرنشان مي شود براساس گزارشهاي متعدد، دور جديد تحريم ها عليه ايران به درخواست برخي جريان هاي فعال در فتنه كه نمايندگاني در خارج كشور داشتند، به تصويب رسيد تا- به زعم اين جريان ها- باعث بازسازي روحيه اين جبهه شكست خورده و از هم پاشيده شود.
بلافاصله پس از تحريم دور جديد تحريم ها، شماري از بازيگران اصلي فتنه و از جمله موسوي - طبق پروژه مورد توافق قبلي- جمهوري اسلامي را متهم به ماجراجويي كرده و حق را به جانب قدرت هاي غربي دادند! تلقي اين جريان كج فهم اين بود كه فشارهاي غرب، باعث فاصله ميان مردم و نظام مي شوددر حالي كه آخرين نظرسنجي مراكز مطالعاتي غرب نشان مي دهد انزجار و بي اعتمادي مردم ايران نسبت به آمريكا به ويژه طي ماههاي اخير سير صعودي تندي داشته است. به عنوان مثال نظرسنجي موسسه بين المللي صلح در نيويورك حاكي از آن است كه بي اعتمادي مردم ايران به آمريكا به ميزان 92درصد افزايش يافته است.
موسوي سال گذشته در نمايشي رسوا، از ملت هاي جهان(؟!) كه با اعمال تحريم عليه جمهوري اسلامي، از مخالفان حمايت مي كنند تشكر كرده و درعين حال مدعي شده بود كه مخالف اين تحريم هاست. استفاده از كلمات رمز و غلط انداز بخشي از ادبيات موسوي است، نظير «مردان خداجو» به جاي حرمت شكنان روز عاشورا، «مردم جهان» به جاي قدرت هاي استكباري زورگو و... به همين دليل هم بود كه اوباما با نام بردن علني از وي، اعلام كرد تحت تاثير حركت شجاعانه و ستايش برانگيز موسوي قرار گرفته است!

 

احتمال عمليات تروريستي در ايام محرم
 


:: بازدید از این مطلب : 381
|
امتیاز مطلب : 71
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24

اخيراً سرکرده گروهک تروريستي جندالشيطان در شهر کراچي پاکستان در خصوص يک سري اقدامات خرابکارانه (عمليات انتحاري و بمب گذاري در ايام محرم، مخصوصاً تاسوعا و عاشورا در داخل خاک ج.ا.ا ) با 2 نفر از اعضاي گروهک تروريستي منافقين ملاقات داشته‌اند.

ملل نيوز به نقل از جنبش سرخ حسینی بر همین اساس گفته می شود يک تيم 8 نفره از عناصرگروهک تروريستي جندالشيطان به سرکردگي شرور ثناء‌ا... شاهوزهي به همراه 2 نفر عامل انتحاري و 2 عامل عمليات خرابکارانه از منطقه ماشکيد پاکستان حرکت نموده و در نزدیکی مرز تفتان مستقر شده‌اند. گفتني است اين گروه قصد دارند جهت انجام عمليات انتحاري و انفجاري در استان زاهدان وارد خاک جمهوری اسلامی شوند.

لازم به ذکر است اخیراً شرور «عمر شاهوزهي» یک دستگاه شنود گوشي هاي ماهواره اي را از پاکستان خريداري نموده است.
گفتنی است رهبر گروهک الفرقان شرور عبدالجليل قنبرزهي اخيراً اقدام به احداث پايگاهي در 30کيلومتري مرز نموده و در حال حاضر افراد گروهک تروريستي جندالشيطان در آن حضور يافته و قصد دارند به صورت انفرادي به داخل خاک ج.ا.ا نفوذ و مبادرت به تهيه عکس و فيلم از معابر نفوذي مرزي نمايند.

تاریخ انتشار : 23 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عشق رهبر

 

6تکلیف نجار در آستانه هدفمندی یارانه ها+مدرک
 

در آستانه اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها با محوریت اصلاح قیمتها، 6 تکلیف جدید دولت به تولیدکنندگان و واردکنندگان ابلاغ شد.

این مصوبه نمایندگان ویژه رئیس جمهور در کارگروه کنترل بازار با امضای محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور و رئیس کارگروه کنترل بازار ابلاغ شده است.
براساس این مصوبه، واحدهای تولیدی موظفند نسبت به درج قیمت مصرف کننده بر کلیه محصولات خود در چارچوب ضوابط مصوب سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان اقدام کنند.
همچنین واحدهای تولیدی موظفند قیمتهای مصرف کننده را در سامانه ای که توسط سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان اعلام می شود برای اطلاع مصرف کنندگان اعلام کنند.
در این مصوبه می خوانیم: وارد کنندگان کالاها موظفند نسبت به درج قیمت مصرف کننده در چارچوب ضوابط سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان بر کالاها و فاکتورهای صادره و برای توزیع کنندگان و واحدهای پخش و اعلام قیمتها در سامانه سازمان حمایت اقدام کنند. در همین حال، وزارت بازرگانی موظف است سیستم درج ایران کد را برای کلیه کالاهای وارداتی اجرا کند.
البته به منظور پیشگیری از افزایش غیر منطقی قیمت کالا و خدمات تولیدی، هر گونه افزایش قیمت توسط واحدهای تولیدی و وارداتی و خدماتی بدون هماهنگی با سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان ممنوع است.
در پایان این مصوبه تصریح شده است: کالاها و محصولاتی که قبل از تاریخ 1/8/1389 بدون ثبت سفارش و یا به صورت بدون انتقال ارز وارد گمرکات کشور شده اند صرفا از اخذ مجوز واردات از وزارت جهاد کشاورزی معاف می باشند، در سایر موارد تصمیم نامه شماره 169889/ ت 45463 ن مورخ 1/8/1389 ملاک عمل است.

آرشيو نظرات آرشيو نظرات آرشيو نظرات
 


حمله مستقیم موسوی به امام خمینی (ره) امام با پذیرش قطعنامه به اشتباه جنگ اعتراف کرد!
 

يكي از عناصر زمينه ساز فتنه 88، ضمن دفاع مجدد از حرمت شكنان عاشوراي سال گذشته، مدعي خطاي حضرت امام در دفاع مقدس شد!

 

ميرحسين موسوي كه عناصر بهايي هتاك و منافقين دستگير شده در حرمت شكني عاشوراي سال گذشته را مردان خداجو خوانده بود، در مقاله اي به بهانه محرم مدعي شد حرمت شكنان، عزاداران معترض بودند و سينه شان مالامال از عشق بود و حسين حسين مي گفتند.
وي كه بارها به خاطر خيانت به كشور و ملت مورد پشتيباني سران آمريكا و رژيم صهيونيستي و انگليس قرار گرفته، براي نهضت عاشورا قلمفرسايي كرده و سپس در حالي كه به نقش حضرت امام در دفاع مقدس مي پرداخت نوشت: كيست كه از ياد ببرد همه جاي ايران ميدان حماسه بود و كيست كه از ياد ببرد در زماني كه به ناچار تن به صلح داده شد، همين مردم رنج ديده اما پايدار، در مقابل چندچهرگاني كه به دامان و ياري متجاوز پناه آورده بودند، قد علم كردند و بدين گونه نشان دادند كه تصميم براي ترك جنگ، نه از روي بزدلي و بي اعتقادي، كه از سر درايت و آينده بيني است. نشان دادند كه خطاي رهبرانشان را با ايمان به صداقت آنان بخشودني مي دانند و اعتراف به خطا]؟![ نه تنها از اعتبار رهبرانشان نمي كاهد، كه محبوبيتشان را در قلوب مردم بيشتر مي كند.
به گزارش صراط ، اين مهره جريان سبز اموي همچنين در ادامه و با روش نخ نماي فرار به جلو مدعي شد: اقتدارگرايان هنگامي كه از شيوه معمولشان براي تقلب و تخلف در روند راي گيري طرفي نبستند چاره را در كودتاي انتخاباتي ديدند. شمارش آرا را كنار نهادند، پيروزي شان را اعلام و ابلاغ كردند، به ستادهاي مخالفانشان يورش بردند و به دستگيري چهره هاي فعال پرداختند.
موسوي همچنين مدعي شد: برماست كه در اين دوران بحران زده كاري زينبي بكنيم.
ادعاي اخير موسوي درباره خطاي امام در جنگ، رونويسي از ادعاي گروهك هايي نظير نهضت آزادي و ساير گروهك هاي نفاق است كه در زمان دفاع مقدس با استخبارات صدام همكاري مي كردند و تلاش داشتند دل مردم را در مقابله با متجاوزان و مستكبران خالي كنند و پس از آن هم مدعي شدند ادامه جنگ از سوي حضرت امام(ره) خطا بود. گزافه گويي اخير موسوي در حالي است كه حضرت امام به اعتبار انتشار برخي تحليل هاي غلط از سوي كساني نظير منتظري و... اعلام كردند كه «ما در جنگ حتي براي يك لحظه هم نادم و پشيمان نيستيم» و صراحتا به خاطر انتشار برخي تحليل ها از اين دست، از مردم به ويژه خانواده شهدا عذرخواهي كردند. مردادماه امسال نيز هاشمي رفسنجاني و رفيقدوست فاش كردند موسوي در دفاع مقدس كارشكني مي كرد.
اين عنصر لجوج كه به خاطر جاه طلبي هايش آلت دست سرويس هاي جاسوسي غرب قرار گرفت، اگرچه سعي كرده خود را مخالف گروهك منافقين نشان دهد كه پس از پذيرش قطعنامه 598 به ايران هجوم آوردند، اما اشاره اي به اين حقيقت نمي كند كه گروهك تروريستي منافقين يكي از سازمان دهندگان آشوب و حرمت شكني عاشوراي سال گذشته بود، به نحوي كه علنا براي آشوب و حرمت شكني بيانيه صادر كرده و به نيروهاي خود فراخوان داده بود. مرور هويت برخي عناصر دستگير شده نشان مي دهد كه آنها از مرتبطين گروهك منافقين و همچنين گروهك استعمارساخته بهائيت بودند. البته امسال هم منافقين و ساير گروهك ها خواستار تكرار حرمت شكني سال گذشته شده اند. با اين اوصاف ميرحسين موسوي طي يك سال گذشته توضيح نداده كه چگونه «مردان خداجو و عزاداران معترض» مورد نظر وي، وابستگان به گروهك ها بوده اند و چگونه جرئت يافته اند به پرچم ها و تكيه هاي عزاداري آتش بزنند و به عزاداران حمله كنند؟ آنها چگونه عزاداراني بودند كه با تحريك صداي آمريكا و بي بي سي و صداي اسرائيل و سايت صهيونيستي بالاترين و... آتش افروزي و آشوب برپا كردند و بلافاصله هم از سوي رژيم هاي استكباري و رسانه هاي آنها مورد تمجيد قرار گرفتند. يعني اوباش آشوبگر و وابستگان گروهك ها، مي توانند هم حسيني باشند و هم پروژه يزيديان روزگار را اجرا كنند؟
درباره تقلب و كودتاي انتخاباتي و كنارگذاشتن شمارش آرا هم، تنها ماندن فتنه گراني چون موسوي و كروبي با گروهك هاي نفاق در عاشوراي سال 88 به اندازه كافي نشان مي دهد كه چه كسي دنبال كودتا بودند. همچنين بايد گفت بيش از 18ماه از انجام كودتاي مخملين فتنه گران نگذشته كه همين عنصر جاه طلب مجبور شد براي راه انداختن آن كودتا از بازشماري تصادفي 10درصد آرا شانه خالي كند در حالي كه يك ساعت پس از اخذ آرا به خبرنگاران خارجي گفته بود براساس آراي ريخته شده در صندوق ها قطعا من پيروز هستم!
شايان ذكر است مقاله منافقانه موسوي بازتاب هاي جالب توجهي در محافل ضدانقلاب داشت به نحوي كه سايت ضدانقلابي بالاترين نوشت: مهندس موسوي گرامي، ميرحسين عزيز! چرا ما بايد هنوز هم از افسانه ها و اسطوره هاي مذهبي الگو بگيريم؟ من مي خواهم الگوي من ايراني و كسي مثل تو باشد. وقتي شما به ديگران توصيه مي كنيد كه بمانند و كار زينبي بكنند تكليف آنها كه نه به اسلام، نه به شيعه، نه به زينب و نه به حسين اعتقاد ندارند، چيست. چرا با اين تعابير كه براي بسياري از سبزها خوشايند و دلنشين نيست دايره طرفداران و دوستان خود را كوچك مي كنيد؟ ما خسته شديم از اين آويزاني به فرهنگ و زبان عربي(!)

گفتنی است امام خمینی با علم به اینکه جاسوسانی در آینده هویت خود را آشکار سازند و اصل جنگ را یک اشتباه بخوانند و پذیرش قطعنامه 598 را اعتراف به اشتباه بدانند در پیام قطعنامه به قلم خود نوشتند:
من باز می گویم كه قبول این مسئله برای من از زهر كشنده تر است، ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم . امروز خمینی آغوش و سینه خویش را برای تیرهای بلا و حوادث سخت و برابر همه توپها و موشكهای دشمنان باز كرده است و همچون همه عاشقان شهادت، برای درك شهادت روزشماری می كند. جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمی شناسد و ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.
من به صراحت می گویم ملیگراها اگر بودند، به راحتی در مشكلات و سختیها و تنگناها دست ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز می كردند، و برای اینكه خود را از فشارهای روزمره سیاسی برهانند، همه كاسه های صبر و مقاومت را یكجا می شكستند و به همه میثاقها و تعهدات ملی و میهنی ادعایی خود پشت پا می زدند.
كسی تصور نكند كه ما راه سازش با جهانخواران را نمی دانیم. ولی هیهات كه خادمان اسلام به ملت خود خیانت كنند! البته ما مطمئنیم كه در همین شرایط نیز آنها كه با روحانیت اصیل كینه دیرینه دارند و عقده ها و حسادتهای خود را نمی توانند پنهان سازند آنان را به باد ناسزا گیرند. ولی در هر حال آن چیزی كه در سرنوشت روحانیت واقعی نیست سازش و تسلیم شدن در برابر كفر و شرك است. كه اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعله های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستیمان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز اماننامه كفر و شرك را امضا نمی كنیم.

 


خاتمي:چشم فتنه رادربياريد+عكس
 
سيدمحمد خاتمي، رئيس‌جمهور وقت ايران، در نامه‌اي به وزير اطلاعات نوشت: «اگر چشم فتنه در نيايد منشاء خسارت‌هاي فراوان مي‌شود.» و «نبايد ذره‌اي از فتنه‌ي خطرناكي كه ريشه در درون دارد، غافل ماند.»

 

 

 

پس از اين‌كه اصلاح‌طلبان توانستند در انتخابات دوم خرداد 76 از رقبا پيشي گرفته و پيروز شوند، براي افزايش قدرت خود و كاهش قدرت مابقي سازمان‌ها و نهادها، دست به طرح‌ريزي سناريوهاي متفاوتي زدند. اصلاح‌طلبان (بخوانيد براندازان) به خوبي به اين نكته دست يافته بودند كه بايد ابتدا از نهادهاي نظامي و امنيتي شروع كنند و قبل از هر اقدامي چنين نهادهايي را تضعيف كنند. كه تضعيف نهادهاي امنيتي منجر به تضعيف نظام خواهد شد. آنان براي اين‌كه سه نهاد امنيتي- نظامي جمهوري اسلامي ايران يعني وزارت اطلاعات، نيروي انتظامي و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را تضعيف كرده و در اذهان عمومي بد جلوه دهند سه سناريو طراحي كردند. سناريوي «قتل‌هاي زنجيره‌اي» براي تضعيف وزارت اطلاعات، سناريوي «كوي دانشگاه» براي تضعيف نيروي انتظامي و سناريوي ترور سعيد حجاريان براي تضعيف «سپاه پاسداران».


اصلاح‌طلبان توانستند دو طرح اول خود را به خوبي پيش برده و به بسياري از اهداف خود برسند اما ماجراي ترور حجاريان آن‌طور كه پيش‌بيني شده بود درست از آب در نيامد. بنابراين سعي كردند در يك اقدام رو به جلو، نهايت استفاده از آن را ببرند. براي انجام اين امر، سيدمحمد خاتمي، رئيس‌جمهور وقت ايران، در نامه‌اي به وزير اطلاعات نوشت: «اگر چشم فتنه در نيايد منشاء خسارت‌هاي فراوان مي‌شود.» و «نبايد ذره‌اي از فتنه‌ي خطرناكي كه ريشه در درون دارد، غافل ماند.»

با اين فرافكني چنين در اذهان عمومي جلوه‌گر شد كه ترور حجاريان كار سپاه پاسداران بوده است. به خصوص اين‌كه ضارب او علي‌الظاهر عضو نيروهاي بسيج بود.

آن روزها اگر كسي در تحليل‌ها مي‌گفت كه كار، كار خود اصلاح‌طلبان است و آنان از اين طريق سعي در باج‌خواهي از نظام دارند و تصميم گرفته‌اند با چنين اعمالي پروژ‌ه‌ي فروپاشي از درون نظام را عملي كنند، كمتر كسي بود كه باور كند. اما حالا بعد از گذشت ده سال از آن روزها و ماجراها و حوادثي كه پس از انتخابات سال قبل اتفاق افتاد بهتر مي‌توان در مورد آن به قضاوت نشست. علي‌الخصوص آن‌كه شاهد بوديم هم «سعيد حجاريان» و هم ضارب وي يعني «سعيد عسگر» هر دو در ستاد انتخاباتي ميرحسين موسوي مشغول فعاليت بودند. در حوادث پس از انتخابات مردم فهميم ايران به خوبي دريافتند كه آتش‌ فتنه از زير كدام خاكستر بلند مي‌شود و چه كساني بر خاكستر فتنه لحظه به لحظه مي‌دمند. نگاهي دقيق‌تر به تاكتيك‌ها و تكنيك‌هايي كه آنان در اين يك سال و اندي اتخاذ كرده‌اند به خوبي نشان از آن گفتار رهبر انقلاب مي‌دهد كه فرمودند براندازان از بيست سال پيش به فكر فروپاشي نظام بوده‌اند.»

سازمان سیا به ما گفته بود تقلب شده!
 
موسوي پس از 20 سال حاشيه گزيني و تنزه طلبي سوال برانگيز به بهانه انتخابات رياست جمهوري به عرصه بازگشت و تقلب در انتخابات را بهانه اي براي اجراي پروژه آشوب و كودتاي مخملي قرار داد بي آن كه طي 18 ماه گذشته كوچك ترين سندي براي ادعاي تقلب ارائه كند.

مهره آلت دست سرويس هاي جاسوسي بيگانه در فتنه 88 بالاخره سند تقلب در انتخابات را پيدا كرد!

هامون نیوز به نقل از صراط: موسوي پس از 20 سال حاشيه گزيني و تنزه طلبي سوال برانگيز به بهانه انتخابات رياست جمهوري به عرصه بازگشت و تقلب در انتخابات را بهانه اي براي اجراي پروژه آشوب و كودتاي مخملي قرار داد بي آن كه طي 18 ماه گذشته كوچك ترين سندي براي ادعاي تقلب ارائه كند. وي با اين حال اخيراً با استناد به پروژه مشكوك ويكي ليكس مدعي شد كه اين اسناد نشان مي دهد در انتخابات تقلب شده است.
موسوي در گفت وگويي كه سايت وي منتشر كرده در ارزيابي اسناد ويكي ليكس و اينكه چه آثاري مي تواند داشته باشد گفت: سندهاي مربوط به تقلب انتخاباتي بسيار قابل توجه است به ويژه آنجا كه اشاره مي شود اصولا رأي ها شمرده نشده است، يعني همان كودتاي انتخاباتي. شما اگر به مصاحبه برادر گرامي «محتشمي پور» كه چند روز پس از انتخابات صورت گرفت مراجعه كنيد خواهيد ديد كه به همين مسئله تلويحاً اشاره مي كند.

ادعاي اخير موسوي مستند به ادعاي ويكي ليكس، و آن هم مستند به ادعاي سفارت آمريكا در عشق آباد است كه بي هيچ سند و مدركي ادعا مي كند موسوي 26 ميليون و كروبي 12 ميليون رأي (مجموعاً 38 ميليون رأي!! از مجموع حدود 40 ميليون رأي) را به دست آورده اند! موسوي در اين استناد به پروژه آمريكايي ها توضيح نداده كه حتي اگر ادعاي ويكي ليكس اصالت هم داشته و مربوط به سفارت آمريكا باشد، ديپلمات آمريكايي در عشق آباد چگونه آراي وي و كروبي را شمرده و آمار كذايي را به دست آورده است! الا اينكه تصور كنيم اساساً سند «عشق آبادي»! براي درآوردن امثال موسوي و كروبي از چاه خود ساخته بوده است.

نكته بامزه ديگر در مصاحبه موسوي كه هماهنگي و اطاعت كامل وي از پروژه هاي جنگ رواني سرويس جاسوسي آمريكا را بيشتر نشان مي دهد، همزباني موسوي با كساني چون هيلاري كلينتون و رابرت گيتس در القاي «ماجراجويي، ضعف و انزواي ايران در منطقه»! است يعني همان سناريويي كه آمريكايي ها تلاش مي كنند به جبران شكست هاي زنجيره اي از ايران به اجرا بگذارند و شكست واقعي را با توهم پراكني جبران كنند.

به ادبيات آمريكايي موسوي دقت كنيد: اسناد منتشره، وضعيت شكننده ما را در منطقه به خوبي نشان مي دهند، وضعيتي كه خودمان به آن دامن زده ايم به جاي هفت مرتبه به نيويورك رفتن اگر روي كشورهاي همسايه بيشتر سرمايه گذاري مي كردند، بيشتر نتيجه مي گرفتند. وحشت پراكني و سخنان بدون حساب و ضعف مفرط ديپلماسي و نمايش افراطي قدرت نظامي منجر به آن شده كه با خيال پردازي از ايجاد ارتباط سازنده با كشورهاي منطقه غافل شده اند و عملاً يك متحد واقعي در كشورهاي همسايه نداريم.

اين مهره ورشكسته و عنود البته ترجيح داد به دلايل كاملا روشن، به روي كار آمدن متحدان جمهوري اسلامي ايران در عراق يا استقبال تاريخي مردم و مقامات لبنان از رئيس جمهور كشورمان اشاره اي نكند همچنان كه به هنگام سفر رئيس جمهور به قطر و حضور در نشست كشورهاي خليج فارس هم همين فتنه گران سياسي داخلي عليه سفر اعتمادساز مذكور موضع گرفتند! درباره 7سفر نيويورك نيز بايد يادآور شد كه 6سفر از 7 سفر براي شركت در نشست مجمع عمومي سازمان ملل با حضور سران كشورها بوده كه به اعتراف دشمنان و دوستان، سفرهايي جريان ساز بوده است و سفر هفتم نيز مربوط به حضور رئيس جمهور در اجلاس بازنگري ان پي تي است كه ديپلماسي موفق ايران، آمريكا و رژيم صهيونيستي را به انزوا برد و اولين بار بيانيه عليه برنامه هسته اي اسرائيل صادر شد.

موسوي در اين مصاحبه همچنين به شيوه اي ناشيانه و با فرار به جلو گفته است «جريان حاكم 20 سال براي يكدست كردن كشور طراحي كرده بود. اقتدار گرايان به دنبال حذف همه فضا از منتقدين و معترضين بودند» وي ادعا كرده كه «بنده فقط يكي از سنگ هاي سر راه بودم و بعد از انتخابات 2 ماه طول كشيد بنده اعتقاد پيدا كنم مناظره كذايي نه براي از بين بردن بنده يا آقاي كروبي بلكه براي تصفيه حساب كامل با همه نيروهاي رقيب و يكدست كردن كشور بوده است.

اين اظهارات در حالي است كه با وجود شناخت مسئولان از جريان هاي مديريت كننده موسوي و كروبي، به اين دو عنصر كوك شده و گروهك ها و بيگانگان اجازه حضور در رقابت هاي سياسي داده شد؛ اتفاقي كه در هيچ يك از نظام هاي سياسي دنيا سابقه ندارد. موسوي البته به خيال خود با زرنگي تلاش كرده از پاسخ به سوال اصلي بگريزد و آن اينكه، با چه توجيهي تبديل به اسم رمز و مجري پروژه كودتاي مخملي سرويس هاي جاسوسي سيا، ام آي6 و موساد شد و پذيرفت در كنار دامن زدن به آشوب، فضاي حمايت از آمريكا و رژيم صهيونيستي را در روز قدس و 13 آبان 88 فراهم كند و پس از آن نيز بستر هتاكي عليه حضرت امام خميني و ميراث بزرگ ايشان (جمهوري اسلامي و قانون اساسي و ولايت فقيه) را مهيا سازد؟! و با چه محاسبه اي سران آمريكا و رژيم صهيونيستي و انگليس از خيانت هاي وي به كشور و ملت و نظام به طور صريح حمايت كردند؟!

موسوي در حالي كه باني حاشيه سازي در روز قدس سال گذشته- به همراه كروبي- و سر دادن شعار نه غزه نه لبنان بود، اكنون در مصاحبه خود ادعا مي كند «ترورهاي اخير دانشمندان هسته اي به خوبي نشان مي دهد حمايت ما از ملت فلسطين و لبنان غير از جنبه هاي اخلاقي تا چه اندازه در جهت منافع ملي ماست».

برخلاف اين ادعا، موسوي مكرراً و از جمله در تبليغات انتخاباتي سياست جمهوري اسلامي در حمايت از لبنان و فلسطين را تخطئه مي كرد و پر هزينه و ماجراجويانه مي خواند اما با مشاهده استقبال گرم مردم لبنان از دكتر احمدي نژاد، جواب خود را گرفت.

يادآور مي شود هرگاه مقامات آمريكايي به ويژه وزيران خارجه و دفاع، و رئيس سازمان سيا به جنگ رواني و راه اندازي موج تبليغاتي عليه جمهوري اسلامي نياز پيدا مي كنند، تصادفاً موسوي و عناصر همسو با وي با چند روز فاصله دست به كار مي شوند و همان تبليغات آمريكايي را تكرار مي كنند! كه در ماجراي تحريم ها عليه ايران و صدور قطعنامه 1929 با تخطئه سياست خارجه ايران و پروژه ويكي ليكس و... بارها نمود پيدا كرده است.

« این همه لشگر آمده ؛ به عشق رهبر آمده.»

 

 










 

مهره آلت دست سرویس های جاسوسی بیگانه در فتنه 88 بالاخره سند تقلب در انتخابات را پیدا کرد!
موسوی پس از 20 سال حاشیه گزینی و تنزه طلبی سوال برانگیز به بهانه انتخابات ریاست جمهوری به عرصه بازگشت و تقلب در انتخابات را بهانه ای برای اجرای پروژه آشوب و کودتای مخملی قرار داد بی آن که طی 18 ماه گذشته کوچک ترین سندی برای ادعای تقلب ارائه کند. وی با این حال اخیراً با استناد به پروژه مشکوک ویکی لیکس مدعی شد که این اسناد نشان می دهد در انتخابات تقلب شده است.
موسوی در گفت وگویی که سایت وی منتشر کرده در ارزیابی اسناد ویکی لیکس و اینکه چه آثاری می تواند داشته باشد گفت: سندهای مربوط به تقلب انتخاباتی بسیار قابل توجه است به ویژه آنجا که اشاره می شود اصولا رأی ها شمرده نشده است، یعنی همان کودتای انتخاباتی. شما اگر به مصاحبه برادر گرامی «محتشمی پور» که چند روز پس از انتخابات صورت گرفت مراجعه کنید خواهید دید که به همین مسئله تلویحاً اشاره می کند.
ادعای اخیر موسوی مستند به ادعای ویکی لیکس، و آن هم مستند به ادعای سفارت آمریکا در عشق آباد است که بی هیچ سند و مدرکی ادعا می کند موسوی 26 میلیون و کروبی 12 میلیون رأی (مجموعاً 38 میلیون رأی!! از مجموع حدود 40 میلیون رأی) را به دست آورده اند! موسوی در این استناد به پروژه آمریکایی ها توضیح نداده که حتی اگر ادعای ویکی لیکس اصالت هم داشته و مربوط به سفارت آمریکا باشد، دیپلمات آمریکایی در عشق آباد چگونه آرای وی و کروبی را شمرده و آمار کذایی را به دست آورده است! الا اینکه تصور کنیم اساساً سند «عشق آبادی»! برای درآوردن امثال موسوی و کروبی از چاه خود ساخته بوده است.
نکته بامزه دیگر در مصاحبه موسوی که هماهنگی و اطاعت کامل وی از پروژه های جنگ روانی سرویس جاسوسی آمریکا را بیشتر نشان می دهد، همزبانی موسوی با کسانی چون هیلاری کلینتون و رابرت گیتس در القای «ماجراجویی، ضعف و انزوای ایران در منطقه»! است یعنی همان سناریویی که آمریکایی ها تلاش می کنند به جبران شکست های زنجیره ای از ایران به اجرا بگذارند و شکست واقعی را با توهم پراکنی جبران کنند.
به ادبیات آمریکایی موسوی دقت کنید: اسناد منتشره، وضعیت شکننده ما را در منطقه به خوبی نشان می دهند، وضعیتی که خودمان به آن دامن زده ایم به جای هفت مرتبه به نیویورک رفتن اگر روی کشورهای همسایه بیشتر سرمایه گذاری می کردند، بیشتر نتیجه می گرفتند. وحشت پراکنی و سخنان بدون حساب و ضعف مفرط دیپلماسی و نمایش افراطی قدرت نظامی منجر به آن شده که با خیال پردازی از ایجاد ارتباط سازنده با کشورهای منطقه غافل شده اند و عملاً یک متحد واقعی در کشورهای همسایه نداریم.
این مهره ورشکسته و عنود البته ترجیح داد به دلایل کاملا روشن، به روی کار آمدن متحدان جمهوری اسلامی ایران در عراق یا استقبال تاریخی مردم و مقامات لبنان از رئیس جمهور کشورمان اشاره ای نکند همچنان که به هنگام سفر رئیس جمهور به قطر و حضور در نشست کشورهای خلیج فارس هم همین فتنه گران سیاسی داخلی علیه سفر اعتمادساز مذکور موضع گرفتند! درباره 7سفر نیویورک نیز باید یادآور شد که 6سفر از 7 سفر برای شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل با حضور سران کشورها بوده که به اعتراف دشمنان و دوستان، سفرهایی جریان ساز بوده است و سفر هفتم نیز مربوط به حضور رئیس جمهور در اجلاس بازنگری ان پی تی است که دیپلماسی موفق ایران، آمریکا و رژیم صهیونیستی را به انزوا برد و اولین بار بیانیه علیه برنامه هسته ای اسرائیل صادر شد.
موسوی در این مصاحبه همچنین به شیوه ای ناشیانه و با فرار به جلو گفته است «جریان حاکم 20 سال برای یکدست کردن کشور طراحی کرده بود. اقتدار گرایان به دنبال حذف همه فضا از منتقدین و معترضین بودند» وی ادعا کرده که «بنده فقط یکی از سنگ های سر راه بودم و بعد از انتخابات 2 ماه طول کشید بنده اعتقاد پیدا کنم مناظره کذایی نه برای از بین بردن بنده یا آقای کروبی بلکه برای تصفیه حساب کامل با همه نیروهای رقیب و یکدست کردن کشور بوده است.
این اظهارات در حالی است که با وجود شناخت مسئولان از جریان های مدیریت کننده موسوی و کروبی، به این دو عنصر کوک شده و گروهک ها و بیگانگان اجازه حضور در رقابت های سیاسی داده شد؛ اتفاقی که در هیچ یک از نظام های سیاسی دنیا سابقه ندارد. موسوی البته به خیال خود با زرنگی تلاش کرده از پاسخ به سوال اصلی بگریزد و آن اینکه، با چه توجیهی تبدیل به اسم رمز و مجری پروژه کودتای مخملی سرویس های جاسوسی سیا، ام آی6 و موساد شد و پذیرفت در کنار دامن زدن به آشوب، فضای حمایت از آمریکا و رژیم صهیونیستی را در روز قدس و 13 آبان 88 فراهم کند و پس از آن نیز بستر هتاکی علیه حضرت امام خمینی و میراث بزرگ ایشان (جمهوری اسلامی و قانون اساسی و ولایت فقیه) را مهیا سازد؟! و با چه محاسبه ای سران آمریکا و رژیم صهیونیستی و انگلیس از خیانت های وی به کشور و ملت و نظام به طور صریح حمایت کردند؟!
موسوی در حالی که بانی حاشیه سازی در روز قدس سال گذشته- به همراه کروبی- و سر دادن شعار نه غزه نه لبنان بود، اکنون در مصاحبه خود ادعا می کند «ترورهای اخیر دانشمندان هسته ای به خوبی نشان می دهد حمایت ما از ملت فلسطین و لبنان غیر از جنبه های اخلاقی تا چه اندازه در جهت منافع ملی ماست».
برخلاف این ادعا، موسوی مکرراً و از جمله در تبلیغات انتخاباتی سیاست جمهوری اسلامی در حمایت از لبنان و فلسطین را تخطئه می کرد و پر هزینه و ماجراجویانه می خواند اما با مشاهده استقبال گرم مردم لبنان از دکتر احمدی نژاد، جواب خود را گرفت.
یادآور می شود هرگاه مقامات آمریکایی به ویژه وزیران خارجه و دفاع، و رئیس سازمان سیا به جنگ روانی و راه اندازی موج تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی نیاز پیدا می کنند، تصادفاً موسوی و عناصر همسو با وی با چند روز فاصله دست به کار می شوند و همان تبلیغات آمریکایی را تکرار می کنند! که در ماجرای تحریم ها علیه ایران و صدور قطعنامه 1929 با تخطئه سیاست خارجه ایران و پروژه ویکی لیکس و... بارها نمود پیدا کرده است.



:: بازدید از این مطلب : 365
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 22 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عشق رهبر

توصیه‌های شیخ برای شباب دانشجو



جارچیان و خبرچینان خبر آوردند که جماعتی از حواریون شیخ‌الحکما والادبا جهت دست‌بوسی به خدمت وی رسیده و عرضه داشتند:‌‌ ای شیخ! گر درنگ کنی و تعجیل روا مداری، قافیه را باخته‌ای؟

 

شیخ پرسید: از چه رو؟ حواریون بگفتند: مگر خبر نداری دو هفته‌ای است که آن یکی پیغامی از برای جوانکان دانشجو ارسال داشته و آنان را به سوی خود خوانده، حال آنکه همگان شاهد بودند میلیون‌ها نفر از نخبگان، اساتید و دانشجویان سال گذشته به روز گزینش فردی اصلح از برای زمامداری امورات کشور،در کوی و برزن نام تو را فریاد می‌کشیدند و می‌گفتند عالم‌تر و فاضل‌تر از شیخ در این دهر پیدا نبود و ردای ریاست ما فقط از آن اوست. کسی که به هنگام خطابه هر کلامش دری است گران از برای حکیمان و سخنوران و هر پندش را نیازمند تحریرهزاران رساله از برای تفسیرش. بر شماست که با افاضه فضل گوی سبقت از همگان بربایید تا بدانند با غصب حق شما چه خسرانی بر ساکنان بر و بحر وارد آمد. شیخ بگفت اگر اینگونه است پس من می‌گویم و شما بنگارید و هر جای کلام فزونتر از فهم این جوانکان دانشجو و اساتیدشان بود، خود به میان آنان بروید و آن را به زبان ساده ترجمه کنید چرا که نازل‌کردن کلام از بهر آنان دون شأن حکیم سخنوری چون من باشد. حواریون با ذوق تمام بگفتند سمعا و طاعتاً یا شیخ!
شیخ گفت و شاگردان کتابت کردند که متن پیامش از قرار زیر است:
فرزندان دانشجویم! بار دیگر روز دانشجو فرا رسیده و من هرگاه نام این روز را می‌شنوم به یاد دوران شباب خود می‌افتم که چگونه «جهشی» دروس دانشگاهی را پاس می‌کردم و در هر ترم دانشگاه یک مدرک دکترا از دانشگاه‌های داخله و خارجه دریافت می‌نمودم البته اینها به جز مدارک افتخاری است که از شرق و غرب عالم به نام من صادر می‌شد. حال آنکه عده‌ای حسود که چشم دیدن این همه فضل و حکمت را در یک نفر ندارند سال گذشته شعار می‌دادند «شیخ بی‌سواد عامل دست موساد». یادتان هست در ایام تبلیغات ریاست‌جمهوری هنگامی که به دانشگاه‌های شما سر می‌زدم، در هر دانشگاه صدها هزار دانشجو به استقبال ما می‌آمدند.
نوه‌های من! دیدید که در مناظرات تلویزیونی بر خلاف دیگران که فقط نفی یکدیگر می‌کردند من با استدلالات کاملاً علمی که اساتید و اقتصاددان‌های شهیر جهان نیز از درک آن عاجز بودند، همگان را از این همه علم و تجربه مملکت‌داری به بهت و حیرت واداشتم و پس از آن شاهد بودیم که ده‌ها میلیون رأی از چهارگوشه ایران و از تمامی‌استان‌ها که فکر می‌کنم تعدادشان 500 تا بود به سوی من سرازیر شد اما چشم تنگان به مقام و منزلت من حسادت ورزیدند و تمام آرای مرا به اسم دیگران خواندند و گفتند ای شیخ آرای باطله بر تو غلبه یافته‌اند! و در مرتبه پنجم ایستاده ای! من هرچه اندیشیده‌ام ندانستم این آرای باطله کیست و کی کاندیدا شد که ما نفهمیدیم.
جوانان دانشجو حیف که نتوانستم رئیس‌جمهور شوم و یکی حق ما را غصب نمود وگرنه کارهایی برایتان انجام می‌دادم که هزاران محمود نتوانند انجام دهند.
همانگونه که شما هم مطلعید این جماعت مدام از پیشرفت کشور خبر می‌دهند در صورتی من با گوش‌های خود شنیدم که اساتید شما هنوز در دانشگاه صاحب کرسی‌اند و بخاری و شوفاژ ندارند. من اگر مسئول می‌شدم همان ابتدای کار برای همه‌شان بخاری می‌خریدم تا مجبور نشوند مثل ننه‌جون من در سرمای زمستان از کرسی استفاده کنند.
دانشجویان عزیز مشکل ما آزادی بیان است همانگونه که آزادی بیان و دموکراسی باعث شد معدن‌چیان شیلی از زیر زمین بیرون بیایند. شما را نیز صاحب خانه و کار می‌کند. اصلاً اگر آزادی بیان بود شما همه‌تان یک شبه صاحب شغل و مال می‌شدید. اگر شما از خانواده‌تان دورید و در غربت درس می‌خوانید به خاطر نبود دموکراسی و آزادی بیان است.
فعلاً همین مقدار برایتان کافی است در پیام‌های بعدی راهکارهای دیگری برای حل مشکلاتتان را خواهم گفت.

موسوی و  فتنه در 16 آذر


 وی که امید وار است بتواند مجددا با  اردو کشی خیابانی و برخورد با نظام در قالبی جدید که ظاهرا رویکرد جدید جریان فتنه در آستانه هدفمندی یارانه ها می باشد و وصل این آشوبها به اعتراضات بعدی می باشد به هواداران خود چنین می گوید..


 

 


 

 همراهان جنبش سبز همچنان درخواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی!!، پرهیز از خشونت، التزام به اخلاق و روش های اخلاقی !!! را خط مشی اصولی خود می دانند و با هر کس که به هر عنوان و بهانه آشوب کور بیافریند، مخالفند و آن را به ضرر مصالح و منافع ملی ایرانیان و اهداف جنبش سبز می دانند. باید به دیگران نیز توصیه شود که به سیره عقلا متعهد باشند و اگر تشخیص می دهند حرکتی مخرب است، آن را متوقف کنند.


هزینه ناکارآمدی های دولتمردان را مردم کوچه و بازار نباید پرداخت کنند، و نباید بر زخم های عمیق نابسامانی هایشان نمک پاشید. برعکس، چنانچه این همراه کوچک بارها درخواست کرده ام، باید با دستگیری از کسانی که این روزها بر اثر انبوه مشکلات به زمین می خورند کمک شود تا، به دور از روش هایی که کرامت انسانی آنان را از میان ببرد، به زندگی آبرومندانه شان ادامه دهند. چهره زندگی برای بسیاری از مردم زشت شده است، آن را زشت تر نکنیم، بلکه در حد توانمان، در زیبا کردن آن بکوشیم.


?- دوستان گرامی، پرسیده اید که این روزها که امکان بیان اعتراض ها و انتقادها به سبب سرکوب های شدید و برخوردهای امنیتی وجود ندارد، همراهان جنبش سبز چه باید بکنند؟ حقیقت این است که پاسخ به این پرسش هم باید محصول عقل جمعی باشد و شایسته است که همه همراهان و علاقه مندان به راه سبز امید در ارائه راهکارهای مناسب مشارکت داشته باشند.


وی در این بیانیه که به مناسبت 16 آذرماه منتشر کرده با تکرار شعاری که از طرف انجمن پادشاهی و منافقین طرح شده ، گفته است: یادمان نرود که همه باهم می گفتیم "نترسید نترسید ما همه با هم هستیم"... این درحالیست که جمله مورد اشاره آقای موسوی، همان شعاری است که مسعود رجوی سرکرده منافقین از آشوبگران روز عاشورا خواسته بود آنرا تکرار کنند.

وزرات خارجه اسرائیل:
دانشجویان هوادار اسرائیل اعتصاب کنند!
اما نکته جالبتر آن است که سایت وزارت خارجه اسرائیل برای جلبکهای سبز بیانیه ای که باید در 16 آذر بخوانند را هم از پیش نوشته و روی صفحه اینترنتی خود قرار داده است! وزارت خارجه اسرائیل بیانیه سبزها را چنین نوشته است: "در این روز دانشجویان باید خواستار...
صراط - سایت وزارت خراجه اسرائیل عاجزانه خواستار اعتصاب دانشجویان هوادار اسرائیل در 16 آذر شد!

به گزارش صراط نیوز این وبسایت صهیونیستی که فکر می کرد سر کلاس نرفتن یک دانشجو ، همان معنای اعتصاب کردن را می دهد! نوشت:
تعدادی از دانشجویان تهران (!) به ما اعلام کردند به مناسبت فرارسیدن 16 اذر روز دانشجو، از 15 تا 17 آذر به مدت سه روز دست به اعتصاب زده و از حضور در کلاس‌های درس خودداری خواهند کرد. این اعتصاب در اعتراض به جو امنیتی و پلیسی حاکم بر جامعه، امنیتی شدن محیط دانشگاه‌ها و زندانی شدن فعالان دانشجویی صورت خواهد گرفت.

صهیونیستها که گویا از گذشته عبرت نگرفته اند از سمپاتهای ترسویشان نیز خواسته اند برای زنده نگه داشتن منافع اسرائیل روز 15 آذر را روز "خودداری از رفتن به کلاس‌ها و اجتماع در محیط دانشگاه"، روز 16 آذر را روز "اجتماع در دانشگاه و سردادن فریاد حق‌طلبی"، و 17 آذر را "تجمع در دانشگاه و سپس راهپیمایی آرام" اعلام کنند!

اما نکته جالبتر آن است که سایت وزارت خارجه اسرائیل برای جلبکهای سبز بیانیه ای که باید در 16 آذر بخوانند را هم از پیش نوشته و روی صفحه اینترنتی خود قرار داده است! وزارت خارجه اسرائیل بیانیه سبزها را چنین نوشته است: "در این روز دانشجویان باید خواستار آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی شده و محاكمه عاملین این جنایت ضد بشری را خواستار شوند. دانشجویان باید بر مسأله استقلال و آزادی دانشگاه تاكید كرده و خواستار بازگشت اساتید دلسوز و گرانقدر بازداشت شده و اخراج شده به جمع دانشگاه شوند. در این روز همچنین باید یاد شهدای سبز (!) گرامی داشته شود تا نشان بدهیم كه یاد آنها هنوز زنده است و جنبش مردمی سبز زنده تر".

گفتنی است پس از نهم دی ماه 88 و تودهنی محکمی که پیاده نظام اسرائیل از ملت ایران دریافت کرد نزدیک به یکسال است که اسرائیل و آمریکا بال بال می زنند تا یک نفر پیدا شود و محض رضای صهیونیستها کاری بکند اما .... به هر حال ماجرای با نمک اسب تروای 22 بهمن 88 یادآوری عجز صهیونیستها در میدان آوردن کودتاگران در دوران جدیدی است که با 9 دی آغاز شده اس
طراح کوی78 تاج‌زاده بود
نماينده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ضمن تشریح پشت پرده حادثه 18 تير 78 گفت: برنامه ريزي و طراحی این غائله توسط تاج زاده و دوستانش چندی قبل از این ماجرا در محلی نزدیک به سد كرج انجام شده و اسناد و مدارك آن نيز موجود است.
حجت الاسلام رسايي که شب گذشته در جمع دانشجویان دانشگاه تربیت معلم سخنرانی می کرد، در پاسخ به سوال خبرنگار سياسي «شبكه خبر دانشجو» در مورد پرونده كوي 88 گفت:در آن دوران ما به آقاي لاريجاني انتقاداتي بابت علني كردن موضوع كرديم و نبايد اين موضوع علني مي شد و حالا هم پيگير اين پرونده هستيم. هم اکنون هم جلسات و دادگاه هاي آن در حال بررسي و برگزاري است كه به زودي به نتيجه خواهد رسيد.

نماینده مردم تهران همچنین در مورد دانشجوي پولي وفرستادن لايحه آن به مجمع تشخيص مصلحت گفت : چنين چيزي صحت ندارد و من به طور كلي با اين طرح مخالفم.

وی در خصوص موضوع ولايت فقيه و ترس دولت های غربی و آمريكا در اين قبال گفت:هراس آنان از ولايت فقيه در ايران به حدي است كه از هيچ حكومت ون ظامي اين چنين هراس ندارند زيرا ولايت فقيه وابسته به فرد نيست و ريشه آن به دين متصل مي شود.

نماينده تهران در بخش دیگری از سخنان خود درمورد حادثه 18 تير 78 گفت: برنامه ريزي و نقشه آن در قبل از اغتشاشات توسط آقاي تاج زاده و دوستانش در مكاني واقع در سد كرجط راحي شده بودو اسناد و مدارك آن نيز موجود است.

نماینده مردم تهران همچنین با مقايسه برخورد دو رئیس جمهور در دیدار های احمدي نژاد و خاتمي با دانشجویان گفت:در پيش چشمان رئيس جمهور عكس ش را آتش مي زنند ولي چيزي نمي گويد ولي آقاي خاتمي تاب انتقادات در 16آذر سال 83 را نداشته و به داشجويان با تندي برخورد مي كند.

رسایی در ادامه ایم مقایسه خود و در تشریح بخش دیگری از عملکرد دولت دوم خرداد با اشاره به تحصن طلاب در زمان اصلاحات گفت:بعد از تحصن با دعوت رئيس جمهور به دفترش رفتيم و در جلسه اي با مشاوران خاتمي موارد را تذكر داديم ولي آنها با بهانه گيري و بي احترمي برخورد كردند و دانشجو را بي دين مي خواندند.

وي در قسمت پایانی سخنان خود با اشاره به فتنه 88 همچنین گفت: درآن دوران برخي كه خود را اصولگرا مي دانستند، رنگ عوض كرده و براي منافع خويش در پشت پرچم اصلاحات و موسوي مخفي شده و به حمايت آنان پرداختند.

رسایی اصلاحات در مسير دين و انقلاب را درست دانست ولي اصلاحات آمريكايي را مغاير دين وانقلاب برشمرد و گفت اصلاحات در كنار اصولگرايي براي نظام مفيد است و در غیر این صورت به بيراهه خواهد رفت.
ت.
 
 

 

پیام رقیب آراء باطله به مناسبت 16 آذر در آینه حقیقت


 

alt

مهدی کروبی ، معروف به رقیب آراء باطله به مناسبت 16 آذر پیامی صادر کرده است که ظاهری دارد و باطنی. همانطور که به تعبیر مقام معظم رهبری اربابان این فتنه گران دستی چدنی با ظاهری مخملین به سوی مردم ما دراز کردند ، این جیره خواراستکبار نیز با پیامی به ظاهر زیبا ولی در باطن پر از خیانت و دروغ به سم جوانان ما روانه نموده است. اما تصویر این پیام در آیینه حقیقت چیزیست که ما برای مردم عزیز ایران  به تصویر می کشیم

باطن پیام کروبی :

جوانان و دانشجویان عزیز؛ اساتید محترم؛ دانشگاهیان گرامی؛ و ملت همیشه سرافرازایران، ۱۶آذرماه، روز دانشجو آخرین نقطه امید ما برای دفن نشدن در زباله دان خائنان تاریخ است، ما را نجات دهید .

۱۶آذر هر سال یادآور مبارزات خستگی ناپذیر دانشجویان با اربابان ما یعنی استبداد و استعمار طیسالیان طولانی است. این روز یادآور شهادت سه دانشجوی عزیز در راه ایستادگی و مقاومتبر مطالبات آزادیخواهانه و استعمارستیزانه ملت ایران است.

دانشجویان پیش از انقلاب پیشتاز مبارزه با رژیم طاغوت بودند و نقش مهمی در تحولاتی که منجر به انقلاب اسلامی شد، ایفا کردند. پس از انقلاب نیز دانشجویان پرچم آزادیخواهی را رها نکردند و همواره چشم بیدار و پاسداران آزادی ، استقلال ایران و مدافعان آرمان های اصیل انقلاب اسلامی بودند و در مقابل ما وطن فروشان ایستادگی کردند . چه در حوادث انقلاب اسلامی که با رهبری امام مقابل رژیم ستم شاهی دوشادوش ملتمبارزه می کردند و چه در دوران ۸سال دفاع مقدس که با تقدیم ۵۰۰۰شهید سرافراز وصدها جانباز و ایثارگر در مقابل حامیان امروز ما ایستادند و نهال جمهوری اسلامی ایران را آبیاری و از آن حمایت کردند وچه در سالیان بعد از جنگ تا به امروز دانشجویان  همواره در مقابل خواسته های نامشروع ما ایستادند و فتنه را رسوا کردند. لذا همیشه شاهدیم که دانشجویان و دانشگاهیان همواره در صف اول مبارزه با ما  انحصارطلبان و قانون شکنان بودند و هیچ گاه ظلم و اجحاف در حق ملت بزرگ ایران رابرنتافتند . در دوران پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته نیز که ما سعی کردیم با فریب و نیرنگ ، آنها را در مقابل نظام قرار دهیم جز معدودی از دانشجویان که با سازمان منافقین همکاری می کردند ، باقی دانشجویان خیلی زود دست ما را خواندند و ما را رها کردند .

اکنون که به روز دانشجو نزدیک می شویم، متاسفانه تعدادی از فتنه گران  که در غالب فعالان دانشجوییو تنها به جرم خیانت  و اقدام علیه نظام در زندان به سر می برند . ما از آنها می خواهیم که به اقداماتی که انجام داده ایم اعتراف بیش از این اعتراف نکنند تا دست ما پیش مردم رو نشود.

فرزندان من، به عنوان فردی که در دوره های مختلف، عمر خود را به خودکامگی گذرانده ام، چند نکته را از روی تجربه و کینه از مردمی که با ما همراه نشدند متذکر می شوم:

۱-تجربه نشان داده که دروغ، تزویر و ریاهیچگاه پایدار نیست. لذا باید مراقب دروغ هایمان باشیم تا زود رسوا نشویم.

2- جنبش دانشجویی اگر چه به دلیل سیال بودن از طول عمر کوتاهی در هر دوره برخوردار استاما همواره از پتانسیل و ظرفیت های بالای جوانان مستعد برخوردار است و لذا در هر دوره ای دانشجویان ما را ترد خواهند کرد.

جوانان و دانشجویان عزیز؛ ۱۶آذرماه، روز دانشجو را آن روزی به شما تبریک می گویم که ما قدرت طلبان را روی کار آورید.

 
 


 
منافق‌های دانشگاه تهران عصبانی شدند
 
انجمن تهران فرمان آشوب راصادرکرد
انجمن اسلامی دانشگاه تهران که به "منافقین جدید" در دانشگاه تهران شهرت دارند در واکنش به تهیه کیفرخواست دانشجویی علیه 3 تن از سران درجه 2 فتنه 88 با عصبانیت خاصی دانشگاه را به اغتشاش و ناآرامی تهدید کردند.
 

تشکل تحت مدیریت خاتمی در دانشگاه تهران روز یکشنبه با توزیع بیانیه ای در سطح دانشگاه با کمال وقاحت و عصبانیت از امضای کیفرخواست دانشجویی علیه خاتمی، موسوی و کروبی نوشتند: با کمال تاسف در روزهای گذشته شاهد بوده ایم که برخی از تشکل های دانشگاه تهران از تنظیم و ارائه کیفرخواست علیه آقایان میرحسین موسوی، سید محمد خاتمی و مهدی کروبی، مقارن با شانزدهم آذر، خبر داده اند. این اقدام هیچ معنایی جز تحریک فضای دانشجویی و زمینه چینی برای برای بر هم زدن نظم دانشگاه ندارد. آنان که چنین خیالی را در سر پرورانده اند به خوبی از فضای دانشگاه تهران با خبرند و واقعیت دانشگاه را می دانند. انجمن اسلامی دانشجویان این هشدار را به مسئولان می دهد که چنین حرکتی می تواند منجر به واکنش شدید دانشجویان شده و نظم و آرامش دانشگاه را خدشه دار سازد.

 

هفته‌ی گذشته مرتضی کیا مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم‌پزشکی تهران گفته بود: بسیج دانشجویی دانشگاه تهران مشغول تنظیم کیفرخواست حقوقی خاتمی، کروبی و موسوی است و این کیفرخواست تا ۱۶ آذر تنظیم می‌شود که این امر نقطه آغازی برای اقدام جدی قوه قضائیه در برخورد با سران فتنه خواهد بود.

 

همین طور محمد ذوقی مسئول سیاسی بسیج تهران گفته بود: متأسفانه در فضای کنونی کشور سران فتنه یعنی خاتمی، کروبی و میرحسین موسوی بازی جدیدی را آغاز کردند و این بازی همان طرح هویج و چماق است که خاتمی سعی دارد خود را متنبه شده نشان دهد در صورتی که این ۳ عنصر سرمنشاء فتنه سال ۸۸ بودند.

 

این فعال دانشجویی خاطرنشان کرد: در این خصوص دستگاه قضایی کشور به هر دلیل و یا مصلحتی با سران فتنه برخوردی نداشته است اما بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم‌پزشکی تهران به طور رسمی و برای اولین بار اعلام می‌کند که مشغول تنظیم کیفرخواست حقوقی خاتمی، کروبی و میرحسین موسوی است و این کیفرخواست تا ۱۶ آذر امسال تنظیم می‌شود که این امر نقطه آغازی برای اقدام جدی قوه قضائیه در برخورد با سران فتنه خواهد بود.

 

اما فحشنامه انجمن تهران در پاسخ به این اظهارات دانشجویان مطرح شده است و رسما دانشگاه را به اغتشاش تهدید کرده است.

 

 

 
 


مدعی قانون‌مداری صادرکننده بیانیه‌هایی به رنگ "سیا "

 



 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
انتخابات دهم ریاست جمهوری در پیش و پس از 22 خرداد با حجم انبوهی از بیانیه‌‌ها و نامه‌های سرگشاده همراه بود که از این جهت با دوره‌های پیشین انتخابات ریاست جمهوری قابل مقایسه نیست.

 

برای واکاوی حوادث و فتنه پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری 88 برآنیم که ساختار، شاکله و اهداف مسببین این غائله که هزینه‌های گزاف مادی و معنوی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی در بر داشته‌اند را مورد بررسی قرار دهیم. از همین رو پس از بررسی " شکل‌گیری و برخی مؤلفه‌های ایدئولوژی تجدیدنظرطلبان "، " راهبرد تبلیغاتی و گفتمان انتخاباتی میرحسین موسوی "، " گفتمان محمود احمدی‌نژاد از انتخابات نهم تا دهم ریاست‌جمهوری "، "بررسی نتیجه انتخابات دهم ریاست جمهوری با روش "تحلیل گفتمانی " و "شواهد آگاهی جبهه دوم خرداد از سلامت انتخابات " به فصل هفتم یعنی " شورش بر جمهوریت " می‌پردازیم:

آغاز فتنه و صدور بیانیه‌ها

انتخابات دهم ریاست جمهوری در پیش و پس از 22 خرداد با حجم انبوهی از بیانیه‌‌ها و نامه‌های سرگشاده همراه بود که از این جهت با دوره‌های پیشین انتخابات ریاست جمهوری قابل مقایسه نیست. در این باره باید توجه داشت که شیوه صدور بیانیه‌های مسلسل از آموزش‌ها و توصیه‌های نظریه‌پردازان انقلاب مخملی بود.
گذشته از کمیت بالای این مکتوبات آنچه در وهله نخست از اهمیت برخوردار است و در این گفتار مورد بررسی قرار می‌گیرد، محتوای این متون و کیفیت آنهاست. اهداف و انگیزه‌های نگارش چنین مکتوباتی به نوبه خود از اهمیت بالایی برخوردار است. اما پرسش‌های دیگری که باید به آنها توجه داشت، پرسش از تأثیرات این نوشته‌ها در فرایندهای اجتماعی و سیاسی در ابعاد داخلی و خارجی است. سپس باید به انطباق این مکتوبات با عقلانیت، قانون‌مداری، اصول دمکراسی و آموزه‌های دینی پرداخت.
در واقع با تحلیل این موارد سپس می‌توان درباره این موضوع داوری کرد که در پس این قلم‌فرسایی‌ها چه اندازه منافع ملی مورد توجه قرار گرفته است. در گفتار پیش‌رو تلاش می‌شود گزارشی از مهم‌‌ترین بیانیه‌های سیاسی صادر شده به همراه برخی نامه‌های سرگشاده که در روزهای پیش و پس از انتخابات منتشر شده‌اند، ارائه شود. مقصود آن است که ضمن تحلیل انگیزه‌های نگارش چنین مکتوبات و آثاری که در پی داشته‌اند، محتوای آنها را با اصول قانون‌مداری، دمکراتیک، عقلانیت و دین‌‌مداری بسنجیم.

نوشته‌های موسوی آغازگر فتنه

در میان افرادی که نوشته‌ها و رفتار آنها باید مورد بررسی قرار گیرد، قطعاً موسوی از مهم‌ترین آنهاست. سخنان و مطالب موسوی در رادیکالیزه ساختن فضای جامعه نقش مهمی بر عهده داشت که این موضوع تنها به پس از انتخابات مربوط نمی‌شود.
به طور مثال موسوی در بیانیه‌ای که در سیزدهم خرداد منتشر می‌کند، می‌نویسد: "اینک که به خواست خداوند و اراده سبز شما، امواج امیدواری گوشه گوشه ایران بزرگ را فرا گرفته و صبح پیروزی بیش از پیش نزدیک می‌نماید، اخباری نگران‌کننده از برخی تحرکات و برنامه‌ریزی‌های محفلی به گوش می‌رسد که ضرورت هوشیاری کامل شما را افزون می‌سازد. معدود افرادی که نه علقه‌ای به جمهوریت نظام دارند و نه به احکام منور اسلام دلبسته‌اند، از آنجا که رقابت قانونمند در برابر اراده شما را غیرممکن می‌یابند، در صدد بر هم زدن امنیت و آشفته کردن آرامش روانی جامعه‌اند تا قطار انتخابات سالم را از مسیر خود منحرف کنند. آنان که به بقای کشور و جمهوری اسلامی به گونه‌ای مشروط باور دارند، ظاهراً از ایجاد بحران‌هایی که دامنه آنها به انتخابات و ایام حاضر متوقف نخواهد ماند نیز ابا ندارند. اطمینان دارم که مردم و جوانان با هوشمندی، مجال شیطنت را از این افراد می‌گیرند و از هرگونه تنش که مطلوب آنان است پرهیز کرده و از دایره رفتاری که زیبنده جوان فهیم و با فرهنگ ایرانی است خارج نمی‌شوند. "
برخلاف محتوای ظاهری این نامه که دعوت طرفداران به "اجتناب از اغتشاش " بود، اما پیام اصلی بیانیه که در قالب چهره "مظلوم‌نمایانه " صورت می‌گرفت، نوعی رادیکالیزه کردن فضای انتخابات بود. اینکه ادعا شود "برخی تحرکات و برنامه‌ریزی‌های محفلی " از سوی رقبا برای برهم زدن امنیت و آرامش جامعه در حال وقوع است، جز رادیکال‌تر ساختن طرفداران و هیجانی ساختن آن دستاورد دیگری نخواهد داشت.
رادیکالیسمی که زاییده مظلوم‌نمایی است. در این بیانیه رقیب، شخصیتی بی‌هویت، ریاکار و قدرت‌طلب معرفی شده است که نه به "جمهوریت " اعتقاد دارد و نه به "اسلام ". آنچه برای او مهم است تنها "قدرت " است و تنها به این شرط است که بقای "جمهوری اسلامی " را می‌خواهد و لذا برای حفظ آن از هیچ عملی فروگذار نخواهد کرد. اما این بیانیه به این پرسش پاسخ نمی‌دهد که چرا زمانی که دو جبهه خود را پیروز انتخابات می‌دانند باید به خشونت و بر هم زدن امنیت جامعه روی بیاورند. یعنی رویکردی که جبهه دوم خرداد پس از انتخابات اتخاذ کرد. 

توهم پیروزی عاملی برای تعویق اغتشاشات

در واقع همان‌طور که این بیانیه رقیب را متهم به برنامه‌ریزی برای "اغتشاش " می‌کند، رقیب نیز پیش از انتخابات همین تصور را از جبهه دوم خرداد داشت. اما چیزی که موجب شد اغتشاشات سیاسی به پس از انتخابات به تعویق بیفتد، احتمال پیروزی بود. به عبارت دیگر ناآرامی‌هایی که از سوی جبهه دوم خرداد به بعد از انتخابات موکول شد به دلیل احتمال پیروزی در انتخابات بود. زیرا بیم آن بود که اگر این ناآرامی‌ها پیش از رأی‌گیری آغاز شود احتمال پیروزی به خطر بیفتد.
در این بیانیه، موسوی همچنین خواهان سلامت در برگزاری انتخابات می‌شود. اظهار نگرانی کردن در سلامت انتخابات چنان که پیشتر نیز گفته شد از محورهای اصلی تبلیغات آن جبهه بود که از سال 1387 آغاز شده بود. اهداف این محور تبلیغاتی را در سه موضوع می‌توان جمع‌بندی کرد:
1. بیم واقعی در صورتی که آرا بسیار به یکدیگر نزدیک باشد.
2. مظلوم‌نمایی به منظور کسب آرای بیشتر.
3. بهره‌برداری برای حوادث پس از انتخابات در صورت شکست.
به کارگیری راهبرد "مظلوم‌نمایی " در بسیاری از رفتارهای تبلیغاتی ستاد موسوی نمایان بود. در واقع تبلیغ فراوان برای متهم‌سازی رقیب به "بی‌ادبی " از نمونه این تلاشها بود. موسوی در ساعت‌های واپسین مانده به انتخابات نیز از این سیاست بهره می‌برد و بارها صدا و سیما را متهم به جانبداری از رقیب می‌کند. موسوی طی یک بیانیه نارضایتی خود را از اینکه صدا و سیما برای احقاق حقوق نامزد رقیب او نوزده دقیقه زمان به وی اختصاص داده‌ است،‌ ابراز می‌دارد.
در طول مناظره‌های انتخاباتی در غیاب احمدی‌نژاد بارها در مناظره‌هایی که رقبا داشتند، آنان بدون آن که به مناظره با یکدیگر بپردازند به مناظره با شخص غایب می‌پرداختند. این رویکرد که بارها با تذکر مجری برنامه مبنی بر ایجاد حق برای پاسخگویی شخص غایب مواجه شده بود، از سوی رقبا نادیده گرفته شد.
بر همین اساس و طبق قانون یاد شده هر کدام از نامزدها از دقایقی برای پاسخگویی به مطالبی که در غیاب آنها ارائه شده بود، برخوردار شدند که در این میان فرصت احمدی‌نژاد به دلیل آن که دیگران بیشتر در غیاب او سخن می‌گفتند، بیشتر بود. موسوی با آن که این قانون را در مناظره‌ها پذیرفته بود،‌ اما به هنگام اجرایی شدن آن، چنین قانونی را بهانه‌ای برای مظلوم‌نمایی و جانبدار معرفی کردن صدا و سیما قرار داد. در بیانیه موسوی که به این منظور انتشار یافته، چنین آمده است:
ملت شریف ایران، هموطنان عزیز! همان‌گونه که شاهد بودید در مناظره‌های تلویزیونی،‌ نامزد حاکم به جای طرح برنامه‌های خود و نقد برنامه‌های طرف مناظره‌اش با توسل به شگردهای مغالطه‌آمیز، اشخاص حاضر و حتی غایب در مناظره را به شدیدترین وجه همراه با بدترین هتاکی‌ها مورد اتهام‌های گوناگون قرار داد... متأسفانه سازمان صدا و سیما در اقدامی تبعیض‌آمیز به فرد خاطی که در طول مدت انتخابات برخلاف قانون تمامی امکانات دولتی از جمله تمام شبکه‌های صدا و سیما را در اختیار داشت با اختصاص وقتی اضافه در آخرین ساعات مجاز تبلیغات به بهانه نقد طرف‌های مناظره‌اش از برنامه و عملکرد دولت، بار دیگر فرصتی را در اختیار نامزد حاکم گذاشت تا مجدداً به جای تصحیح و جبران خطاهایش سیلی دیگر از تهمت‌های ناروا را متوجه رقبای انتخاباتی و افراد غایب کند و کمتر از دو دقیقه (101 ثانیه) زمان را برای پاسخگویی اینجانب منظور داشت که شوخی تلخی بود.
اینجانب ضمن اعتراض به این شیوه برخورد تبعیض‌آمیز و ناجوانمردانه، همه این اقدام‌ها را ناشی از یقین نامزد حاکم و اتباعش به شکست در یک انتخابات سالم و عادلانه می‌دانم و اطمینان دارم مردم، با حضور سبز خود در پای صندوق‌های رأی قاطعانه و در کمال آرامش پاسخ همه این ناروایی‌ها را خواهند داد.(1)

گذشته از آنکه در این بیانات همانند بسیاری از بیانات دیگر، موسوی از موضع ادب و اخلاق حجم بالایی از اتهامات را به اشخاص حقیقی و حقوقی وارد می‌سازد، اما نکته قابل توجه این است که وی به رغم قانون وحقوق تعیین شده افراد سعی دارد آن را ظلم و تبعیضی علیه خویش جلوه دهد.

متهم ساختن بسیاری از نهادهای جمهوری اسلامی از قبیل صدا و سیما، شورای نگهبان، دولت، بسیج و سپاه، نه تنها در ایام انتخاباتی، که در روزهای نخست سال 88 نیز مورد توجه این ستاد بود. تجمع اعضای این ستاد در مقابل صدا و سیما به منظور جانبدارانه نشان دادن این سازمان هفته‌ها پیش از آغاز تبلیغات بیانگر آن بود که "مظلوم‌نمایی " از راهبردهایی است که جریان مذکور در انتخابات از آن بهره خواهد برد.

موسوی در روز انتخابات ضمن برگزاری نشست خبری در رفتاری غیرقانونی خود را پیش از پایان انتخابات پیروزی رقابت‌های انتخاباتی معرفی کرد. او همچنین در این روز پیشاپیش بیانیه‌ای هم مبنی بر پیروزی خود صادر کرد. جالب اینجا بود که وی در این اظهارات که خود را پیروز می‌نامید به جای آن که از ابعاد و دلایل پیروزی خویش سخن بگوید، بیش از هر چیز درباره تخلف در انتخابات و پی‌گیری این تخلف‌ها سخن گفت. متن کامل بیانیه موسوی در 22 خرداد چنین است:
به نام خدا. مردم شریف ایران! ضمن تشکر از حضور پرشور و استقبال گسترده شما از انتخابات ریاست جمهوری، به اطلاع می‌رساند طبق گزارش‌ها و مستندات واصله علی‌رغم تخلفات و کارشکنی‌های متعدد و نارسایی‌های گسترده، مستندات واصله حاکی از آن است که رأی اکثریت قاطع مردم متوجه این خدمت‌گزارشان بوده است. از مسئولان امر می‌خواهم در شمارش آرا نهایت دقت را بنمایند و اعلام می‌کنم در غیر این صورت از همه امکانات قانونی برای احقاق حقوق حقه ملت ایران اقدام خواهم کرد. همین جا فرصت را مغتنم می‌شمارم و از ملت شریف ایران می‌خواهم آماده برگزاری جشن پیروزی در شامگاه میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) باشند.(2)

گرچه موسوی خود را پیروز نامید؛ اما در اظهارات وی - چه مطالبی که در بیانیه آمد و چه آنهایی که در نشست خبری ذکر شد - علامت‌هایی وجود داشت که نشان می‌داد وی در اعماق درونی، خود را پیروز نمی‌داند. او هیچ‌گاه اعتماد به نفس یک شخصیت پیروز را نداشت. تردید در کلمات او بیشتر از واژه‌های پیروزی خود را به رخ می‌کشید.

او بیشتر از آن که از پیروزی بگوید متناسب با تبلیغات چند ماه گذشته جبهه دوم خرداد از "صیانت از آرا " و "پیگیری تخلفات " سخن گفت. با وجود این، پرسش بسیار مهم این بود که اگر وی خود را واقعاً پیروز انتخابات می‌دانست چه نیازی داشت که آن را به طور غیرقانونی زودتر اعلام کند. آن هم در ظهر روز انتخابات که تا پایان رأی‌گیری زمان زیادی باقی بود؟ در واقع، چنان که روشن است این قضاوت زودهنگام بیش از آن که جمله‌ای خبری باشد، جمله‌ای انشایی بود و بیش از آن که مژده‌ای برای طرفداران وی باشد، نوعی رفتار سیاسی بود که رفتارهای بعدی جبهه دوم خرداد در روزهای بعدی هدف از آن را تببین می‌کرد.

در واقع،‌ همین اعلام نتیجه زودهنگام به نفع خود و تبعیت نکردن از روش‌های قانونی با هدف برپایی اعتراض‌های خیابانی بعدی بود که موجب شد بسیاری از تحلیل‌گران از این حوادث به عنوان "انقلاب مخملی " یا "انقلاب رنگی " یاد کنند. چرا که نه تنها این دو روش از ارکان انقلاب مخملی به شمار می‌آید بلکه استفاده از موج رنگی که جبهه اصلاحات از آن بهره برد نیز یکی از نمادهای انقلاب مخملی و رنگی به شمار می‌آید.

با توجه به شواهد پیش از انتخابات و نوع تبلیغات هجومی و شالوده‌شکنانه جبهه اصلاحات، تردیدی وجود نداشت که اگر نتیجه انتخابات دلخواه این جریان نباشد، آنها به سادگی سر تسلیم فرو نخواهند آورد. اما با فاصله و اختلاف یازده میلیونی میان نفر نخست و شخص بعدی این احتمال وجود داشت که به دلیل فاصله زیاد، روند تهاجمی گذشته که وعده تخلف در انتخابات را داده بود به دلیل دلسرد شدن ادامه نیابد. در حالی که چنین نشد و این جبهه به جای پذیرش رأی اکثریت یا اعتراض به شیوه قانون‌مند طریق رادیکالی اعتراض‌های خیابانی را با هدف ابطال انتخابات و نیز برخی مطالبات جانبی برگزید که معنایی جز "انقلاب مخملی " نداشت.

موضوعی هم که به این خواست افراطی و غیرقانونی یاری می‌رساند بیانیه‌های موسوی، کروبی، خاتمی و تشکل‌هایی نظیر مجمع روحانیون مبارز و جبهه مشارکت بود. در واقع "انقلاب رنگی " چیزی جز ساقط کردن دولت برخاسته از اراده اکثریت،‌ به بهانه "وقوع تقلب " و به واسطه رفتارهایی چون نافرمانی مدنی و اعتراض‌ها و تجمعات خیابانی که همان تبلور سیاست "فشار از پایین و چانه‌زنی در بالا " بود، معنای دیگری نداشت. 

بدعت‌های سیاسی

تقاضای ابطال انتخابات، بر هم زدن قوانین انتخاباتی کشور، ایجاد بدعت‌های سیاسی غیرقانونی و حذف رقیبی که با اکثریت آرا به پیروزی دست یافته است، خواسته‌هایی بود که در صورت موفقیت به معنای پیروزی انقلاب رنگی تلقی می‌شد. انقلاب رنگی مطابق وقایعی که در برخی کشورها مانند گرجستان، اوکراین و قرقیزستان رخ داد نیز همین معنا را افاده می‌کرد. با این تفاوت که در آنجا نتیجه داد و در ایران ابتر ماند.

تصمیم پیگیری رفتار غیرقانونی پس از انتخابات در جلسه 23 خرداد با حضور هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، موسوی، کروبی و حسن خمینی گرفته شد. جمع‌بندی شرکت‌کنندگان در این جلسه در مصاحبه‌ای بر زبان جوان‌ترین عضو این جلسه نمایان شد که: "انتخابات باید باطل شود. " لذا موسوی در بیانیه‌ای که پس از اعلام نتایج انتخابات منتشر می‌کند، چنین می‌آورد:
نتایجی که برای دهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری اعلام شد بهت‌آور است. مردمی که در صف‌های طولانی اخذ رأی شاهد ترکیب آرا بودند و خود می‌دانند که به چه کسی رأی داده‌اند با حیرت تمام به شعبده‌بازی دست‌ان�

 



:: بازدید از این مطلب : 365
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6

 


 


 

یکی از اعضای مرتبط با ستاد موسوی که به دستور گروهک نفاق، نام "بنیامین" را برای پوشش فعالیت‌های خود برگزیده بود توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. 

بنیامین در جریان آشوب‌های پس از انتخابات نقش ساماندهی و عملیاتی کردن برنامه‌ها از جمله راه‌اندازی آَشوب‌ها و درگیری‌های خیابانی را بر عهده گرفته بود که سابق بر این، وی در جریان یکی از آشوب‌های خیابانی در تیرماه 88 از سوی ناجا دستگیر و پس از گذشت یک هفته آزاد شد.

بنیامین پس از آزادی، مورد توجه یکی از عناصر اصلی گروهک نفاق در ستاد موسوی که هم‌اکنون متواری می‌باشد،‌ قرار گرفت و از سوی وی به گروهک مذکور معرفی شد.

سرپل گروهک نفاق در خارج کشور نیز بلافاصله با وی ارتباط برقرار کرده و پس از طی دوره‌های آموزشی ویژه از جمله کد رمز و ... بنیامین را برای برنامه‌های بعدی این گروهک آماده کرد.

وی از سوی گروهک نفاق ماموریت‌هایی را بر عهده گرفت و در اولین اقدام با سوءاستفاده از برخی فریب‌خوردگان حوادث پس ازانتخابات شبکه‌ای مخفی را تشکیل داد و درصدد اجرای ماموریت‌های محوله از سوی این گروهک برآمد.

تاریخ انتشار : 15 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عشق رهبر

 

   
با این اقلیت کم چه کنیم ؟
http://www.rajanews.com/Files_Upload/6474.jpg

وضع تقابلی میان طرفداران نظام و معترضین بسیار سریع تر از تصورها و پیش بینی ها به سامان آمد و آنچه «جنبش» نامیده می شد در عرض چند ماه به یک «گروه» با مختصات قابل توصیف تبدیل شد. می توان راهپیمایی روز قدس را آغاز آشکارگی این افول و اضمحلال دانست، کمااینکه در اتفاقات بعد یعنی 13 آبان و اکنون 16 آذر که هر دو به عنوان نقاط عطف تحرکات سیاسی اغتشاش گران دانسته می شد، این افول و اضمحلال به عیان مشاهده شد. شواهد و شنیده ها از طرفی حاکی از درماندگی و دستپاچگی رهبران سیاسی اغتشاشات و از طرفی حکایت‌گر آرامش خاطر طیفی از طرفداران نظام است؛ لیکن در این میان جریان های دانشجویی انقلابی در این اندیشه اند که با این اقلیت مخالف نظام که هرازگاهی فرصت ظهور سیاسی و رسانه ای پیدا می کنند و ایام و مقاطع خاص را به مجالی برای تحرکات دوباره تبدیل می کنند، چه باید کرد؟



     

 
تلاش براي ايجاد فتنه در 16 آذر
 

http://www.javandaily.com/Images/News/Smal_Pic/16-6-1389%5CIMAGE634194577504062500.jpg

تلاش براي ايجاد فتنه در 16 آذر

متاسفانه با بازگشايي دانشگاهها، جريانهاي سياسي مخلوق فتنه سبز اين بار نيز دانشگاه را مورد هدف قرار داده‌اند. اين جريان آنگاه که پايگاه مردمي خود را به خاطر رفتار ساختارشکنانه و تفرقه افکنانه به سرعت از دست داد، تمرکز خود را به عنوان آخرين راهکار بر روي دانشگاه گذاشته تا اين مرکز علمي را به پايگاهي براي تداوم فتنه مبدل نمايد از فرداي بازگشايي دانشگاهها, آنگاه که ايجاد آشوب و بلوا به بهانه سالروز تولد سران فتنه سبز (موسوي، کروبي و خاتمي) با آشکار شدن دروغ بودن سالروز تولد آنها در ماه مهر بي ثمر ماند, همه نگاههاي فتنه گران براي همراه سازي دانشگاه و جنبش دانشجويي به روز 13 آبان دوخته شده بود. اما علي رغم تبليغات فراوان, فتنه گران با چشماني متعجب شاهد ناتواني عناصر نفوذي اين جريان در ساماندهي حداقلي بخشي از بدنه دانشگاه در روز 13 آبان بودند. حضور باشکوه ملت در اين روز حداقل فرصت را براي عرض اندام اين جريان گرفت و روز 13 آبان به روز ياس فتنه سبز مبدل گرديد.

در چنين شرايط بغرنجي بود که تلاش همه جانبه سران داخلي و خارجي فتنه سبز براي ايجاد بلوا در دانشگاه در روز دانشجو در دستور کار کودتاگران قرار گرفت. مروري بر حجم تبليغاتي و ترفندهاي آنها مي‌تواند ميزان تلاش اين جريان براي به آشوب کشاندن دانشگاهها را براي مخاطبين ترسيم کند.



     

 

پس از شکست فتنه سبز در انتخابات ریاست جمهوری و برملا شدن نقشه شوم انقلاب مخملی در ایران ، اتاق فکر جریان فتنه به بررسی علل شکست پرداخت. از اقدامات پس از انتخابات آنان می توان فهمید ، فتنه گران سه عامل را باعث شکست در طرح براندازی خود دانستند و نقشه های بعد از انتخابات حول تخریب سه محور کشیده و اجرا شد.

1- تخریب جایگاه ولایت فقیه و شخص مقام معظم رهبری

بدون تردید مهمترین عامل در شکست کودتای نرم تسلط مقتدرانه مقام معظم رهبری بر اوضاع کشور بود . ایشان با درایت توانستند جریان فتنه را هدایت کرده و کشتی انقلاب را از مرحله خطرناک با کمترین آسیب عبور دهد . لذا فتنه گران از همان اولین روزهای پس از انتخابات به تخریب ایشان دست زدند. فتنه گران در سایت ها و شبکه های ماهواره ای بحث دروغ تقلب در انتخابات را مطرح کرده ودولت را غیرقانونی دانستند و مقام معظم رهبری را به دلیل صیانت از آراء مردم و ایستادگی در برابر خواسته های غیرقانونی و نامشروع فتنه گران ، دیکتاتور خطاب کردند. به سرعت در تمام سایت ها و شبکه های ماهواره ای حکومت ولایت فقیه برابر با حکومت دیکتاتوری معرفی شد . سران فتنه در داخل نیز با دستور اتاق فکر خارج از کشور ، این موضوع را در بیانیه ها و مصاحبه ها به گونه ای دیگر مطرح می کردند. مهدی کروبی از سران فتنه در مصاحبه ای حکومت پهلوی را از حکومت فعلی بهتر دانست. او همچنین با انتشار نامه ای خطاب به هاشمی رفسنجانی ، خواستار نظارت مجلس خبرگان بر عملکرد مقام معظم رهبری شد. اما با گذشت زمان مشخص شد که پیوند مردم و رهبری ناگسستنی است و این نقشه راه به جایی نخواهد برد. لذا تخریب روی دیگر قسمت های نظام شدت بیشتری گرفت.

 

2- تخریب نهاد های امنیتی و بسیج :

در کنترل و مقابله با اغتشاشات پس از انتخابات سال 88 ، بسیج نقش موثری از خود نشان داد. این شجره طیبه که از یادگاران با ارزش امام خمینی (ره) است به کمک نیروهای انتظامی شتافت و مقابل اغتشاشگران ایستادگی نمود. فتنه گران نیز که هیچ دلیل و مدرکی برای ادعای تقلب در انتخابات نداشتند ، بسیج را عامل تقلب در پای صندوق های رای معرفی کردند و به تخریب این نهاد پرداختند.

از طرف دیگر نهاد های امنیتی کشور توانسته بود ارتباط فتنه گران داخلی را با منافقین و سرویس های جاسوسی کشورهایی چون آمریکا و انگلیس کشف و به مردم معرفی کند. فتنه گران برای فرار از این اتهامات ، نهاد های امنیتی کشور را به کودتا متهم کردند و به تخریب چهره آنان پرداختند. از جمله این اقدامات ، طرح شکایت 7 نفر از سران اصلاحات از نهاد های امنیتی کشور بود که به سرعت در رسانه ها منتشر شد.

 

3- تخریب شورای نگهبان :

شورای نگهبان ، اصلی ترین نهاد کشور برای نظارت بر نحوه اجرا و نتایج انتخابات است. این شورا همانند فیلتری است که مانع حضور خائنان و منافقان در انتخابات می شود . اعتراضات گسترده اصلاح طلبان به این نهاد نظارتی کشور ، از زمان رد صلاحیت منافقانی که در زیر نقاب احزابی چون مشارکت و نهضت آزادی پنهان شده بودند آغاز شد.

فتنه گران که شورای نگهبان را همچون سدی در برابر اهداف شوم خود می دیدند از قبل از انتخابات ، این نهاد را به بی عدالتی متهم کردند. پس از انتخابات نیز نظر شورای نگهبان را در رابطه با صحت انتخابات نپذیرفته و این نهاد را هم دست با متقلبان معرفی کردند.

آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان بارها توسط رسانه های فتنه مورد هجوم تبلیغاتی قرار گرفت. بیشترین اتهامات از جانب مهدی کروبی صادر شد. کروبی در آخرین عملیات تخریبی خود ، به بهانه حمایت از زندانیان سیاسی ، ماجرای حضور فرزند آیت الله جنتی در بین منافقان در سالهای اولیه انقلاب و کشته شدن او را مطرح کرد.

آیت الله جنتی ، این روحانی مبارز در سالهای اولیه انقلاب با حضور یکی از فرزندانش در سازمان مجاهدین خلق (منافقین ) مواجه شد . اما ار او حمایت نکرد و از این امتحان الهی سربلند بیرون آمد . حال پس از سالها مهدی کروبی برای نسبت دادن آیت الله جنتی به منافقان این موضوع را دوباره مطرح کرده تا چهره این روحانی برجسته را مخدوش کند.

فتنه گران تمام تلاش خود را برای تخریب این سه رکن نظام معطوف داشتند . اما با یاری خداوند و بیداری مردم خیانت های آنان هر روز بیش از پیش روشن می شود و این اقدامات آنها همانند دست و پازدن در باتلاق ، باعث فرو رفتن و نابودی زود تر خود آنها خواهد شد.

 

     

 
نماینده اصلاح طلب:موسوي و كروبي دليل انشقاق جريان اصلاحات بودند
 

عضو فراكسيون اقليت مجلس با تأكيد بر اينكه روش موسوي و كروبي در برخورد با نتيجه انتخابات پذيرفتني نيست، گفت: موسوي و كروبي يكي از دلايل انشقاق جريان اصلاحات بودند.

انوشيروان محسني‌،  با اشاره به اختلافات به وجود آمده در درون جريان اصلاحات، گفت: روش موسوي و كروبي در برخورد با نتيجه انتخابات پذيرفتني نيست ما روش موسوي و كروبي را قبول نداريم و پس از انتخابات ما به عنوان بخشي از جريان اصلاحات نتيجه آن را ‌پذيرفتيم.

وي افزود: يكي از دلايل انشقاق جريان اصلاحات اين است كه اصلاح‌طلبان در زمان انتخابات دو گروه شده ‌بودند، عده‌اي با موسوي و گروه ديگر كروبي را همراهي مي‌كردند.

*حوادث پس از انتخابات جريان اصلاحات را به شدت دچار اختلاف‌نظر كرد

وي با تأكيد بر اينكه حوادث پس از انتخابات شرايطي را به وجود آورد كه اين جريان به شدت دچار كم‌كاري و اختلاف‌نظر شد، تصريح‌كرد: گروه‌هاي مختلفي در اين جريان حضور دارند و عده‌اي بعد از انتخابات به نتايج آن تن داده و اكنون مشغول فعاليت هستند اما در اطلاع‌رساني با محدوديت مواجه هستند.

عضو فراكسيون اقليت مجلس با بيان اينكه اصلاح‌طلبان بايد يك جمع‌بندي و بازبيني نسبت به مواضع گذشته خود داشته و استراتژي جديدي را براي آينده مشخص كنند، متذكرشد: اصلاح‌طلبان بايد با توجه به جريانات بعد از انتخابات 88، خود را براي مجلس نهم آماده كنند.

محسني بر همين اساس به فرمايش مقام معظم رهبري در خصوص نتيجه انتخابات، اشاره و تصريح‌كرد: همه بايد از فرامين رهبري تبعيت كنيم و كسي كه تبعيت نكرده ديدگاه و سليقه خاص خودش را دارد.

وي با تأكيد بر اينكه موسوي اصلاً در جريانات سياسي حضور نداشته است، خاطر‌نشان‌كرد: وي هيچ‌گاه در جريان اصلاحات فعاليت سياسي نداشته است


     

 
برنامه بسیج دانشجویی برای16آذر
 
رئيس بسيج دانشجويي دانشگاه‌هاي كشور تاكيد كرد: فرهنگ و تفكري كه بتواند از انقلاب اسلامي دفاع كند جز فرهنگ و تفكر بسيجي نيست و صراحتا در پيام امام‌خميني(ره) مشاهده مي‌شود.

 

حضرت امام‌خميني(ره) در 2 آذر سال 67 با صدور پيامي دستور تشكيل بسيج دانشجو و طلبه را صادر كردند.

در حال حاضر تشكل‌هاي مختلف دانشجويي در حوزه‌هاي مختلف علمي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي و... در دانشگاه‌ها مشغول فعاليت هستند. يكي از تشكل‌هاي دانشجويي همسو با آرمان‌هاي انقلاب اسلامي و امام‌خميني(ره) بسيج دانشجويي است.

بسيج دانشجويي در حال حاضر با ساختاري مشخص در داخل دانشگاه‌ها و مراكز آموزش عالي كشور با حدود 600 هزار دانشجوي بسيجي و 2000 دفتر بسيج دانشجويي در دانشگاه‌ها فعاليت مي‌كند.

به بهانه سالروز 2 آذر و روز بسيج دانشجويي با حسين قدياني رئيس بسيج دانشجويي دانشگاه‌هاي كشور به گفتگوي تفصيلي نشستيم. متن كامل اين مصاحبه تفصيلي به شرح ذيل است:

*فارس: آقاي قدياني با تشكر از اينكه وقت خود را در اختيار ما قرار داديد، با توجه به نزديكي دوم آذرماه و روز بسيج دانشجويي لطفا در خصوص علت پيام تاريخي امام‌خميني(ره) مبني بر تشكيل بسيج دانشجويي بگوئيد؟

-قدياني: سابقه بسيج دانشجويي بازمي‌گردد به پيام دوم آذرماه سال 67 كه امام‌خميني(ره) به واسطه سالگرد تاسيس بسيج مستضعفين اين پيام را صادر فرمودند.

به نظر مي‌رسد كه امام‌خميني(ره) بعد از پذيرش قطعنامه 598 به مناسبت‌هاي مختلف سعي دارند طي پيام‌هايي ناگفته‌ها و خواسته‌هاي خود را بيان كنند. چون در دوران دفاع مقدس بسيج تشكيل شده بود و هيچ‌گاه امام‌خميني(ره) پيامي نداده بودند، اما در سال 67 به بهانه سالگرد تاسيس بسيج پيامي مي‌دهند و در اين پيام مطالباتي را دارند كه يكي از آنها تشكيل بسيج دانشجويي است.

با مطالعاتي كه انجام داديم به اين نتيجه رسيديم كه فلسفه وجودي تاسيس بسيج دانشجويي از نظر امام‌خميني(ره) چه بوده است و به اين امر رسيديم كه ايشان با سه رويكرد، پيام تشكيل بسيج دانشجويي را صادر فرمودند. اولين رويكرد اين بود كه فرهنگ و تفكري كه بتواند از انقلاب اسلامي دفاع كند جز فرهنگ و تفكر بسيجي نيست و صراحتا در پيام امام‌خميني(ره) مشاهده مي‌شود.

در اين پيام امام‌خميني(ره) سعي دارند اعلام كنند كه در عرصه جنگ امروز تغييري داده شده است و جهت آن از سخت به نرم و عرصه آن از مرزها به داخل محيط دانشگاه‌ها و حوزه‌ها كشيده شده است، يعني هم ميدان جنگ تغيير كرده و هم نوع ابزار متفاوت شده است. پس اولين علت صدور پيام امام‌خميني(ره) مبني بر تشكيل بسيج دانشجويي اين بحث است.

دومين رويكرد اين بود كه فرهنگ و تفكر بسيجي كه در دوران دفاع مقدس شكل گرفت و كارآمدي خود را در جبهه‌هاي جنگ تحميلي اثبات كرد اقدامات عملي آن وجود دارد اما حوزه نظري آن وجود ندارد، لذا بايد مباني تئوريك آن ايجاد و تامين شود و هيچ كجا بهتر از حوزه و دانشگاه نيست و بسيج دانشجو وطلبه بايد مبناي تئوريك فرهنگ و تفكر بسيجي را ايجاد كنند.

سومين رويكرد اين است كه فرهنگ و تفكر بسيجي بايد پويا بماند و مسير را ادامه داده تا نسل به نسل انتقال پيدا كند. بهترين محيطي كه مي‌تواند عالمانه و آگاهانه فرهنگ و تفكر بسيجي را منتقل كند حوزه و دانشگاه است، لذا در اين پيام امام(ره) مي‌فرمايند امروز يكي از ضروري‌ترين تشكل‌ها، تشكيل بسيج دانشجو و طلبه است.

امام خميني(ره) درخواست تشكيل بسيج حوزه و دانشگاه نمي‌كنند بلكه درخواست تشكيل بسيج دانشجو و طلبه را دارند يعني عناصري كه در حوزه و دانشگاه درس تعليم مي‌گيرند را مورد توجه قرار مي‌دهند. امام‌خميني(ره) در اين خصوص حتي استاد و روحاني را مطرح نمي‌كنند و فضاي آرماني مجموعه را طلب مي‌كنند چون دانشجو و طلبه در حوزه و دانشگاه آرمان‌خواه است.

شروع حركت بسيج دانشجويي با پيام امام‌خميني(ره) شكل مي‌گيرد و يكي از بحث‌هاي جدي كه وجود دارد اين است كه چون ما تغيير نوع ميدان و نوع ابزار داشتيم فهم تشكيل اين تشكل براي ما در دانشگاه‌ها شايد خيلي ساده نبود. بچه‌هايي كه در جنگ حضور داشتند ساده نبود كه تشكيل اين تشكل را درك كنند، لذا هنگامي كه سعي داشتيم بسيج دانشجويي را تشكيل دهيم از ابزار و نماد دوران دفاع مقدس استفاده كرديم و در چند سال ابتدايي تشكيل بسيج دانشجويي سنگر مي‌ساختيم و فعاليت‌هاي ديگر انجام مي‌داديم و فكر مي‌كرديم كه همان ابزارهاي دروان دفاع مقدس را بايد در محيط دانشگاه بياوريم تا در قالب بسيج دانشجويي فعاليت كنيم در حالي كه اين‌گونه نبود و اگر بخواهيم بسيج دانشجويي را تحليل كنيم اين تشكل به چند برهه تقسيم مي‌شود.

*فارس: يكي از مهمترين وظايف و شرايط نهادهاي انقلابي پس از جنگ تحميلي تبيين باورهاي ارزش‌هاي انقلاب اسلامي و دوران دفاع مقدس بود. به نظر شما بسيج و به خصوص بسيج دانشجويي تا چه ميزان توانسته است اين مسئوليت را انجام دهد؟

-قدياني: امام‌خميني(ره) در پيام تشكيل بسيج حوزه و دانشگاه چند خواسته از بسيج دانشجويي داشتند كه يكي از آن خواسته‌ها، تبيين چارچوب‌هاي اصيل اسلام ناب محمدي(ص) بود. وقتي به اين جا مي‌رسيم و هنگامي كه به مطالبات و دغدغه‌هاي امام‌خميني(ره) در سال آخر عمرشان مطالعه مي‌كنيم مي‌بينيم كه ايشان به اسلام ناب محمدي(ص) و اسلام آمريكايي اشاره مي‌كنند.

همان موقع امام‌خميني(ره) به اين مسئله مي‌رسند كه اگر قرار باشد دشمن با اين انقلاب اسلامي مقابله كند با چيزي جز خودش نمي‌توانند برخورد كند. يعني بايد چيزي مشابه خودش درست كند تا بوسيله آن بتواند آرام آرام انقلاب اسلامي را استحاله كند، لذا آن موقع امام(ره) بحث تبيين چارچوب‌هاي اصيل اسلام ناب محمدي(ص) را مطرح كردند. ميان اسلام آمريكايي و اسلام ناب محمدي(ص) تفاوت‌هايي وجود دارد و به همين دليل است كه بسيج دانشجويي وظيفه دارد كه شاخص‌هاي اساسي خود را به انجام برساند.

استنباط ما اين است كه در اين ايام كه بسيج دانشجويي در دانشگاه‌ها فعاليت داشته به طور نسبي و نه به طور قطع توانسته است رسالت‌هاي خود را انجام دهد. انصافا در دوران دوم خرداد شايد تنها تشكل و جبهه‌اي كه در داخل دانشگاه‌ها محكم و استوار ايستاد و خطوط اصلي امام‌خميني(ره) و اسلام ناب را تبيين كرد بسيج دانشجويي بود.

يكي از پارامترها، شاخص‌هاي اساسي و محورهاي اصلي بسيج دانشجويي تبيين چارچوب‌هاي اصيل اسلام ناب در محيط دانشگاه‌هاست و سعي داريم با شاخص‌هاي گفتماني امام‌خميني(ره) و مقام معظم رهبري به اين امر برسيم.

*فارس: رويكرد بسيج دانشجويي پس از جنگ تحميلي خروج از حالت نظامي و ورود به يك رويكرد فرهنگي، اجتماعي و سياسي كشور بود. بسيج دانشجويي با توجه به جايگاهي كه پيدا كرده تا چه ميزان در اين راه موفق بوده و در آينده چه راهكارهايي را در پيش خواهد گرفت؟

- قدياني: من اين اعتقاد را ندارم كه بسيج در دوران دفاع مقدس فعاليت نظامي مي‌كرد، اگرچه در دوران دفاع مقدس شكل اقدام ما نظامي بود ولي اصلا مبناي فعاليت بسيج فرهنگي بود. دوران دفاع مقدس دوران جنگ اصغر بود ولي علت موفقيت ما در دوران دفاع مقدس اين بود كه بسيجيان با رويكرد جهاد اكبر در جبهه جهاد اصغر حضور داشتند يعني ظهور و بروز فعاليت‌هاي فرهنگي و تفكر بسيجي در دوران دفاع مقدس خود را نشان مي‌داد و اصلا دوران دفاع مقدس يك حركت فرهنگي بود. حال اين حركت فرهنگي بايد خود را در بدنه اجتماعي و در دوران غير از جنگ به نمايش بگذارد و ابعاد مختلف فرهنگي بايد ظهور و بروز پيدا كند.

الحمدالله اين امر در محيط دانشگاه در حال شكل‌گيري است و طي اين چند سال هم خود را نشان داده و تبيين اين چارچوب‌ها، امري جدي است اما بسيج دانشجويي براي اينكه بتواند در صحنه اجتماع حضور جدي در عرصه فرهنگ و سياست داشته باشد نمودش از عملكرد بسيج مشخص است.

بسيج دانشجويي حزب سياسي نيست بلكه تفكر بسيجي است. تفكر بسيجي هم در حوزه بصيرت و آگاهي موضع دارد و اين طور نيست كه در مباحث سياسي اعلام كند خنثي هستيم. يك فرد ايراني دانشجوي انقلابي نمي‌تواند در مواقع مختلف كه كشورش با مشكلاتي مواجهه است اعلام كند من در مباحث سياسي موضعي ندارم پس يك عنصر سياسي است.

بسيج دانشجويي در مواقعي كه احساس مي‌كند فرهنگ و تفكر انقلابي زير سؤال مي‌رود به شدت از خود عكس‌العمل نشان مي‌دهد پس يك عنصر فرهنگي است، به همين دليل است كه بسيج دانشجويي با حفظ اين شرايط كه به هيچ عنوان حزب، گروه و رقيب سياسي نيست بلكه يك عنصر آگاه سياسي در خط ولايت و مقام معظم رهبري است.

بسيج دانشجويي يك مجموعه، سازمان، تشكل و تفكري است كه براي نظام اسلامي و در راستاي منويات مقام معظم رهبري فعاليت مي‌كند لذا هم آگاهي سياسي دارد و هم فعاليت‌هاي فرهنگي و اجتماعي را پيگيري مي‌كند.

*فارس: بسيج دانشجويي در حوزه نقد تا چه مرحله‌اي پيشروي مي‌كند؟

- قدياني: خط قرمزهاي بسيج دانشجويي، خط قرمزهاي نظام اسلامي ايران است، يعني در حوزه نقد، نقدهاي منصفانه، عالمانه و دلسوزانه را بر تمامي ابعاد نظام قائل است و محدوديتي براي بسيج دانشجويي قائل نيست. هر جا نقدي دلسوزانه، عالمانه و منصفانه باشد در تمامي ابعاد نظام اسلامي مي‌تواند اتفاق بيفتد.

*فارس: در فتنه سال 88 بسيج دانشجويي در روشنگري، افشاگري و مقابله با فتنه چه ميزان موفق بود؟

- قدياني: در دوران دوم خرداد بسيج دانشجويي مباني نظري داشت كه برگرفته از بيانات امام‌خميني(ره) و مقام معظم رهبري بود و اين مباني نظري به عنوان چراغ راه بوده و هرجا احساس مي‌كرديم حركات دولت و متوليان دوم خرداد با اين مباني در تعارض است، بسيج دانشجويي از خود عكس‌العمل نشان مي‌داد و عكس‌العمل‌ها نيز در قالب مناظره‌ها، همايش‌ها، نشريه‌ها وبيانيه‌ها اعلام مي‌شد.

در دوران فتنه سال 88 نيز همين فضا موجود بود و احساس مي‌كرديم كه جمهوري اسلامي با مبنايي كه داراست و آن قانون اساسي است به عنوان محور حركت عمل مي‌كند و در كنار آن نيز بيانات مقام معظم رهبري مورد تاكيد بود، لذا با اتفاقي كه افتاد احساس كرديم چالش‌ها و روندي كه به سوي انتخابات پيش مي‌رود يك روند عادي نيست و طراحي شده است و بسيج دانشجويي نيز سعي كرد از همان ابتدا فضا را خوب بشناسد و رصد كند.

پس از رصدهايي كه انجام شد به اين نتيجه رسيديم كه اين‌گونه حركت‌ها كپي اقدامات و توصيه‌هايي است كه از بيرون از مرزهاي جمهوري اسلامي ايران ديكته مي‌شود لذا بسيج دانشجويي شروع به روشنگري فضا كرد و يكي از تشكل‌هايي بود كه پيش از انتخابات هشدارهايي را داد. پس از انتخابات و حوادث پس از آن بسيج دانشجويي سعي كرد در مباني نظري در محيط دانشگا‌ه‌ها به خوبي اقدام كند و انصافا اتفاقاتي كه كف خيابان‌ها افتاد در دانشگا‌ه‌ها رخ نداد و علتش اين بود كه بسيج دانشجويي در داخل دانشگاه‌ها حضور داشت و سعي مي‌كرد كاملا تبييني و ترويجي مباحث را در فضاي اقناعي ارائه كند و اين اقدام خود نقطه عطفي براي بسيج دانشجويي بود.

دانشگاه‌هاي كشورمان به مراتب وضعيت‌شان از كف خيابان‌ها بهتر بود و فكر مي‌كنيم كه بايد اين مباحث در محيط منطقي ارائه مي‌شد و مسلما در محيط منطقي فتنه‌گران حرفي براي گفتن ندارند. در اين مباحث بسيج دانشجويي به عنوان يكي از مجموعه‌هاي پيشرو با انتشار مطالبي در قالب كتب، نشريات، و .. سعي كرد كه فضاي جامعه را شفاف كند.

*فارس: در حال حاضر در دانشگاه‌هاي دولتي بسيج دانشجويي بسيار فعال است و داراي امكانات مناسبي است. اين فعاليت‌ها تا چه ميزان در جامعه كاركرد داشته است؟ همچنين بسيج دانشجويي در دانشگاه‌هاي غيردولتي مانند دانشگاه آزاد و غيرانتفاعي حضور دارند اما حضور پررنگي ندارند. سرمنشا فعاليت‌هاي مقطعي بسيج دانشجويي را در دانشگا‌هاي غيردولتي در چه امري مي‌دانيد؟ آيا مشكل در عدم همكاري مسئولان دانشگاه‌هاي غيردولتي است يا به مسائل ديگر بازمي‌گردد؟

- قدياني: يكي از رويكردهايي كه امسال در بسيج دانشجويي اعلام كرديم "شفاف‌سازي محيط دانشگاه‌ها " بود. پس از فتنه‌اي كه اتفاق افتاد بالطبع يكي از بخش‌هايي كه مي‌توانست شفافيت را در محيط‌ دانشگاه‌ها ايجاد كند تشكل‌هاي دانشجويي و به خصوص بسيج دانشجويي بود و اين شفاف‌سازي در قالب مناظره‌هاي سياسي، همايش‌ها و... برگزار شد.

ذاتا دانشگاه‌هاي دولتي به دليل قدمت، سابقه و پيشينه‌اي كه داشته‌اند، فعاليت‌هاي سياسي آنها بيشتر از دانشگاه‌هاي آزاد است و به نوعي دانشجويان دانشگاه آزاد به جهت اينكه بخشي از منابع تحصيلي خود را پرداخت مي‌كنند بعضا در هنگام تحصيل درس خوانده و از دانشگاه خارج مي‌شوند و لذا خميرمايه در اين دانشگاه‌ها از ابتدا كم است ولي يكي ديگر از دلايل اين است كه در محيط دانشگاه‌ها همراهي مسئولان دانشگاه مي‌تواند به فعاليت‌هاي دانشجويان بسيار كمك كند. استنباط ما اين است كه در دانشگاه‌هاي آزاد اين همراهي كمتر شده و با ملاحظات سياسي كه دارند سعي دارند كه اين‌گونه از فعاليت‌ها توسط دانشجويان شكل نگيرد.

البته بايد انصاف داشت و اين مسئولان به طور كامل اين فضاها را براي دانشجويان خود نبسته‌اند.دانشگاه آزاد خيلي سياسي نيست و فضاي فرهنگي دارد و ذات اين دانشگاه اين‌گونه است، البته نمي‌دانم چرا؟ خيلي سعي داشتيم اين دانشگاه رو به فضاي سياسي حركت كند.

*فارس: بسيج دانشجويي در اجرايي كردن و تبيين فرمايشات مقام معظم رهبري تا چه حد فعاليت مي‌كند؟

- قدياني: جهت‌گيري بسيج دانشجويي در سال جاري «ترويج گفتمان امام‌خميني(ره) و مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها» است. چون اين امر شاخصه بسيج دانشجويي است و بر اساس شاخصه بيانات امام‌خميني(ره) و مقام معظم رهبري بسياري از گفته‌ها و رفتارها را در محيط‌ هاي مختلف و در حوزه‌هاي سياسي و اجتماعي با آن شاخصه‌ها مقياس مي‌كنيم.

خيلي‌ها از امام‌خميني(ره) دم مي‌زنند اما رفتار ديگري از خود نشان مي‌دهند. هنگامي كه سابقه را بررسي مي‌كنيم به اين نتيجه مي‌رسيم.
بسيج دانشجويي در سال جاري فعاليتش اين است كه به ترويج گفتمان امام‌خميني(ره) و مقام معظم رهبري بپردازد.

در اين خصوص دوره‌هاي آموزشي را در بسيج دانشجويي راه‌اندازي كرديم تا اعضاي بسيج دانشجويي به گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبري مسلط شوند و همچنين در فعل و انفعالات دانشگاه با مقياس گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبري اين فعل و انفعالات را مورد سنجش قرار دهند.

اما اينكه چقدر توانستيم گفتمام امام(ره) و مقام معظم رهبري را در محيط دانشگاه‌ها ساري و جاري كنيم نيازمند اين است كه پژوهشي شود تا ببينيم بسيج دانشجويي تا چه حد در راستاي بيانات امام(ره) و مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها فعال بوده‌ است.

بسياري هستند كه در محيط دانشگاه‌ها در اين خصوص فعاليت دارند و مؤثرند ولي گاهي سؤال مي‌شود كه گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبري تا چه حد در محيط دانشگاه‌ها پايه‌ريزي شده است؟ كه مي‌توان تخمين زده و الحمدالله محيط دانشگاه‌هاي كشورمان محيطي پوياست كه برخلاف عده‌‌اي كه ادعا دارند دانشگاه‌هاي كشورمان غرب‌زده است دانشجويان كشورمان اكنون ديني‌تر از گذشته هستند اما محتوا و منابعي كه اين دانشجو آموزش مي‌بيند كاملا غربي است.

*فارس: در حوزه مبارزه با جنگ نرم دشمن، بسيج دانشجويي تا چه حد پيشرفت داشته است؟

- قدياني: جنگ نرم سه مؤلفه اقتصاد، فرهنگ و سياست دارد و در حوزه فرهنگ و سياست در دانشگاه‌ها مطالبي مطرح مي‌شود. دشمن در حال حاضر دو كار اساسي را در حوزه فرهنگ انجام مي‌دهد.

يكي ترويج بي‌بند و باري و ديگري هدف قرار دادن بنيان‌هاي اعتقادي دانشجويان بسيجي است. دشمنان در اين حوزه سعي دارند عرفان‌هاي كاذب و نوظهوري را شكل دهند تا اين عرفان‌ها را جايگزين اعتقادات اصيل از ميان رفته كنند.

بسيج دانشجويي در اين دو فضا ورود پيدا كرده و سعي دارد فرمايشي را كه مقام معظم رهبري در ايام ماه مبارك رمضان فرمودند اجرايي كند.

بسيج دانشجويي به لطف خدا از خردادماه سال جاري در حوزه معرفتي وارد فعاليت‌هاي سنگين شده و بيش از 10هزار نفر از دانشجويان كشور را در دوره‌هاي معرفتي خود شركت داده چون احساس مي‌كنيم در حوزه فرهنگ بايد دانشجويان مباني اعتقاديشان به اندازه كافي قوي باشد.

در بحث مقابله با عرفان‌هاي كاذب نيز بيسج دانشجويي سعي داشته اين اقدامات دشمن را رصد و شناسايي كند تا سريعتر اين عرفان‌ها را از ميان ببرد.

در فضاي سياسي، دشمن به دنبال اين است كه اولا مشروعيت نظام اسلامي را زير سؤال ببرند و يكي از بحث‌هاي آنان ايجاد اختلاف ميان مذاهب و قوميت‌هاست كه بسيج دانشجويي در اين فضا نيز ورود پيدا كرده و فعاليت‌هايي را دارد.

اما آنچه كه شكل مي‌گيرد اين است كه دشمن با ابزارهايي سعي دارد القائات خود را به بدنه جامعه هدف نفوذ دهد و اين ابزارها رسانه و فضاي مجازي است.

بسيج دانشجويي در اين خصوص دو اقدام داشته و در حوزه رسانه سعي داشته شبكه خبر خود را تقويت كند و سيستم اطلاع‌رساني خود را در قالب پيامك و نشريه‌ها گسترش دهد.

*فارس: آيا در حوزه فضاي مجازي و سايبر بسيج دانشجويي به فعاليت‌هايي دست زده است؟

- قدياني: يكي از بحث‌هاي جدي كه وجود دارد اين است كه دشمن با ابزار رسانه و شبيه به اينترنت سعي مي‌كند شبكه‌سازي كنند تا بر اساس آن با استفاده از اين شبكه بيشترين استفاده را ببرد. در حال حاضر بحمدالله هوشمندي‌هايي بوده و دانشجويان بسيجي كه در حوزه جنگ نرم و ابزار آن اطلاعاتي داشته‌اند دست به اقداماتي زده‌اند.

آنچه كه مي‌بينيم در كشور تعداد سايت‌ها و وبلاگ‌هايي است كه با دشمن مقابله مي‌كنند و كم نيستند، اما اشكالي كه وجود دارد اين است كه هركس از يك نقطه‌اي دشمن را هدف قرار داده و سعي دارد اين دشمن را از ميان ببرد و به ظن و زم خودش اقداماتي را بر عليه دشمن انجام مي‌دهد. تمام سعي بسيج دانشجويي اين است كه تمام اين نقاط مختلف را كه كم نيست به يك خط تبديل كند.

بسيج دانشجويي سعي دارد يك جبهه فرهنگي را در فضاي سايبري بر عليه دشمن ايجاد كند و عليرغم اينكه در حوزه تدافعي حضور دارد، در حوزه تهاجمي نيز نقش ايفا كند.

به همين دليل بسيج دانشجويي در حال حاضر گروهي را مأمور اين اقدامات كرده و در حال حاضر در سايت BSO.IR (سايت بسيج دانشجويي) 400 زير سايت وجود دارد و اين جبهه در بسيج دانشجويي در حال شكل‌گيري است و در حال ايجاد شبكه‌سازي خود هستيم تا انشاءالله هرگاه خواستيم در فضاي سايبري جريان‌سازي كنيم به نتيجه‌هاي لازم برسيم.

در بدنه اجتماعي نيز بسيج دانشجويي سعي دارد با استفاده از فارغ‌التحصيلان شبكه‌هاي اجتماعي خود را ايجاد كند.

*فارس: وزارت علوم دولت دهم در حال حاضر به شدت پيگير اسلامي كردن دانشگاه‌هاست و آيا در اين زمينه بسيج دانشجويي فعاليت‌هايي داشته است؟

- قدياني: دانشگاه 4 محور دارد. استاد، دانشجو، محتوا و مديريت و نظامات. در طي 30 سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي گاهي بر روي دانشجويان اقداماتي انجام داديم اما با استاد و محتوا كاري نداشتيم و كمي هم به نظامات و مديريت پرداخته‌ايم و در نتيجه دو پارامتر اساسي استاد و محتوا را رها كرديم اما بايد توجه داشت كه بايد هر 4 محور را در دانشگاه پيش برد تا دانشگاه اسلامي تحقق پيدا كند.

تعريف ما از دانشگاه اسلامي اين است كه، آن دانشگاهي اسلامي است كه هر آنچه ورودي داشته باشد خروجيش عالم اسلامي باشد.
در اين خصوص بسيج دانشجويي به اين نتيجه رسيده است كه بايد پيرامون بحث اساتيد گام بردارد و سعي كند تا اساتيد آينده را تأمين كند.

به همين دليل بستر و محملي را آماده كرديم براي ادامه تحصيل دانشجويان و فشار سنگيني را مي‌آوريم تا بنيه تحصيلي دانشجويان كارشناسي ارشد و دكتري را تقويت كنيم.

از سوي ديگر نيز پيگير اين هستيم كه دانشجويي كه داراي بنيه علمي قوي هستند بتوانند در محيط هاي دانشگاهي كشور تدريس كنند.

پايه دوم محتواست. محتوايي كه اكنون در دانشگاه‌ها داريم مناسب نيست و علوم را به سه دسته دقيقه، تجربي و انساني تقسيم‌بندي مي‌شود.

در حوزه علوم دقيقه و تجربي فرق ما با غرب اين است كه جهت‌گيري استفاده ما با آنها متفاوت است. علوم دقيقه علومي همچون رياضي و فيزيك است كه داراي محصولاتي است و بايد در توليد اين محصولات دقت كنيم.

در علوم تجربي احساس مي‌كنيم كه تجربياتي كه براساس عقل و رفتار محيط است بايد اصلاح شود. اما در علوم‌انساني بايد در مباني و تعريف با غرب متفاوت باشيم. ما در مبنا با غرب مشكل داريم و چون در مبنا با غرب مشكل داريم بايد يك بازخواني جدي را انجام دهيم.

هنر از ديدگاه اسلام با هنر از ديدگاه غرب متفاوت است و زيبايي‌شناسي ما و غرب با يكديگر متفاوت است و اينها تعريفاتي دارد و بنابراين بايد تغييراتي در اين خصوص صورت گيرد. لذا بسيج دانشجويي در اين خصوص گام‌هايي برداشته است و اعتقاد ما اين نيست كه اگر قرار باشد علوم‌انساني را كسي توليد كند بايد اين افراد اساتيد دانشگاه‌ها باشند.

استادي كه جامعه‌شناسي غربي را خوانده و استاد شده به ندرت جامعه‌شناسي اسلامي را توليد مي‌كند. اعتقاد بسيج دانشجويي اين است كه دانشجوي امروز درحين اينكه دريافت‌كننده علم است مي‌تواند توليدكننده علم هم باشد و لذا در دانشگاه امام صادق(ع)، علامه‌طباطبايي و تهران پژوهشكده علوم‌انساني را تأسيس كرديم.

*فارس: نظر شما در خصوص حضور اساتيد سكولار در دانشگاه‌هاي كشورمان چيست؟

- قدياني: كشورمان جمهوري اسلامي است و خواسته ملت ايران با رأي 98.2 درصد جمهوري اسلامي بوده است لذا توقع ملت اين است كه جمهوري اسلامي ايجاد حاكميت كند. در حكومت اسلامي مديران آن در كجا تربيت مي‌شوند. مسلما در محيط دانشگاه‌ها. مگر مي‌شود در دانشگاهي كه اساتيد آن سكولار هستند مديران اسلامي توليد شود تا بشود حاكميت اسلامي را ايجاد كرد؟ از نظر مبنايي حضور اساتيد سكولار در دانشگاه‌ها غلط است و اگر استادي سكولار باشد و نگاهي به مباحث اعتقادي نداشته باشد اگر در محيط دانشگاه تدريس كند مديري تربيت خواهد كرد كه اين مدير نيز سكولار خواهد بود و اين امر با اصلي كه نظام اسلامي پيگير آن است منافات دارد.

ما در محيط دانشگاهيمان اساتيدي را لازم داريم كه كاملا اعتقاد به نظام اسلامي و انقلاب اسلامي داشته باشند و انسان‌هايي متعهد و انقلابي باشند كه بتوانند مديران اسلامي خوبي را براي كشورمان تربيت كنند. بايد در اين خصوص وزارت علوم بازنگري داشته باشد و بيشتر سعي داشته باشد از اساتيد انقلابي و معتقد و متعهد به نظام اسلامي و انقلاب استفاده كند تا نتيجه اين اقدام مشخص شود.

تاكنون در اين خصوص وزارت علوم اقداماتي را انجام داده كه جاي تشكر دارد اما احساس مي‌كنيم كه هنوز اين اقدامات وزارت علوم جدي نيست و وزارت علوم در برخورد با اساتيد سكولار بايد جدي‌تر و سريع‌تر عمل كند به اين دليل كه مبدأ تمامي محصولات دانشگاه است و اگر در دانشگاه‌ها تغييراتي ايجاد نشود و با دانشگاه‌هاي زمان ستم‌شاهي يكي باشد چه فرقي كرده است؟ ما به دنبال اين هستيم كه علوم اسلامي در دانشگاه‌ها توليد شود و اين علوم اسلامي با استاد سكولار توليد نخواهد شد پس بايد تمامي اجزاي محيط دانشگاه‌ انقلابي و اسلامي باشند كه از آن جمله اساتيد دانشگاها هستند.



:: بازدید از این مطلب : 405
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 30 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عشق رهبر

تصاویر: شستشوي حياط مسجد الحرام
















 
     

شکايت ناطق نوري از اتهامات سايت حامي مشايي

 

علي اکبر ناطق نوري از يکي از سايت هاي حامي مشايي به خاطر انتشار گزارشي با عنوان' بهشت شداد در باغ ناطق نوري' شکايت کرده است.
هامون نیوز به نقل ازمشرق، يکي از موارد شکايت ناطق نوري انتشار عکسي از يک باغ وسيع و زيبا است که اين سايت حامي مشايي آن را متعلق به خانواده ناطق نوري دانسته و از آن به عنوان بهشت شداد ناطق نوري ياد کرده است.
در بخشي از گزارش سايت حامي مشايي درباره اين باغ چنين آمده است" فعاليت‌هاي احتمالي ناطق نوري پس از کناره گيري از جلسات جامعه روحانيت مبارز رمز گشايي شد. شايد ناطق نوري پس از کناره گيري خود از جامعه روحانيت اين امکان را داشته باشد که به باغ برادر زاده خود در هشتگرد و احتمالاً باغ هاي ديگر برادرزاده ها و خواهرزاده هاي خود سر بزند. گفته مي شود باغ آقا مرتضي! محل زندگي گونه‌هاي نادر جانوري از جمله گوزن آفريقايي، قرقاول، تمساح، سوسمار ، قو و طاووس کمياب و پرندگان نادر زينتي است که فضاسازي هاي مخصوصي جهت نگه داري اين جانوران در جاي جاي باغ صورت پذيرفته است. همچنين آقا مرتضي که علاقه ويژه اي به اسب‌هاي قيمتي دارد و دستي در واردات و پرورش اسب‌هاي زيبا دارد، تعداد قابل توجهي از اين اسب‌ها را در اين باغ نگه داري مي کند. نوع معماري و حيات وحش وصف ناپذير اين باغ، ناخودآگاه ذهن هر بيننده اي را به ياد بهشت مي اندازد که به نظر مي رسد خانواده ناطق نوري خيلي زود و قبل از رفتن به آن دنيا و وارد شدن به بهشت، قصد کرده‌اند تا در اين دنيا گوشه‌هايي را براي خود دست و پا کنند تا شايد مزه اي از طعم‌هاي بهشت را قبل از وارد شدن احتمالي به بهشت برين چشيده باشند. کند."
بر اساس اين گزارش، ناطق نوري در شکايت خود عنوان کرده است که عکس اين سايت از حضور وي در يک باغ، متعلق به يکي از سفرهاي وي به کشور مراکش است که در آنجا با خبرنگار خبرگزاري مهر مصاحبه کرده است و به هيچ عنوان با توصيف هاي اين سايت مطابقت ندارد
 
     
عذرخواهي رسمي مسئولان برگزار كننده مسابقات به خاطر استفاده از واژه جعلي
 
 

 

 

نماينده ستاد برگزاري شانزدهمين بازي‌هاي آسيايي گوانگجو با ارسال نامه رسمي به علي‌آبادي از درج واژه جعلي به جاي خليج فارس در مراسم افتتاحيه عذرخواهي كرد.


 

هامون نیوز به نقل از  فارس ، نماينده رسمي اين دوره از بازي ها با حضور در محل اقامت رئيس كميته ملي المپيك ايران در نامه اي رسمي بابت استفاده از نام جعلي خليج ع ر ب ي به جاي خليج فارس عذرخواهي كرد.
در مراسم افتتاحيه شانزدهمين دوره بازي هاي آسيايي كه روز 21 آبان ماه برگزار شد مسئولان برگزاري مسابقات در اقدامي عجيب از واژه مجعول خليج ع ر ب ي به جاي خليج فارس استفاده كردند.
پس از اين موضوع مسئولان ورزشي ايران مراتب اعتراض خود را اعلام كردند و خواستار پيگيري آن از طريق مسئولان برگزاري شدند.

 
 
     

پایان تز شکست ناپذیری صهیونیست ها

 

خطیب نماز عید سعید قربان تهران خیزش اسلامی و شکست ابهت ‌ابرقدرت‌ها را از برکات پیروزی انقلاب دانست و گفت: تز شکست‌ناپذیری صهیونیست‌ها به پایان خط رسیده است.
 


 
  هامون نیوز به نقل ازفارس، آیت‌الله سیداحمد خاتمی عضو مجلس خبرگان رهبری و خطیب نماز عید سعید قربان تهران صبح امروز چهارشنبه پس از اقامه این نماز در دانشگاه تهران، به بیان روایات و احادیثی در خصوص اهمیت عید سعید قربان پرداخت و اظهار داشت: قربانی کردن در روز عید قربان را مستحب است اما در برخی روایات بر واجب بودن آن هم تاکید شده است که می‌توان یک قسمت از قربانی را به همسایه‌ها و یک قسمت را به فقرا داد و بخشی از آن را هم برای خود صرف کرد.
خطیب نماز عید سعید قربان تهران، عید قربان را عید موفقیت دو عبد صالح، حضرت ابراهیم و اسماعیل در امتحان بزرگ ایثار و وفاداری دانست و گفت: راز موفقیت این پدر و پسر در سخت‌ترین امتحان الهی مشخص شد، سخت‌ترین امتحان الهی شعار نیست.
خاتمی راز موفقیت حضرا ابراهیم و اسماعیل در امتحان بزرگ الهی را تسلیم در برابر ذات مقدس ربوی خواند و اضافه کرد: حضرت اسماعیل به محتوای تکلیف نمی‌نگرد بلکه به تکلیف توجه دارد؛ چراکه این دستور خداوند است و زیربنای این تصمیم یک انتخاب کاملا آگاهانه است، بنابراین تسلیم بودن در برابر خدا، همان روح دین است.
وی با بیان اینکه بخش عظیمی از تسلیم، تکلیف‌محوری و انجام وظیفه است، خاطرنشان کرد: تکلیف‌محوری در عرصه فردی این است که انسان واجبات خدا را به جای آورد و محرمات را ترک کند.
* سیاست دینی همان سیاست علوی و یک نوع تکلیف‌محوری است
خطیب نماز عید سعید قربان تهران در ادامه با بیان اینکه تکلیف‌محوری در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی هم باید خود را به نشان دهد، تصریح کرد: در عرصه سیاسی عملکرد مومنانه یک نوع تکلیف‌محوری است، یعنی انسان با آئین‌نامه دین پیش برود. سیاست علوی، سیاست دینی است و صراحت، صداقت، وفاداری عمل به قول و تحصیل رضایت عمومی از این جمله‌اند.
خاتمی در همین زمینه دروغ، خلف قول، رعایت نکردن حق مردم را در مقابل سیاست دینی خواند و یادآور شد: دروغ، تهمت و افترا در سیاست از ناحیه هر کسی که باشد گناه است و عجیب این است که افرادی فریادشان بلند است، ولی به نظامی دروغ و تهمت می‌بندند حاصل خون بیش از 200 هزار شهید است، اینها با بیانیه و سخنانشان با نظام مقابله می‌کنند، این در حالی است که دروغ و تهمت در سیاست به خصوص به نظام سیاسی از ناحیه هر کسی بد است.
وی با تاکید بر اینکه نمی‌توان بدون پرداخت هزینه، دین را حفظ کرد، گفت: اگر کسی حاضر نشود برای دینش هزینه کند، چیزی باقی نمی‌ماند گاهی این هزینه، گذشتن از رفاه، شهوت، غضب، آبرو و گاهی گذشتن از مال و جان است، یعنی بدون پرداختن هزینه، دین‌مداری ممکن نیست و نمی‌توان آن را به دست آورد.
خطیب نماز عید سعید قربان تهران در ادامه با بیان اینکه تکلیف‌مداری به معنای عمل فله‌ای و بی‌برنامه نیست، تصریح کرد: باید همانند سیدالشهدا(ع) عمل کنیم که خواست پیامش به جهانیان برسد و از همه جا دست کشید و به مکه آمد تا نهضتش را به زائران و مجاوران خانه خدا برساند، سیدالشهدا تکلیف‌محور بود اما مهندسی‌اش بسیار دقیق بود که بخشی از پیام‌شان را با ارسال نامه به شهرهای مختلف رساندند و بر حکومت دینی تاکید داشتند و بخشی از پیامشان را نیز اسیران کربلا که در واقع آزادگان جهان بشریت بودند به دنیا رساندند و بخش دیگری از این پیام را سربریده آن حضرت به همگان رساند.
بر اساس این گزارش، خاتمی در خطبه‌ دوم نماز عید سعید قربان با اشاره به 25 آبان سالروز حماسه بزرگ مردم اصفهان، گفت: ‌در این روز مردم اصفهان 370 شهید را بالای دست تشییع کردند، این روز، روز حماسه و ایثار اصفهان نامیده شده است اما این حماسه افتخار اسلام، تشیع و مردم ولایتمدار اصفهان شد که یاد و خاطره آن شهیدان را گرامی می‌داریم.
وی در ادامه با اشاره به فرا رسیدن روز عید سعید غدیر خم خاطرنشان کرد: به تعبیر وجود مقدس پیامبر اسلام(ص) این عید از برترین اعیاد امت اسلامی است که در بین چهار حادثه‌ای که در تاریخ اسلام اتفاق افتاده و می‌افتد، سرنوشت بشریت نیز با این عید گره خورده است.
* غدیر خم با بعثت به وجود آمد و به برکت عاشورا تداوم یافت
خطیب نماز عید سعید قربان تهران نخستین حادثه مهم در تاریخ اسلام را، بعثت پیامبر اکرم(ص) خواند و یادآور شد: حادثه دوم حادثه غدیرخم بود که متمم بعثت است و به تعبیر عرفا روح و جان بعثت است.
خاتمی با بیان اینکه حادثه سوم، حادثه عاشورا است، اظهار داشت: اگر این واقعه عظیم نبود، نه از بعثت خبری بود و نه از غدیر خم که به تعبیر بزرگان اسلام با بعثت به وجود آمد و به برکت عاشورا تداوم یافت.
وی با بیان اینکه حادثه چهارم که متمم 3 حادثه گذشته است، مهدویت و ظهور امید انبیاء و اوصیا حضرت بقیه‌الله الاعظم است، گفت: از ملت مومن و ولایی ایران می‌خواهم باشکوه به استقبال عید بزرگ غدیرخم بروند، همان گونه که مقام معظم رهبری فرمودند عید غدیر یکی از عظیم‌ترین اعیاد اسلامی است.
خطیب نماز عید سعید قربان تهران با دعوت مردم برای گرامیداشت هرچه با شکوه‌تر مراسمات عید سعید غدیر خم، افزود: معنای عید غدیر این است که کشور باید به سمت شادی مقدس برود.
* خیزش اسلامی و شکستن ابهت ‌ابرقدرت‌ها از برکات پیروزی انقلاب است
خاتمی در بخش دیگری از سخنان خود به پیام مقام معظم رهبری به کنگره عظیم حج اشاره کرد و گفت: مقام معظم رهبری در این پیام فرمودند که به برکت پیروزی انقلاب اسلامی 2 پدیده در جهان شکل گرفته است که اول شروع موج بیداری اسلامی و خیزش اسلامی که امان دشمن را بریده و دوم شکستن ابهت ابرقدرتی، ‌ابرقدرت‌ها است.
وی با بیان اینکه نسل دوم و سوم انقلاب بدانند که قبل از انقلاب خبری از این مسائل نبود، اضافه کرد: امروز دین به حدی جان گرفته است که امان دشمن را بریده و این به برکت خون شهدا و فداکاری شماست.
خطیب نماز عید سعید قربان تهران همچنین ادامه داد: قبل از انقلاب 2 تز حزب کمونیست و مارکسیست و دیگری تز لیبرال دموکراسی بر جهان حکومت می‌کرد که انقلاب اسلامی آبروی آنها را برد و امروز آمریکا در باتلاق افغانستان و عراق گیر کرده است و به شدت مورد نفرت مردم عراق است.
* تز شکست‌ناپذیری صهیونیست‌ها به پایان خط رسیده است
خاتمی با تاکید بر اینکه تز شکست‌ناپذیری صهیونیست‌ها به پایان خط رسیده است، یادآور شد: ‌مقاومت 33 روزه لبنان 22 روزه غزه و انقلاب بزرگ اسلامی نشان داد که ابرقدرت‌ها در کاخ شیشه‌ای نشسته‌اند و به فضل خدا شکستنی هستند.
وی همچنین با تبریک به مردم عراق برای تشیکل دولت جدید پس از 8 ماه بلاتکلیفی اظهار داشت: دولت عراق بعد از 8 ماه بلاتکیفی، با همدلی مردم و نخبگان عراقی تشکیل شده است که امیدواریم شاهد موفقیت روز‌افزون آن باشیم، چراکه از ناامنی عراق، ‌آمریکا و اشغالگران بهره می‌برند و برخی از کشورهای منطقه منافع نامشروع‌شان را بر منافع ملت عراق ترجیح می‌دهند.
خطیب نماز عید سعید قربان تهران در پایان تصریح کرد: سرانجام روزی پشت پرده مسائل افشا می‌شود که چه کشورهایی با نام اسلامی در حادثه 22 روزه لبنان، در محاصره غزه و در ناامن کردن کشور‌های اسلامی، پشت سر صهیونیست‌ها ایستادند و به آنها کمک کردند
 
     
 
 
     
 
هفت فتوای بسیار عجیب از وهابیت

«مرکز فرهنگ عربی» در بیروت اخیرا کتابی منتشر کرد که به عجیب ترین و خنده دار ترین فتواهای وهابیت اختصاص دارد.

نویسنده این کتاب "احمد عرفج" از کشور عربستان سعودی است. وی پیش بینی کرده که کتابش یکی از پرفروش ترین کتاب های سال در نمایشگاه های مختلف جهان عرب شود. او همچنین معتقد است که این کتاب خشم شدید وهابیون را بر می انگیزد.

وی در مقدمه کتاب خود برای نمونه به چند فتوای بسیار مسخره که توسط سرشناس ترین چهره های وهابیت صادر شده، اشاره کرده است. از جمله این فتواهای عبارتند از: 1- حرام بودن پوشیدن کفش پاشنه بلند 2- خوردن غذا با قاشق 3- داشتن راننده یا خدمتکار در منزل 4- دست تکان دادن به بازیکنان فوتبال 5- نوشتن مقاله در مطبوعات 6- انداختن عبا روی کتف 7- پوشیدن دام توسط زنان و غیره.

 
بالاترین ،اسلام اباسفیانی آورد
 

 

این نکته مشخص است که اداره کنندگان این وب سایت و سردمداران آن ،یک شبه اسلام نیاوردند و باید و باید به این نکته تفکر کرد که چرا  مدیران این سایت اقدام به همچین عمل زیرکانه ای کرده اند.

به گزارش رهوا و به نقل عصرفردا ، سایت ضد انقلاب و ضد دین بالاترین ، که دوران افول شدید محبوبیت خود را پس از حوادث بعد از انتخابات سپری میکند، و بار ها در این سایت شاهد توهین های شدید به دین اسلام و سخره گرفتن باور ها و اعتقادات  مردم شریف ایران زمین  بودیم و هستیم ، طی اقدامی مشکوک از این پس به طور امتحانی ، از تائید کردن لینک های ضد دین اجتناب میکند.

این نکته مشخص است که اداره کنندگان  این وب سایت و سردمداران آن ،یک شبه اسلام نیاوردند و باید و باید به این نکته تفکر کرد که چرا  مدیران این سایت اقدام به همچین عمل زیرکانه ای کرده اند
 

 

 
     

عید سعید قربان بر همه ی مسلمین جهان تهنیت باد.

 

 
   
     
     

گفت‌وشنود/چرافقط بیانیه‌می‌دهید؟!
كيهان: گفت: يك سايت ضدانقلاب خطاب به موسوي و كروبي و خاتمي نوشته است؛ چرا در خانه نشسته ايد و فقط اطلاعيه و بيانيه صادر مي كنيد؟
گفتم: پس چه كنند؟!
گفت: اين سايت نوشته است؛ بايد حركتي از خودشان نشان بدهند و اگر قرار بود فقط بيانيه صادر كنند كه به جنبش(!) و كشاندن هواداران به خيابان نيازي نبود.
گفتم: حيوونكي ها چي فكر مي كردند، چي شد؟!
گفت: همين سايت از سران فتنه پرسيده است؛ آيا مي توانيد گزارشي از اقدامات يكسال گذشته خود ارائه بدهيد؟ اصلا چرا رژيم شما را دستگير نمي كند؟!
گفتم: تعدادي شيره اي در زيرزمين خانه اي مشغول شيره كشي بودند، ناگهان پليس وارد شد و فرياد زد؛ بي حركت! يكي از شيره اي ها با تعجب به پليس نگاه كرد و گفت؛ كو حركت؟!
 
     
رد‌دانشجوی‌پولی‌درشورای‌نگهبان
به گزارش الف شورای نگهبان قانون اساسی در بررسی مصوبات مجلس شورای اسلامی درباره لایحه برنامه پنجم، مصوبه پذیرش دانشجوی پولی در دانشگاه های دولتی بدون آزمون را خلاف قانون اساسی تشخیص داد. بنابراین گزارش شورای نگهبان این مصوبه را خلاف اصل 85 قانون اسلاسی دانسته است. مصوبه مذکور برای اصلاح و رفع مشکل مذکور به مجلس بازگشت داده می شود.

گفتنی است نمایندگان مخالف مصوبه مذکور در روز بررسی آن (از جمله نادران و توکلی) نسبت به خلاف عدالت و قانون اساسی بودن این مصوبه تذکر داده بودند. این نمایندگان هم چنین اعلام کرده بودند مصوبه مذکور حتی برخلاف سیاست آزاد سازی دولت است و جا را برای فعالیت بخش خصوصی محدود می کند.

نماینده دولت در موافقت با این مصوبه اظهار داشته بود که برخلاف ادعای منتقدان قشرهای متوسط به پایین از این مصوبه نفع می برند و افراد در مناطق دورافتاده خواهند توانست به این ترتیب وارد دانشگاه ها شوند.



:: بازدید از این مطلب : 399
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 26 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عشق رهبر



:: بازدید از این مطلب : 392
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 22 آبان 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد